نبوت یا پیامبری، گزینشی الهی است که معارف الهی از سوی خداوند بر بنده برگزیدهاش وحی میشود تا اخلاق و کردار بندگان را در مسیر کمال و سعادت، رهبری کند. مهمترین ویژگیهای پیامبران، دریافت وحی تشریعی، توانایی معجزه و عصمت است.
مسائل نبوت، به دو بخش نبوت خاصه و عامه تقسیم شده است. منظور از نبوت عامه، مجموعه مباحث درباره اصل نبوت همچون ضرورت بعثت انبیاء، عصمت و معجزه است. مراد از نبوت خاصه هم مسائلی است که درباره شخص خاص یعنی پیامبر اسلام(ص) مطرح میشود.
ضرورت نبوت و بعثت پیامبران، در قرآن کریم، روایات معصومان و متون کلامی، فلسفی و عرفانی مورد تأکید قرار گرفته و دلایلی برای آن ذکر شده است؛ از جمله اتمام حجت بر انسانها، نیازمندی ذاتی انسان و نیازمندی انسان به اجتماع. بر اساس آیات قرآن کریم، همه انبیا اهداف مشترکی داشتهاند؛ از جمله دعوت به توحید و معاد، برپایی عدل و داد، تعلیم و تربیت، تزکیه و تقوا و همچنین آزادسازی انسانها از غل و زنجیرها.
آموزه نبوت را از اصول دین به شمار آوردهاند که باور به آن شرط مسلمانی است. این آموزه در اسلام به معنای پیامبری حضرت محمد(ص) و پیامبرانی است که در قرآن یا سنت نبوی از آنان یاد شده است. نبوت با حضرت آدم(ع) آغاز شده و بنابر آیه صریح قرآن کریم، با نبوت حضرت محمد(ص) پایان یافته است. شیعیان و اهل سنت در این باور با یکدیگر همراهاند. شیعیان با استناد به آیات قرآن و روایات معصومان، معتقدند که پس از پایان نبوت، خداوند، امامان را برای حفظ و تبیین دین برگزیده است.
اصل نَبُوّت، یعنی باور به اینکه خدا برای رساندن سخن خود به انسان، پیامبرانی را از میان خود آنان برگزیدهاست.
مفهومشناسی
نبوت یا پیامبری، بر اساس قرآن کریم گزینشی الهی است که خداوند، معارف الهی را بر بنده برگزیدهاش وحی میکند تا اخلاق و کردار بندگان را در مسیر کمال و سعادت، رهبری و هدایت کند.علامه حلی متکلم شیعی قرن هشتم قمری پیامبر را کسی میداند که بدون واسطه از خدا خبر میدهد (بر این اساس نبوت یعنی خبر دادن بدون واسطه از سوی خدا.) اعتقاد به نبوت، ضروری دین اسلام و همه ادیان آسمانی است. نبوت در زبان عربی از ریشه نباء در چند معنا به کار رفته است: خبر و خبردادن،مکان مرتفع، خروج از مکان،راه روشن و صدای مخفی.
بنابر قول مشهور، بین نبی و رسول تفاوتهایی وجود دارد و با آنکه هر رسولی نبی است، اما همه انبیا، رسول نیستند. رسول در خواب و بیداری وحی را دریافت میکند؛ اما نبی تنها در خواب. وحی بر رسول از وحی بر نبی عالیتر است چرا که وحی بر رسول را جبرئیل ابلاغ میکند؛ اما وحی بر نبی از طریق فرشتگان دیگر یا الهام قلبی یا رؤیای صادقه صورت میپذیرد. برخی رسول و نبی را در معنا مترادف دانستهاند.
ملاصدرا براین باور است که نبوت دارای باطن و ظاهر است و باطنش ولایت و ظاهرش همان شریعت است و هر پیامبر به سبب این ولایت وحی را از خداوند یا از فرشتهای (که مشاهدهاش میکند و مناسب با مقام او در ولایت و نبوت است) دریافت میکند و آنچه را با واسطه یا بدون واسطه از خداوند دریافت میکند به بندگان میرساند و با آنان سخن میگوید و آنان را تهذیب میکند و به آنان میآموزاند و این جز از راه شریعت ممکن نیست. صدرالمتالهین همچنان بر این باور است که نبوت امری موهبتی و از مواهب ربانی و غیر کسبی است و به بیتی از شعر حافظ استشهاد میکند و میگوید: «كما قال لسانلعرفاء وناظم جوهرالأولياء»:
واژه «نبوت» در لغت به معنای پیامبری، و واژه «نبی» به معنای پیامبر است. بنابر قول مشهور، ریشه این دو واژه، كلمه «نبأ» به معنای خبر است، و یا به گفته راغب اصفهانی، خصوص خبرهایی است كه از نوعی اهمیت برخوردارند. یعنی خبرهایی كه فایدهای بزرگ دارند، و از آنها علم یا ظن غالب حاصل میشود. (النبأ خبر ذو فائده عظیمه یحصل به علم أو غلبه ظنٌ، و لا یقال للخبر فی الأصل نبأ حتی یتضمن هذه الأشیاء الثلاثه.)
و این ویژگی در مسئله نبوت موجود است؛ زیرا خبرهایی كه پیامبران الهی ـ علیهم السلام ـ به بشر ابلاغ میكنند، از عالیترین اهمیت برخوردارند، زیرا كه سعادت و شقاوت بشر با نوع برخورد انسان با خبرهای پیامبران رقم میخورد. بر این اساس، پیامبر در اصطلاح شرع به كسی گفته میشود كه خبرهای مهم آسمانی را به بشر ابلاغ میكند.
امام خمینی حقیقت نبوت را احضار و خبر دادن از مقام غیب در مرتبه احدیت، بر حسب استعدادهای مظاهر میداند؛ در واقع چنین نبوتی، تعلیم حقیقی و انباء ذاتی است. به اعتقاد ایشان وجود همه انباء الهی به عنوان مظهر خلافت محمدی ضروری است و اگر انسان کامل در عالم نباشد، هیچ موضوع دیگری نمیتواند مقام خلافت باطنی و انباء باطنی و مقام نبوت مطلقه را بر عهده بگیرد.
حضرت امام حقیقت نبوت را به لحاظ اختلاف عوالم و نشات، به پنج مرتبه تقسیم میکند:
۱- انباء و اخبار اسماء در مقام واحدیت، این مرتبه بالاترین مرتبه نبوت است که حقایق مستور در هویت غیبی را به اسماء در مرتبه واحدیت میرساند.
۲- انباء در مرتبه اعیان ثابته که همان عین ثابت انسان کامل است که از حقایق اعیان ثابته خبر میدهد.
۳- انباء در مرتبه نفس رحمانی که توسط اسم اعظم الله صورت میگیرد.
۴- انباء در مرتبه عالم عقل که خبر دادن برای اهل سرّ از روحانیون و فرشتگان مقرب است. تعلیم اسماء الهی توسط آدم (علیهالسّلام) به فرشتگان از این قسم است.
۵- نبوت در موطن عالم طبیعت: این مرتبه تعلیم و بیان حکمت برای اهل دنیا است که محجوب از اسرار عالم غیب میباشند.
امام خمینی در بیان حقیقت نبوت به دو مؤلفه مهم آن، یعنی کشف حقایق در مرحله نخست و بسط آن در مرحله بعد اشاره کرده و قائل است نبوت، امر مجعول و منصب اعتباری نیست، بلکه این منصب به عین ثابت آن نبی، قائم است، زیرا نبی باید کسی باشد که بتواند حقایق را از عالم غیب مشاهده و در عالم شهود و کثرت بسط دهد و به دیگران برساند.
نبوت خاصه و عامه
نبوت عامه، اصطلاحی کلامی به معنای مجموعه مباحثی که درباره اصل نبوت مطرح میشود. نبوت عامه در مقابل نبوت خاصه است که در آن از دلایل پیامبری یک فرد خاص یعنی پیامبر اسلام(ص) بحث میشود. برخی از مسائل نبوت عامه عبارتاند از: ضرورت بعثت انبیاء، عصمت انبیاء، راههای شناخت پیامبران. قاعده لطف مهمترین دلیل کلامی اثبات ضرورت بعثت انبیاء و معجزه مهمترین دلیلی است که در نبوت عامه برای شناخت انبیاء مطرح میشود.
در کتابهای کلامی از مباحث نبوت، در دو بخش نبوت خاصه و عامه بحث میشود. منظور از نبوت عامه، مجموعه مباحث درباره اصل نبوت همچون ضرورت بعثت انبیاء،عصمت و معجزه است.مراد از نبوت خاصه هم مسائلی است که درباره نبوت یک فرد خاص یعنی پیامبر اسلام(ص) مطرح میشود؛ از جمله: دلایل پیامبری و معجزات او.
ضرورت نبوت
برخی معتقدند بنیادیترین مسئله بخش نبوت، موضوع ضرورت بعثت انبیاء است.ضرورت نبوت و بعثت پیامبران، در قرآن، روایات معصومان و متون کلامی مورد تأکید قرار گرفته و دلایلی برای آن ذکر شده است؛ از جمله اتمام حجت بر انسانها، نیازمندی ذاتی انسان و نیازمندی انسان به اجتماع.
- در قرآن، ضرورت نبوت با تکیه بر نیاز بشر بیان شده است؛ از جمله نیاز به عدالت، تزکیه و تعلیم. در توضیح این موارد گفته شده است که انسان به تنهایی و بدون رهبری پیامبران نمیتواند عدالت را در جامعه برپا کند؛ چرا که تحقق عدالت در همه شئون زندگی، نیازمند این است که پیامبران مصادیق مختلف عدالت را روشن کنند، قانون مبتنی بر عدالت بتواند حقوق همه افراد را در تمام زمینهها رعایت کند و همچنین اجرای عدالت نیازمند یک مجری عادل و دادگر است که هرگز تحت تأثیر تمایلات نفسانی و خواستههای شخصی نباشد. اجرای این موارد، از آنجا که تنها با اتکا به نبوت و انبیا ممکن دانسته شده، به عنوان دلایل تبیین ضرورت نبوت بیان شده است. همین مقدمات برای موارد دیگری مانند تعلیم و تربیت بشر هم بیان شده است.
- در روایات، ضرورت نبوت به شیوههای گوناگونی بیان شده است؛ امام صادق(ع) در پاسخ به پرسشی، به عدم امکان رابطه مستقیم بندگان با خدا تکیه کرده و ضرورت نبوت را تبیین کرده و انبیا را سفیرانی دانسته که باید در میان مردم باشند تا اوامر و نواهی الهی را به آنها برسانند. در روایتی دیگر، امام علی(ع)، تأیید و تقویت عقل و احیای فطرت و جلوگیری از غفلت و همچنین یادآوری نعمتهای خداوند را دلیل بعثت انبیا دانسته است.
- در عرفان، فلسفه و کلام اسلامی: ضرورت نبوت در فلسفه اسلامی، با نگاهی زمینی و اینجهانی تبیین شده و نبوت به این دلیل ضروری تلقی میشود که انسان موجودی مدنی و اجتماعی است؛ بنابراین نبوت و بعثت انبیا، لازمه زندگی اجتماعی دانسته شده است. البته علامه طباطبایی فیلسوف و عارف بزرگ شیعی در المیزان بر اساس آیه۲۱۳ سوره بقره نبوت(بعثت پیامبران) را نتیجه مستقیم مدنی و اجتماعی بودن انسان ندانسته و بر این باور است که چون این مدنیت منتهی به اختلاف گشته خداوند پیامبران را برای رفع اختلاف برانگیخته است. وی همچنین اختلافی که سبب نزول وحی و تشریع دین آسمانی شده را اختلاف در شوؤن زندگی و امور مرتبط با آن میداند. در علم کلام اسلامی، ضرورت نبوت با اتکا به دلایلی از جمله قاعده لطف تبیین شده است؛ بر این اساس، از آنجا که برای خداوند ضروری است که مکلف را به اطاعت از خود نزدیک و از گناهان دور سازد، بر خداوند واجب است که پیامبران را مبعوث سازد.
برخی معتقدند بنیادیترین مسئله بخش نبوت، موضوع ضرورت بعثت انبیاء است. از دلایلی چون لزوم وجود قوانین اجتماعی و ناتوانی انسان در وضع قوانین جامع و عادلانه و همچنین عدم آگاهی انسان از راه رسیدن به تکامل، برای اثبات لزوم بعثت پیامبران بحث میشود. از دلیل دوم گاه با عنوان قاعده لطف سخن میگویند. قاعده لطف را مهمترین دلیل کلامی برای اثبات نبوت میدانند.
مصباح یزدی (۱۳۱۳-۱۳۹۹ش) فیلسوف و متکلم معاصر در تبیین ضرورت بعثت نبوت، سه مقدمه و یک نتیجه بیان کرده است:
- هدف از آفرینش انسان، رسیدن به تکامل و سعادت است.
- برای رسیدن به سعادت و تکامل، نیاز به شناخت صحیح نسبت به هدف و راههای شایسته و ناشایسته برای رسیدن به آن میباشد.
- عقل و حس بشر، شناخت کافی در همه ابعاد فردی، اجتماعی، مادی، معنوی، دنیوی و اخروی برای رسیدن به سعادت را ندارد.
نتیجه آنکه با توجه به مقتضای حکمت الهی، باید راه دیگری به جز عقل برای معرفی مسیر سعادت و تکامل انسان باشد که اسم آن وحی میباشد. جعفر سبحانی (متولد ۱۳۰۸ش) دو تقریر برای ضرورت نبوت (لزوم بعثت) آورده است. در تقریر اول بر تکامل انسان از طریق قوانین آسمانی اشاره کرده است و در تقریر دوم بر لزوم بعثت از نظر تعلیم و تربیت بشریت تأکید دارد. در عرفان اسلامی، ضرورت نبوت با تکیه بر نگاهی آسمانی تبیین میشود که بر اساس آن، وجود انسان کامل در میان انسانها ضروری است، پس نبوت ضروری است. به بیانی دیگر، عارفان مسلمان، نبی را مظهری تام برای اسم اعظم الهی دانسته و از همین رو حضور او در میان مردم را ضروری تلقی کردهاند.
اهداف بعثت انبیا
بر اساس آیات قرآن، همه انبیا اهداف مشترکی داشتهاند؛ از جمله دعوت به توحید و معاد، برپایی عدل و داد، تعلیم و تربیت، تزکیه و تقوا و همچنین آزادسازی انسانها از غل و زنجیرها.
- مطالبه کردن پیمان فطری را که خدا با بندگانش بسته است.
- یادآوری نعمتهای فراموش شده.
- اتمام حجت بر مردمان با ابلاغ دستورات خداوند متعال.
- آشکار ساختن گنجهای ارزشمند پنهانشده در عقلها.
- نشان دادن و گوشزد کردن آیات قدرت خداوندی.
- دعوت به توحید، مهمترین هدف انبیا دانسته شده است. همه انبیا، بر اساس آنچه در قرآن کریم آمده، مردم را دعوت به توحید و دوری از شرک و بتپرستی کردهاند.
- دعوت به معاد، بر اساس آیات قرآن کریم، یکی دیگر از اهداف انبیاء الهی بوده است. آنها مردم را درباره زندگی پس از مرگ آگاه میکردهاند که در آن به تمام اعمال و رفتار انسانی رسیدگی میشود و بنابراین هر کس باید مراقب اعمال و رفتار خود باشد تا دچار عذاب و گرفتاری در حیات اخروی نشود.
- عدالت، یکی دیگر از اهداف پیامبران از نظر قرآن کریم است. انبیا با مفاسد اجتماعی مبارزه کرده و برای برپایی عدالت در جامعه تلاش میکردهاند.مبارزه حضرت صالح با اسراف و تبذیر، مبارزه لوط (ع) با مفاسد جنسی، و مبارزه شعیب با کمفروشی و مفاسد اقتصادی، مواردی از تلاشهای پیامبران برای برقراری عدالت اجتماعی است که در قرآن کریم از آنها یاد شده است.
- تزکیه و تقوا، از اهداف انبیاست که به تأکید قرآن کریم، نقش مهمی در رشد و رستگاری انسان دارد. تزکیه به عنوان هدف پیامبران، دستکم در سه آیه از قرآن کریم آمده است. تقوا هم یکی از در آیات مختلفی به عنوان هدف پیامبران آمده و در سوره شعراء و صافات، چند آیه با ترکیبی واحد آمده که نشاندهنده تلاش پیامبرانی از جمله نوح، هود، صالح، لوط، شعیب و الیاس در توصیه قوم خود به تقواست.
فواید نبوّت
کتابهای کلامی از فواید نبوت هم سخن گفتهاند. نصیرالدین طوسی در تجرید الاعتقاد نُه فایده برای نبوت ذکر کرده است که برخی از آنها به شرح زیر است: تأیید عقل و ارائه معارف دین، شکوفایی استعداد علمی انسان، تعلیم احکام شرعی و وضع قوانین اجتماعی.
ویژگیهای انبیاء و راه های شناخت آن ها
پیامبران الهی دارای ویژگیها و اختصاصاتی هستند؛ از جمله دریافت وحی الهی به صورت مستقیم یا غیر مستقیم، انجام معجزه برای اثبات ادعای نبوت خود و همچنین برخورداری از عصمت.
در این بحث دلیلی که بیش از همه از آن سخن گفته میشود، معجزه است.معجزه به کار خارقالعادهای میگویند که پیامبران برای اثبات نبوت خود انجام میدهند و کسی توان مقابله با آن را ندارد.
دریافت وحی
وحی، یعنی القاء و انتقال کلام خدا به پیامبران، بر اساس قرآن کریم، یکی از ویژگیهای مشترک همه پیامبران از جمله نوح، ابراهیم، اسماعیل، عیسی و حضرت محمد، پیامبر اسلام است.خداوند بیشتر به واسطه جبرئیل و گاه بیواسطه، معارف و دستورات دینی را جهت ارشاد و راهنمایی مردم، به پیامبران انتقال میدهد.
معجزه
معجزه از راههای شناخت پیامبران از مدعیان دروغین نبوت است؛ معجزه کار خارقالعادهای است که از جانب خدا و به دست پیامبر انجام میشود و با ادعای نبوت و تحدی همراه است و انسانهای عادی از انجام آن ناتوانند. در آیات مختلفی از قرآن کریم به معجزات پیامبران اشاره شده است.بیشتر متکلمان شیعه، معتقدند که اعجاز، کار مستقیم الهی است و از جانب خدا صورت میگیرد. در مقابل، بیشتر فلاسفه بر این باورند که پیامبران با اتکا به قدرت فوقالعاده نفس خود، معجزه میکنند.
عصمت
عصمت، به باور متکلمان شیعه، لطفی از جانب خدا و به باور فلاسفه، قدرتی درونی در پیامبران است که بر اساس آن، اگرچه قدرت ارتکاب گناه را دارند، اما از گناه یا ترک واجب خودداری میکنند.
بیشتر متکلمان اسلامی، بر این باورند که پیامبران در همه امور و مراحل زندگی از گناه و خطا معصوماند، چراکه اگر پیامبر از خطا و گناه مصون نباشد، اعتماد مردم به او از بین میرود و هدف از فرستادن پیامبران نقض میشود. از اینرو مواردی را که در قرآن از استغفار پیامبران و بخشایش خدا سخن آمده،مانند کشتن مرد مصری توسط حضرت موسی، رها کردن رسالت توسط حضرت یونس و خوردن میوه ممنوعه توسط حضرت آدم را به ترک اولی تفسیر کردهاند؛ اما برخی متکلمان، عصمت پیامبران را فقط در امور مربوط به نبوت لازم میدانند. از این دیدگاه به نظریه سهو النبی یاد میشود.
توانایی انسان بر ترک گناهان را عصمت مینامند. متکلمان مسلمان اتفاق نظر دارند که پیامبران معصوماند. البته درباره جزئیات عصمت آنها اختلافنظر هست. آنها برای عصمت انبیاء دلایل عقلی و نقلی مطرح کردهاند. از جمله دلایل عقلی این است که ارتکاب گناه از سوی پیامبران اعتماد مردم را از آنان سلب میکند و بیاعتمادی مردم به پیامبران با هدف بعثت آنها که هدایت مردم است، منافات دارد.
علم غیب
علم غیب، از ویژگیهای پیامبران است که برای ادای رسالت خویش به آن نیاز دارند که خداوند پیامبرانش را با وحی از آینده و یا گذشته آگاه میکند. برخی مفسران، با استناد به آیه ۱۷۹ سوره آلعمران گفتهاند که تمام پیامبران از علم غیب آگاه بودهاند. بنا بر آیات قرآن،خداوند از میان پیامبرانش، هر پیامبری را که بخواهد و به هر میزانی که صلاح بداند از غیب، آگاه میکند. قرآن کریم به آگاهی حضرت عیسی(ع) به برخی امور غیبی اشاره کرده است.
گفتهاند که در میان پیامبران، پیامبر اسلام(ص) به سبب گستره مکانی و زمانی رسالت پیامبریاش، از دیگر پیامبران بیشتر به علم غیب دستیابی داشته است.
پیامبران
اولین پیامبر الهی حضرت آدم(ع) است که به همراه همسرش حوا در بهشت آفریده شد و به دلیل خوردن میوه ممنوعه به همراه همسرش از بهشت اخراج شدند. آخرین پیامبر، حضرت محمد(ص)، در سال ۵۷۰ میلادی در شهر مکه به دنیا آمد.
پنج تن از پیامبران به نامهای نوح(ع)، ابراهیم(ع)، موسی(ع)، عیسی(ع) و محمد(ص) اولوالعزم هستند یعنی تنها این پیامبران دین و احکام جدیدی آوردند. پیامبران دیگر، دین و آیین پیامبران اولوالعزم پیش از خود را تبلیغ میکردند. مقام و درجات پیامبران با هم تفاوت دارد.در قرآن تنها نام ۲۶ تن از انبیا آمده است.
در بیشتر روایات تعداد انبیا ۱۲۴ هزار نفر دانسته شده که ۳۱۳ نفر آنها رسول هستند، عدد پیامبران در برخی احادیث هشت هزار تن ذکر شده است.به باور علامه مجلسی، عدد هشت هزار، تنها به پیامبران بزرگ اشاره دارد.
از این جا به دست میآید كه نبوت با رسالت ملازمت دارد، یعنی كسی كه به مقام نبوت و پیامبری برگزیده میشود، مقام رسالت و پیامرسانی را نیز دارد. البته مقصود این نیست كه دو واژه نبوت و رسالت یا نبی و رسول با یكدیگر مترادفاند، بلكه مقصود این است كه در اصطلاح كلامی، این دو با یكدیگر ملازماند. دلیل روشن بر این مطلب آن است كه قرآن كریم آن جا كه از نبوت عامه سخن میگوید، گاه واژه «نبی» و گاه واژه «رسول» را به كار میبرد. چنانكه فرموده است:
۱. «كانَ النَّاسُ أُمَّهً واحِدَهً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتابَ بِالْحَقِّ.»
۲. «لَقَدْ أرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْمِیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ.»
پیامبران دارای کتاب
برخی از پیامبران الهی دارای کتاب آسمانی بودهاند. پیام الهی که توسط این پیامبران دریافت میشد، در مجموعهای به نام کتاب مقدس یا کتاب آسمانی جمعآوری میشده و منبع اصلی پیروان آن دین و ملاک عمل و اعتقادات آنان بوده است. برخی از پیامبران که کتاب آسمانی داشتهاند، عبارتند از نوح، ابراهیم (صحف)، داوود (زبور)، موسی (تورات)، عیسی (انجیل) و محمد (قرآن).
نبوت تشریعی و تبلیغی
بر اساس یک تقسیمبندی انبیاء به دو گروه پیامبران تشریعی و پیامبران تبلیغی تقسیم میشوند. وظیفه پیامبران تبلیغی، ترویج، تبلیغ، اجرا و تفسیر شریعتی است که در زمان ایشان بوده است. بر خلاف پیامبران تشریعی مانند نوح، ابراهیم، موسی و عیسی که خود صاحب شریعت بوده و دین تازهای آوردهاند و تعداد ایشان بسیار کم است.
نبوت زنان
اسمهایی که قرآن از پیامبران آورده، همه اختصاص به مردان دارد و نامی از زنان به عنوان پیامبر برده نشده است. به همین جهت در میان مفسران، بحثها و اختلافهایی درباره نبوت زنان شکل گرفته است.
مخالفان نبوت زنان
بیضاوی مفسر اهل سنت معتقد است مسلمانان، اجماع دارند که زنان به مقام نبوت نمیرسند. برخی نیز مخالفان نبوت زنان را «اغلب قریب به اتفاق علماء» دانستهاند.
علامه طباطبایی معتقد است زنان به مقام نبوت نمیرسند و نمیتوانند وحی که به پیامبران میرسد را دریافت کنند. به گفته وی وحی منحصر در وحی نبوت نیست و نوع دیگری از وحی وجود دارد که همان الهام و دریافت قلبی است ـ خواه در بیداری یا خواب ـ که اختصاص به پیامبران نداشته و غیر آنان را شامل میشود؛ بنابراین وحی به مادر موسی به مانند وحی به زنبور عسل بوده و اثبات نبوت نمیکند. فخر رازی نیز از آیات قرآن استفاده کرده که خداوند هیچ یک از زنان را رسول قرار نداده است.
آیت الله جوادی آملی نبوت را به دو بخش نبوت اِنبائی و نبوت تَشریعی تقسیم میکند. او معتقد است نبوت تشریعی که همان رسالت است به جهت اینکه یک کار اجرایی است به مردان واگذار شده است؛ اما نبوت انبائی که فرد از طریق وحی مطلع میشود که در جهان چه میگذرد، اختصاص به مردان ندارد و زنان نیز به این مقام دست مییابند.
یکی از دلایلِ مخالفان نبوتِ زنان، تعبیر «رجال» در آیه «وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ إِلاَّ رِجالاً نُوحي إِلَيْهِ؛ و پيش از تو جز مردانى از مردم شهرها را كه به آنان وحى میكرديم نفرستادیم» است که کلمه «رجال» به معنای مردان بوده و نشان میدهد تنها مردان به این مقام میرسند.
موافقان نبوت زنان
قرطبی، مفسر قرن هفتم قمری، و تقی الدین سُبْکی، از فقها و محدثان اهل سنت در قرن هشتم قمری، به نبوت حضرت مریم معتقد بودند؛ زیرا خداوند به واسطه فرشته به مانند دیگر پیامبران به او وحی رساند. آیه ۴۲ سوره آل عمران و ذکر نام مریم در کنار دیگر پیامبران، از دلایل نبوت مریم شمرده شده است.
ابنحجر عسقلانی از افرادی مانند ابوالحسن اشعری، متکلم قرن سوم و ابنحزم، از عالمان قرن پنجم قمری، نقل کرده که به نبوت زنان اعتقاد داشتند. ابنحزم، حوا، ساره، هاجر، مادر موسی، آسیه و مریم را به عنوان پیامبر معرفی کرده است. این گروه به ادلهای از جمله برخی آیات قرآن استناد کردهاند که به برگزیدگی و برتری خاندان ابراهيم و خاندان عمران بر مردم جهان از سوی خداوند اشاره کرده است.اینان مدعی هستند که از آیات قرآن اختصاص رسالت به مردان فهمیده میشود و از آیات قرآن دلیلی بر نفی نبوت زنان یافت نمیشود.
پایان نبوت
خاتمیت، مفهومی کلامی و از آموزههای مشترک همه مسلمانان است؛ به این معنا که پس از حضرت محمدصل الله علیه و آله پیامبر و دین دیگری نخواهد آمد. این عنوان از خود قرآن کریم گرفته شده است. در آیه ۴۰ سوره احزاب، قرآن کریم صریحاً تعبیر خاتم النبیین را برای حضرت محمد(ص) به کار برده است.
اعتقاد به خاتمیت، هم در زمان پیامبر اکرم(ص) و هم در دورههای بعدی میان مسلمانان امری روشن و پذیرفتهشده بوده است. این آموزه همواره از ضروریات دین اسلام شمرده شده است، به این معنا که هر کس خاتمیت پیامبر را نپذیرد، از دین خارج شده و گویی نبوت پیامبر را نپذیرفته است.
امامت
شیعیان بر اساس آیات قرآن و روایات متعددی مانند حدیث ثقلین معتقدند پس از پایان نبوت، خداوند به واسطه امامانی که حافظ و بیانکننده دین هستند، آخرین دین را حفظ کرده است و در زمان مناسب، آخرین امام که زنده است و در دوران غیبت کبرا به صورت ناشناس زندگی میکند را مأمور میکند تا با حاکم کردن اسلام در سراسر جهان، بشر را به نهایت هدایت و کمال خود برساند.
مدعیان دروغین
مدعیان دروغین نبوت، افرادی بودند که ادعای پیامبری میکردند، اما از جانب خدا به پیامبری مبعوث نشده بودند. اسود عنسی، طلیحة بن خویلد، سجاح و مسیلمه کذاب از مدعیان دروغین نبوت در صدر اسلام بودند. ناتوانی از اعجاز، تکذیب از سوی پیامبر دیگر، تکذیب پیامبران و درخواست مزد در قبال رسالت را از راههای شناخت مدعیان دروغین از پیامبران برشمردهاند. برخی دیگر از محققان نشانههای شناخت «پیامبران الهی» از «مدعيانِ دروغين» پیامبری را این امور برشمردهاند:۱- تکیه پیامبران راستین و الهی بر منطق و عقل.۲- دعوت از سر دلسوزی و مهربانی. ۳- منزه بودن از تعصّب آیت الله مکارم شیرازی از مفسران قرآن اعجاز، مطالعه در حالات مُدّعى نبوّت و بررسى محتويات آيين او و جمعآورى قرائن و گواهى پيامبران پيشين را؛ سه راه برای صدق ادعای نبوت و تشخیص مدعیان دروغین نبوت برشمرده است.
منابع مطالعاتی
کتابهای عمومی
نام کتاب | نویسنده | انتشارات |
---|---|---|
آموزش کلام اسلامی؛ راهنماشناسی و معادشناسی (جلد ۲) | محمد سعیدی مهر | نشر طه |
راه و راهنماشناسی | محمدتقی مصباح یزدی | مؤسسه امام خمینی |
نبوت | مرتضی مطهری | نشر صدرا |
کتابهای تخصصی
نام کتاب | نویسنده | انتشارات |
---|---|---|
پاسخ به شبهات کلامی؛ دین و نبوت(دفتر دوم) | محمدحسین قدردان قراملکی | پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه |
priligy near me In these embodiments, treatment with the F1Cs is optionally combined with other appropriate treatments or therapies essentially as described herein, e