معراج

معراج

معراج

معراج

مِعراج ماجرای عروج رسول اکرم صل الله علیه و آله از مسجد الاقصی به آسمان‌ها است. طبق گزارش منابع اسلامی پیامبر(ص) در شبی، از مکه به مسجدالاَقصی انتقال یافت و از آنجا به آسمان عروج کرد. او در شب معراج، با برخی از ملائکه دیدار و گفتگو نمود و اهل بهشت و اهل جهنم را مشاهده کرد. بر طبق احادیث، پیامبر در شب معراج، با برخی از پیامبران نیز دیدار کرد و گفتگویی هم میان او و خدا، صورت گرفت که به حدیث معراج شهرت یافته است.

داستان معراج در احادیث شیعه و اهل سنت، به صورت متواتر آمده است؛ البته درباره جزئیات آن مانند زمان، مکان، تعداد، چگونگی و جسمانی یا روحانی‌بودن آن، اختلاف نظر وجود دارد. قرآن نیز در دو سوره اِسراء و نجم به داستان معراج پرداخته است.

چسیتی و اهمیت

معراج به عروج پیامبر اسلام از مسجد الاقصی به آسمان‌ها گفته می‌شود. به نقل از منابع اسلامی، پیامبر(ص) در شبی، از مکه به مسجدالاَقصی انتقال یافت و از آنجا به آسمان عروج کرد. در لغت به معنای نردبان، پلکان و هر چیزی است که به وسیلۀ آن بالا می‌روند.

داستان معراج در احادیث شیعه و سنی، به صورت متواتر آمده است؛ البته درباره جزئیات آن مانند زمان، مکان، تعداد، چگونگی و جسمانی یا روحانی‌بودن آن، اختلاف نظر وجود دارد. قرآن نیز در دو سوره اسراء و نجم، به آن پرداخته است.

زمان

در خصوص اینکه معراج در چه سالی اتفاق افتاده و آیا پیش از درگذشت ابو طالب بوده است یا پس از آن، روایات متفاوتی نقل شده است. به گفته علامه طباطبایی، دیدگاه مشهور عالمان مسلمان، این است که معراج در سال‌های آخر اقامت پیامبر(ص) در شهر مکه (پیش از هجرت و پس از بعثت) ، روی داده است؛ ملا فتح‌الله کاشانی و احمد بن علی طبرسی نیز بر این باورند که، مشهورترین دیدگاه این است که معراج در سال دوازدهم بعثت روی داده است.

سیر شبانه

از دو واژهٔ «لیلاً» و «اَسری» در آیۀ نخستِ سوره اسراء، به دست می‌آید که معراج در شب رخ داده است؛ اما در زمینه اینکه در چه شبی اتفاق افتاده است، روایات متفاوتی وجود دارد. در روایات از شب‌های زیر به عنوان شب معراج، نام برده شده است:

مدت سفر آن حضرت به سرزمین بیت المقدس و مسجد الاقصی و از آنجا به آسمان‌ها و بازگشت وی از معراج، بیش از یک شب طول نکشیده است. به نقل از تفسیر عیاشی، امام صادق (ع) فرموده است: رسول خدا (ص) نماز عشاء و نماز صبح را در مکه خواند.

مکان

در زمینه نقطه آغاز و پایان معراج پیامبر صل الله علیه و آله نیز در روایات اختلاف دیده می‌‏شود. در این زمینه از مکانی‌های چون خانه ام هانی، مسجد الحرام و شعب ابی طالب نام برده شده است؛ اما مشهور آن است که رسول خدا (ص) در آن شب در خانه ام هانی دختر ابو طالب بود و از آنجا به معراج رفت و به همان‌جا بازگشت.

در توجیه این مسئله که قرآن کریم آغاز این سیر را مسجد الحرام ذکر کرده است، گفته‌اند که عرب، همه مکّه را حرم خدا می‌‏خوانَد. از این ‏رو، تمام آن، حکم مسجد و حرم خدا را داشته و خانه ام‌هانی داخل در حرم بوده است.

دفعات

بر پایهٔ برخی روایات، رسول خدا صل الله علیه و آله بیش از یک بار به معراج رفته است. علامه طباطبایی یکی از آن دو را از مسجد الحرام و دیگری را از خانۀ ام هانی دانسته و گفته است: آیات نخست سوره نجم این دیدگاه را تأیید می‌کند. به باور وی، اختلافی که در مکان، زمان و سایر جزئیات معراج، دیده می‌شود را می‌توان با این نظریه توجیه کرد.

گزارش سفر

در شب معراج، جبرئیل بر حضرت نازل شد و مرکبی را که نامش‏ براق بود، برای او آورد و رسول خدا صل الله علیه و آله بر آن سوار شد و به سوی بیت المقدس حرکت کرد.

مسجد الاقصی

پیامبر(ص) در میان راه در مدینه، مسجد کوفه، طور سینا و بیت لحم(زادگاه حضرت عیسی (علی نبینا و آله و علیه السلام)) ایستاد و نماز خواند. وی سپس وارد مسجد الاقصی شد و در آنجا نماز گزارد.

گویا پیامبر از قبة الصخره به آسمان‌ها عروج کرده است. علت نامگذاری آن به این اسم، وجود صخره‌ای در داخل آن است که پیامبر(ص) از روی آن به آسمان عروج کرد.

آسمان دنیا

به نوشته المیزان، پیامبر صل الله علیه و آله از مسجد الاقصی به آسمان دنیا صعود کرد و در آنجا آدم علی نبینا و آله و علیه السلام را دید. آنگاه فرشتگان دسته‌دسته به استقبال او آمده و با روی خندان به او سلام کردند. او در آسمان دنیا ملک الموت را نیز دید و با او گفتگو کرد.

آسمان‌های دوم تا ششم

وی سپس به آسمان دوم صعود کرد و آنجا با حضرت یحیی و حضرت عیسی دیدار کرد. پس از آن در آسمان سوم با یوسف، در آسمان چهارم با حضرت ادریس، در آسمان پنجم با هارون بن عمران و در آسمان ششم با موسی بن عمران ملاقات نمود.

آسمان هفتم

پیامبر صل الله علیه و آله در آسمان هفتم به جایی رسید که جبرئیل از رسیدن به آن مقام عاجز بود. او به پیامبر گفت: من اجازۀ ورود به این مکان را ندارم و اگر به اندازۀ سر انگشتی نزدیک‌تر شوم بال و پرم خواهد سوخت. در اینجا گفتگویی میان پیامبر و خدا، شکل گرفت که با عنوان حدیث معراج شهرت یافته است.

حدیث معراج

حدیث مِعراج، حدیث قدسی است که گفتگوی میان خداوند و پیامبر صل الله علیه و آله در معراج را گزارش می‌دهد. در این حدیث، از مسائل اخلاقی مانند رضا، توکل، نکوهش دنیا، روزه، سكوت، محبت به مستمندان، ویژگی‌های اهل آخرت و اهل دنيا سخن به میان آمده است.

بازگشت

پیامبر در بازگشت نیز در بیت المقدس فرود آمد و راه مکّه را در پیش گرفت و پیش از طلوع فجر به خانه امّ هانی رسید. او برای اولین بار، راز خود را به وی گفت و در روز همان شب، در مجامع و محافل قریش پرده از رازش برداشت.

چگونگی عروج پیامبر

بیشتر مفسران بر این باورند که رسول خدا با بدن خود، از مکه به بیت المقدس انتقال یافته و از آنجا نیز با جسم و روحش به آسمان‌ها عروج نموده است؛ اما گروهی چون خوارج و جهمیه گفته‌اند: معراج پیامبر، روحانی بوده و جسم او به آسمان‌ها نرفته است.علامه طباطبایی براین باور است که پیامبر از مسجد الحرام تا مسجد الاقصی با روح و بدنش سیر داده شده و از مسجد الاقصی تا آسمان‌ها معراجش روحی بوده ولی نه مانند آن چه برای انسان در خواب و خیال رخ می‌دهد بلکه اگر هم معراج پیامبر در مرحله‌ای فقط با روحش بوده، او قطعاً به عوالم غیر مادی رفته و در آنجا حضور پیدا کرده و با موجودات در آن عوالم ارتباط برقرار کرده است.

مشاهدات پیامبر در معراج

در روایات مربوط به معراج، گزارش‌هایی از مشاهدات حضرت محمد صل الله علیه و آله از آسمان‌ها، اهل بهشت، اهل جهنم و ملائکه آمده است. بر طبق روایات، پیامبر برخی از پیامبران بزرگ مانند: حضرت آدم، ابراهیم، موسی و عیسی را نیز در آنجا مشاهده نموده است. این نکته ضروری است که معراج پیامبر و مشاهدات او از آیات الهی و فرشتگان و ارواح پیامبران و حقایق اشیاء و مانند این امور قابل توصیف و تشریح به همان صورتی که مشاهده شده نیستند و جز با زبان تمثیل و تشبیه و مانند آن قابل گزارش نیستند و روشن است که این نوع گزارش دلیل غیر واقعی بودن مشاهدات پیامبر نخواهد بود.

خداوند در معراج با چه صدایی با پیامبر (ص) سخن گفت؟

عن عبدالله بن عمر قال سمعت رسول الله(ص) و سئل بأیِّ لُغة خاطبک ربک لیلة المعراج؟ قال:خاطبنی بلغة علی بن أبی طالب(ع) فألهمنی أن قلت:یا رب أنت خاطبتنی أم علی(ع)؟ قال:یا أحمد؛ أنا شی ء لا کالأشیاء لا أقاس بالناس ولا أوصف بالشبهات بالأشیاء، خلقتک من نوری و خلقت علیاً(ع) من نورک، فاطلعت علی سرائر قلبک فلم أجد إلی قلبک أحب إلیک من علی بن أبی طالب(ع) فخاطبتک بلسانه کیما تطمئن قلبک.

عبدالله بن عمر می گوید به پیامبر اکرم(ص) عرض کردم:یا رسول الله! خداوند در شب معراج به چه لغت و زبانی با شما حرف می زد؟ پیامبر(ص) فرمودند:خداوند مرا با صدای علی(ع) مخاطب قرار می داد، پس خداوند خود مرا الهام کرد که پرسیدم:پروردگارا! من با تو حرف می زنم یا با علی؟!
خداوند متعال فرمود:ای احمد! من با هیچ چیزی قیاس نشوم و با چیزهای شبیه اشیاء هم وصف نمی شوم.تو را از نور خودم خلق کردم و علی(ع) را از نور تو، و می دانم که تو چقدر علی(ع) را دوست می داری و محبوب قلبت می باشد پس با صدای علی(ع) با تو حرف زدم تا قلبت آرامش پیدا کند.(المناقب خوارزمی، ص 78، ح 61؛ المحتضر، ص 95؛ کشف الیقین، ص 229)

اشتراک گذاری

متولد سال1369طلبه سطح3مشغول به درس خارج

2 یک نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *