امام هادی (علیهالسلام) پیشوای دهم شیعیان، بنا بر نظر مشهور در نیمۀ ذیحجه سال ۲۱۲ق در مدینه به دنیا آمد. پدر ایشان پیشوای نهم شیعیان، امام جواد (علیهالسلام) و مادرش «سمانه مغربیه» است که کنیزی با فضیلت و باتقوا بود. مشهورترین القاب امام دهم، «نقی» و «هادی» است و به آن حضرت «ابوالحسن الثالث» نیز میگویند.
علم و دانش امام هادی (علیهالسلام) همانند آباء و اجداد گرامیاش، علم لدنی بود؛ یعنی مستقیماً از طریق غیب و همچنین از علوم و معارف قرآن و سنت رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و پدران بزرگوارش دریافت مینمود. امام هادی (علیهالسلام) در سال ۲۵۴ هـ . ق در شهر سامرا به وسیله زهری که به ایشان خورانده شد، به شهادت رسیدند.
علی بن محمد مشهور به امام هادی یا امام علی النقی (۲۱۲–۲۵۴ق) دهمین امام شیعیان و فرزند امام جواد(علیه السلام) است. او از ۲۲۰ تا ۲۵۴ق به مدت ۳۴ سال، امامت را به عهده داشت. دوران امامت امام هادی با خلافت چند تن از خلفای عباسی از جمله متوکل همزمان بود. او بیشتر سالهای امامتش را در سامرا تحت نظارت حاکمان عباسی گذراند.
از امام هادی(ع) احادیثی در امور اعتقادی، تفسیر، فقه و اخلاق روایت کردهاند. در بخشی از این روایات، به مباحث کلامی همچون تشبیه و تنزیه و جبر و اختیار پرداخته شده است. زیارت جامعه کبیره و زیارت غدیریه نیز از او نقل شده است.
خلفای عباسی امام هادی(ع) را محدود میکردند و مانع از ارتباطش با شیعیان میشدند. به همین علت، وی بیشتر به واسطه سازمان وکالت که متشکل از جمعی از وکیلان امام بود، با شیعیان ارتباط داشت. عبدالعظیم حسنی، عثمان بن سعید، اَیوب بن نوح و حسن بن راشد از اصحاب او بودهاند.
مزار امام هادی در سامرا، زیارتگاه شیعیان است. این زیارتگاه به دلیل دفن او و فرزندش امام حسن عسکری(ع)، حرم عسکریَین خوانده میشود. حرم عسکریین در سالهای ۱۳۸۴ و ۱۳۸۶ش طی حملات تروریستی تخریب شد. ستاد عتبات عالیات ایران از سال ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۴ش آن را بازسازی کرد.
ابوالحسن علی النقی الهادی (علیهالسلام) پیشوای دهم شیعیان، بنا بر نظر مشهور در نیمۀ ذیحجه (برای ولادت آن حضرت اینگونه نیز نقل شده است: دوم، سوم، پنجم و سیزدهم ماه رجب، در سال ۲۱۲ یا ۲۱۴ هجری قمری.)سال ۲۱۲ هـ. ق در مدینه به دنیا آمد.
نام،نسب،کنیه و القاب
نام آن حضرت، علی، کنیهاش ابوالحسن است.
و دارای القاب زیادی چون هادی،نقی، عالم، فقیه، امین، طیب،و مؤتمن است. مشهورترین القاب آن حضرت، هادی است. آن جناب را ابوالحسن ثالث (سوم) نیز میگویند. (در اصطلاح راویان شیعه، مراد از ابوالحسن اول، امام موسی بن جعفر (علیهالسلام)، مقصود از ابوالحسن ثانی، امام رضا (علیهالسلام) و مراد از ابوالحسن ثالث، امام هادی (علیهالسلام) میباشد).
علی بن محمد، مشهور به امام هادی و علی النَّقی، امام دهم شیعیان است. پدرش امام جواد(ع)، امام نهم شیعیان، و مادرش کنیزی به نام سَمانهٔ مَغربیه یا سوسَن بود.
از مشهورترین القاب امام دهم شیعیان، هادی و نَقی است. گفتهاند علت ملقب شدنش به هادی این است که در زمان خود، بهترین هدایتکننده مردم به سوی خیر بود. القاب دیگری همچون مرتضی، عالم، فقیه، امین، ناصح، خالص و طَیّب نیز برای او ذکر شده است.
شیخ صدوق (درگذشت ۳۸۱ق) از استادانش نقل کرده که امام هادی و فرزندش امام حسن عسکری(ع) را به دلیل اینکه در منطقهای به نام عسکر در سامرا ساکن بودند، عسکری میخواندند. ابنجوزی (درگذشت ۶۵۴ق) از علمای اهلسنت نیز در کتاب تَذْکرةالخَواص نسبت عسکری به امام هادی را به همین دلیل دانسته است.
کنیه وی ابوالحسن است و در منابع حدیثی، ابوالحسن سوم خوانده شده است تا با ابوالحسن اول، یعنی امام کاظم و ابوالحسن دوم یعنی امام رضا اشتباه نشود.
پدر ارجمندش، امام محمدتقی (علیهالسلام)، نهمین امام شیعیان است و مادرش سمانه است.
در منابع تاریخی برای امام هادی (علیهالسلام) ، تنها یک همسر ذکر شده است که برایش نامهایی (چون حدیث یا سوسن) ذکر کردهاند.
فرزندان
در منابع شیعه از چهار پسر به نامهای حسن، محمد، حسین و جعفر برای امام هادی یاد شده است. همچنین از دختری برای او یاد شده است که شیخ مفید نامش را عایشه و ابنشهرآشوب عِلِّیّه (یا عَلیِّه) ذکر کردهاند. در دلائلُالاِمامه دو دختر به نامهای عایشه و دَلاله برای وی ذکر شده است. ابنحجر هیثمی از علمای اهلسنت نیز در الصَواعِقُ المُحرِقَه فرزندان امام دهم شیعیان را چهار پسر و یک دختر دانسته است.
زندگینامه
به گزارش مسعودی تاریخنگار قرن چهارم، در سالی که امام جواد همراه با همسرش، اُمُّالفَضل حج به جای آورد، امام هادی را در حالی که کوچک بود، به مدینه آوردند و او تا سال ۲۳۳ق در مدینه زندگی کرد. یعقوبی تاریخنگار قرن سوم قمری نوشته است در این سال، متوکل عباسی امام هادی را به سامرا احضار کرد و در منطقهای به نام عسکر تحت کنترل خود اقامت داد و او تا پایان عمر در آنجا بود.
از زندگی امام هادی، امام جواد و امام عسکری در مقایسه با دیگر ائمه شیعه، اطلاعات چندانی وجود ندارد. محمدحسین رجبی دوانی (زاده ۱۳۳۹ش)، تاریخپژوه، دلیل این مسئله را عمر کوتاه این امامان، محصور بودن آنان و غیرشیعی بودن نویسندگان کتب تاریخ در آن روزگار میداند.
پس از شهادت امام جواد (علیهالسلام) در سال ۲۲۰هـ . ق فرزندش امام هادی (علیهالسلام) که هنوز بیش از هشت سال نداشت، به امامت رسید. از آنجا که شیعیان به استثنای معدودی، مشکل بلوغ امام دربارۀ امام جواد (علیهالسلام) را پشت سر گذاشته بودند، در زمینۀ امامت امام هادی (علیهالسلام) تردید خاصی برای بزرگان آنها به وجود نیامد.
علی بن محمد، در سال ۲۲۰ق، در هشتسالگی به امامت رسید. به گزارش منابع، سن پایین امام هادی(ع) در آغاز امامت، منجر به تردید شیعیان نشد؛ چراکه امامت امام جواد پدر او نیز در سن کم آغاز شد. به نوشته شیخ مفید، شیعیان پس از امام نهم، به استثنای عده اندکی، امامت امام هادی(ع) را پذیرفتند. آن عده موسی مُبَرقَع را امام میدانستند. با این حال پس از مدتی از اعتقاد خود برگشتند و به عموم شیعیان پیوستند.
سعد بن عبدالله اشعری، بازگشت آن عده به امام هادی(ع) را در پی بیزاریجستن موسی مبرقع از آنان دانسته است. شیخ مفید و ابنشهرآشوب، اتفاقنظر شیعیان بر امامت امام هادی(ع) و عدم ادعای امامت از سوی کسی جز وی را دلیل محکمی بر اثبات امامت وی دانستهاند. محمد بن یعقوب کُلینی و شیخ مفید، نصوص مربوط به اثبات امامت وی را در آثار خود برشمردهاند.
امام هادی(ع):
«حکمت در سرشتهای فاسد اثر نمیکند.»
عطاردی، مسند الامام الهادی، ۱۴۱۰ق، ص۳۰۴.
بنا به گفته ابنشهرآشوب، شیعیان از طریق نصوص امامان پیشین، بر امامت علی بن محمد آگاه شدند؛ نصوصی که توسط راویانی از جمله اسماعیل بن مهران و ابوجعفر اشعری نقل شدهاند.
در امامت آن جناب، دلائل عام و خاصی وجود دارد؛ مانند:
۱ – دلیل عام
احادیثی که از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نقل شده و در آن اسامی دوازده امام آمده است.
۲ – دلیل خاص
در احادیث متعددی نیز به صورت خاص به امامت آن حضرت تصریح شده است؛ مانند احادیث زیر:
۲.۱ – حدیثی از امام جواد
امام جواد (علیهالسلام) فرمود: «(پس از من) امر امامت به امام علی النقی (علیهالسلام) واگذار خواهد شد، در صورتی که او پسر بچهای است. دوباره فرمود: آری و کمتر از هفت ساله، چنانکه حضرت عیسی بن مریم (علیهالسلام) نیز چنین بود».
علم و دانش امام هادی (علیهالسلام) همانند آباء و اجداد گرامیاش، علم لدنی بود؛ یعنی مستقیما از طریق غیب و همچنین از علوم و معارف قرآن و سنت رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و پدران بزرگوارش دریافت مینمود.
زیارات
زیارت جامعه کبیره و زیارت غدیریه از امام هادی(علیه السلام) نقل شده است. زیارت جامعه کبیره را یک دوره امامشناسی میدانند. محور زیارت غدیریه، تولی و تبری و محتوای آن بیان فضایل امام علی(ع) است.
یکی از آثار ماندگار و ارزشمند امام هادی (علیهالسلام)، زیارت جامعه کبیره است که متقنترین متن در «امامشناسی» است. زیارت جامعه، دارای مضامین بسیار عالی از زبان امام هادی (علیهالسلام) است که در پاسخ به خواستۀ یکی از ارادتمندان اهل بیت (علیهمالسلام) صادر شده است.
۱ – دیدگاه علامه مجلسی
صحت صدور و ارزش سندی این زیارت چنان است که علامه مجلسی (رحمةاللهعلیه) مینویسد: «اینکه سخن دربارۀ زیارت جامعه، اندکی به درازا کشید، (اگرچه حق آن را به جهت پرهیز از طولانی شدن ادا نکردم) بدین خاطر است که این زیارت، صحیحترین زیارتها از جهت سند و فراگیرترین آنها نسبت به ائمه (علیهمالسلام) است و در مقایسه با دیگر زیارتها از فصاحت، بلاغت و منزلت بیشتری برخوردار است».
دوران زندگی امام هادی (علیهالسلام)، هرچند عصر اختناق و استبداد بود و امام (علیهالسلام) برای فعالیت فرهنگی، علمی و سیاسی، آزادی عمل نداشت و از این نظر فضای جامعه با عصر امام باقر (علیهالسلام) و امام صادق (علیهالسلام) تفاوت فراوان داشت، اما آن حضرت در همان شرایط نامساعد، علاوه بر فعالیتهای فرهنگی (نظیر مناظرات، مکاتبات، پاسخگویی به شبهات و …)، راویان و محدثان و بزرگانی از شیعه را تربیت کرد، علوم و معارف اسلامی را به آنان آموزش داد تا آنان، هم جامعۀ زمان خود را از آسیبهای فرهنگی اعتقادی حفظ نمایند و هم این میراث بزرگ را به نسلهای بعدی منتقل کنند.
سید محمدکاظم قزوینی (درگذشت: ۱۴۱۵ق) در کتاب الامام الهادی من المهد الی اللحد، ۳۴۶ تن را به عنوان اصحاب امام هادی معرفی است. به گفته رسول جعفریان شمار راویان شناختهشده امام هادی(ع) حدود ۱۹۰ تن است که از حدود ۱۸۰ تن آنها احادیثی وجود دارد. بر اساس رجال شیخ طوسی، تعداد کسانی که از آن حضرت حدیث نقل کردهاند بالغ بر ۱۸۵ نفرند. عطاردی در مسند الامام الهادی از ۱۷۹ تن به عنوان راوی از امام هادی نام برده و گفته است در میان آنان ثقه، ضعیف، حسن، متروک و مجهول یافت میشود به گفته عطاردی، برخی از راویانی که خود نام برده در رجال شیخ طوسی نیست و برخی از راویانی را که شیخ طوسی در رجالش آورده در مسند عطاردی نیامده است.
عبدالعظیم حسنی، عثمان بن سعید،ایوب بن نوح، حسن بن راشد و حسن بن علی ناصر از جمله اصحاب او به شمار میرفتند. ابنشهرآشوب از وکیلان امام، از جعفر بن سهیل الصیقل نام برده و محمد بن عثمان را باب امام هادی معرفی کرده است.
رسول جعفریان برای اثبات ایرانی بودن برخی از اصحاب امام هادی(ع) به پسوندهای آنان استناد کرده است. او محل زندگی افرادی همچون بشر بن بشار نیشابوری، فتح بن یزید جرجانی، حسین بن سعید اهوازی، حمدان بن اسحاق خراسانی، علی بن ابراهیم طالقانی، محمد بن علی کاشانی، ابراهیم بن شیبه اصفهانی و ابومقاتل دیلمی از اصحاب حضرت را در ایران دانسته است. جعفریان با استناد به نامه امام هادی به وکیل خود در همدان که در آن آمده است «من سفارش شما را به دوستان خودم در همدان کردهام»، گفته است برخی از اصحاب آن حضرت در همدان و نیز بر اساس شواهدی، برخی از اصحاب امام در قزوین ساکن بودهاند.
۱ – تعداد شاگردان
شیخ طوسی (رحمةاللهعلیه)، دانشمند نامدار اسلامی، تعداد شاگردان و اصحاب حضرت را در زمینههای مختلف علوم اسلامی، بیش از ۱۸۰ نفر میداند.
۲ – شخصیتهای برجسته
در میان شاگردان امام هادی (علیهالسلام)، چهرههای درخشان علمی و معنوی و شخصیتهای برجستهای (مانند فضل بن شاذان، حسین بن سعید اهوازی، علی بن مهزیار اهوازی دورقی، ایوب بن نوح، حسن بن راشد (مکنی به ابوعلی غلام آلهلب بغدادی)، احمد بن محمد بن عیسی اشعری قمی و عثمان بن سعید عمری) به چشم میخورند که برخی از ایشان شاگرد ائمه دیگر نیز بوده و دارای آثار و تألیفات ارزشمند در زمینههای مختلف علوم اسلامی هستند.
در اینجا به منظور سرمشق گرفتن از اخلاق کریمه و رفتار سازنده آن حضرت، نمونههایی را یادآور میشویم:
۱ – انس با پروردگار
با مطالعه در سیره ائمه اطهار (علیهمالسلام)، صفتی را در آنها برجستهتر از همه صفات میبینیم و آن توجه به خدا و ارتباط با او و شب زندهداری به عبادت و مناجات با خدا و تلاوت قرآن مجید است. امام هادی (علیهالسلام)، نیز چنین بودند.
۱.۱ – برخی دعاهای امام
از امام هادی (علیهالسلام) چندین دعا به یادگار مانده است و این دعاها نمونه حد انقطاع او از غیر و نهایت اتصال به حقتعالی است؛ مانند «خدایا! سرچشمههای کرامت و بزرگواریات با بخششهای فراوانت مملو است و درهای مناجات به روی آرزومندان باز است، و توجهات تو برای کسی که در پیشگاهت خاضع است گسستنی نیست. دهانها بسته شده است، درماندگی شدید گشته، و منتظران از صبر و بردباری ناتوان ماندهاند، و تو ای خداوند در کمینگاهی، ای خدایی که با وجود تأخیر بندگان در ادای وظیفه سختگیری نمیکنی، و پناهندۀ به تو در امان است، و آن را که از مردم کناره گرفته و رو به تو آورده، تکیهگاه سودمندی، خدایا نزدیکان به تو در اماناند».
۱.۲ – زهد و پارسایی امام
پارسایی و انس با پروردگار، آنچنان نمودی در زندگی امام هادی (علیهالسلام) داشت که برخی از شرح حالنویسان در مقام بیان برجستگیها و صفات والای آن گرامی به ذکر این ویژگی پرداختهاند. «ابن کثیر» مینویسد: «و قد کان عابدا زاهدا»؛ «او عابدی وارسته و زاهد بود».
۲ – حلم و بردباری
امام هادی (علیهالسلام) همچون نیاکان خود در برابر ناملایمات بردبار بود و تا جایی که مصلحت اسلام ایجاب میکرد، با دشمنان و ناسزاگویان و اهانتکنندگان به ساحت مقدس آن حضرت، با بردباری برخورد میکرد.
۲.۱ – روایتی درباره بریحه و امام
بریحه عباسی که مسئول نظارت بر اقامه نماز در حرمین شریفین (مکه و مدینه) بود، دربارۀ امام هادی (علیهالسلام) به متوکل نوشت: اگر به مکه و مدینه نیاز داری، علی بن محمد را از این دو شهر بیرون ببر؛ زیرا او مردم را به سوی خود خوانده و گروه زیادی از او پیروی کردهاند.
بر اثر سخنچینیها و بدگوییهای پیدرپی بریحه، متوکل، امام هادی (علیهالسلام) را از کنار حرم جد بزرگوارش رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) تبعید کرد. هنگامی که امام (علیهالسلام) از «مدینه» به سمت «سامرا» در حرکت بود، بریحه نیز او را همراهی کرد. در بین راه بریحه رو به حضرت کرد و گفت: تو خود میدانی که عامل تبعید تو من بودم. با سوگندهای محکم و استوار، سوگند میخورم که چنانچه شکایت مرا نزد حاکم عباسی یا یکی از درباریان و فرزندان او ببری، تمام درختانت را در مدینه آتش میزنم و بردگان و خدمتکارانت را میکشم و چشمههای مزارعت را کور خواهم کرد و بدان که این کارها را خواهم کرد.
امام (علیهالسلام) متوجه او شد و فرمود: «نزدیکترین راه برای شکایت از تو این بود که دیشب شکایت تو را نزد خدا بردم و چون شکایت تو را بر خدا عرضه کردم، پس نزد غیر او از بندگانش نخواهم برد».
بریحه چون این سخن را از امام (علیهالسلام) شنید، به دامن حضرت افتاد و تضرع کرد و از او تقاضای بخشش نمود. امام (علیهالسلام) فرمود: تو را بخشیدم.
دوران آخرین امامان شیعه (علیهمالسلام) همراه با اختناق شدید از سوی خلفای عباسی بود. درعینحال در همین دوران، شیعه در سرتاسر بلاد اسلامی گسترده شده بود. رشد کمی شیعه در این دوران، از فعالیتهای ضد شیعی که از این دوره بر جای مانده و همچنین از اقدامات سیاسی و نظامی حاکمان به منظور جلوگیری از گسترش روزافزون تشیع به خوبی روشن است.
۱ – نظام وکالت
میان امام هادی (علیهالسلام) و شیعیان عراق، یمن، مصر و نواحی دیگر نیز رابطه برقرار بود. سیستمی که ضامن پیدایش و دوام و استحکام این ارتباط بود، مسئلۀ وکالت بود. کسانی که به عنوان وکالت از طرف امام رضا (علیهالسلام) و پس از آن امام جواد و امام هادی (علیهماالسلام) کار ایجاد و تنظیم ارتباط میان امام و شیعیان را بر عهده داشتند، علاوه بر جمعآوری خمس و ارسال آن برای امام، در معضلات کلامی و فقهی نیز، نقش سازندهای داشته و در جا انداختن امامت امام بعدی، موقعیت محوری در منطقه خود داشتند. گاهی افرادی از این وکلا دستخوش انحراف از خط امام شده و مورد تکذیب آن حضرات قرار میگرفتند. در این شرایط کسان دیگری جایگزین آنها میشدند.
۲ – اهداف سازمان وکالت
به هر روی نظام وکالت، نقشی اساسی در تثبیت موقعیت سیاسی و فرهنگی شیعه ایفا میکرد. هدف اصلی این سازمان، جمعآوری خمس، زکات، نذور و هدایا از مناطق مختلف توسط وکلا و تحویل آن به امام، و نیز پاسخگویی امام به سؤالات و مشکلات فقهی و عقیدتی شیعیان و توجیه سیاسی آنان توسط وکیل امام بود. این سازمان کاربرد مؤثری در پیشبرد مقاصد امامان (علیهمالسلام) داشت.
۳ – چگونگی ارتباط وکلا با امام
وکلای ائمه (علیهمالسلام) بیشتر به وسیلۀ نامه، آن هم توسط افراد مطمئن با امام در رابطه بودند. بخش عمدهای از معارف فقهی و کلامی آن بزرگواران، طی نامههایی به شیعیانشان میرسید که به نقل از نامهها در مصادر حدیثی آمده و امروزه در دسترس ما قرار گرفته است. علی بن جعفر یکی از وکلای امام هادی (علیهالسلام) و از اهالی همینیا از روستاهای بغداد بود. دربارۀ وی گزارشهایی به متوکل رسیده بود که به دنبال آن، او را بازداشت و زندانی کرد. وی پس از گذراندن دورۀ طولانی زندان، به دستور امام هادی (علیهالسلام) رهسپار مکه گشت و تا آخر عمر در آنجا ماندگار شد.
خلاصه اینکه امام هادی (علیهالسلام) که در سامرا تحت نظر و کنترل شدیدی قرار گرفته بود، برنامه تعیین کارگزاران و نمایندگان را که پدرش امام جواد (علیهالسلام) اجرا کرده بود، ادامه داد و نمایندگان و وکلایی در مناطق و شهرهای مختلف منصوب کرد و بدین وسیله یک سازمان ارتباطی هدایت شده و هماهنگ به وجود آورد که هدفهای یادشده را تأمین میکرد.
احضار به سامرا
متوکل عباسی در سال ۲۳۳ق امام هادی(علیه السلام) را وادار کرد از مدینه به سامرا برود. شیخ مفید این اقدام متوکل را مربوط به سال ۲۴۳ق گزارش کرده است؛ اما از نظر رسول جعفریان، پژوهشگر تاریخ اسلام، این تاریخ صحیح نیست. گفته شده دلیل این کار متوکل، بدگویی عبدالله بن محمد کارگزار حکومت عباسی در مدینه و بریحه عباسی، امام جماعت منصوب خلیفه در مکه و مدینه، علیه امام هادی(ع) و همچنین گزارشهایی از میل مردم به امام دهم شیعیان بوده است.
به گزارش مسعودی، بریحه، در نامهای به متوکل، به وی گفت: «اگر مکه و مدینه را میخواهی، علی بن محمد را از آنجا بیرون کن؛ زیرا او به سوی خود دعوت میکند و شمار زیادی را دور خود جمع کرده است.» بر همین اساس، یحیی بن هَرثَمه از سوی متوکل، مأمور انتقال امام هادی(ع) به سامرا شد. امام هادی(ع) در نامهای به متوکل، بدگوییها علیه خویش را رد کرد؛ اما متوکل در پاسخ، با احترام از او خواست به سوی سامرا حرکت کند. متن نامه متوکل، در آثار شیخ مفید و کلینی نقل شده است.
به گفته رسول جعفریان، متوکل برنامه انتقال امام هادی(ع) به سامرا را به گونهای طراحی کرده بود که حساسیت مردم برانگیخته نشود و مسافرت اجباری امام، پیامدی به دنبال نداشته باشد؛ اما سبط بن جوزی از علمای اهلسنت گزارشی از یحیی بن هرثمه نقل کرده است که براساس آن مردم مدینه بسیار ناراحت و برآشفته شدند و ناراحتی آنان به حدی رسید که ناله و شیونی به راه انداختند که مدینه تا آن زمان چنین وضعی به خود ندیده بود. امام هادی(ع) پس از خروج از مدینه، وارد کاظمین شد و در آنجا با استقبال مردم مواجه گردید. در کاظمین، به خانه خزیمة بن حازم رفت و از آنجا به سوی سامرا حرکت داده شد.
به نوشته شیخ مفید، امام هادی به ظاهر مورداحترام متوکل بود؛ اما متوکل علیه او دسیسه میکرد. به گزارش طبرسی هدف متوکل از این کار این بود که از ابهت و عظمت آن حضرت در چشم مردم بکاهد. به گفته شیخ مفید، نخستین روزی که امام وارد سامرا شد، به دستور متوکل، یک روز او را در «خانِ صَعالیک» (محل استقرار و تجمع گدایان و مستمندان) نگاه داشتند و روز بعد به خانهای که برای اسکان آن حضرت در نظر گرفته شده بود، بردند. به نظر صالح بن سعید، این اقدام به قصد تحقیر امام هادی(ع) انجام شده است.
حاکمان عباسی در مدت اقامت امام هادی(ع) بر او سخت میگرفتند. برای نمونه قبری در اتاق محل زندگی او حفر کرده بودند. همچنین او را شبانه و بیخبر به کاخ خلیفه احضار میکردند و از ارتباط شیعیان با او جلوگیری میکردند. برخی از نویسندگان دلایل برخورد خصمانه متوکل با امام هادی(ع) را چنین نوشتهاند:
- متوکل از نظر کلامی به اهل حدیث که ضدّ معتزله و شیعه بودند، گرایش داشت و اهل حدیث متوکل را علیه شیعیان تحریک میکردند.
- متوکل نگران جایگاه اجتماعی خود بود و از ارتباط مردم با امامان شیعه هراس داشت. ازاینرو میکوشید این پیوند را قطع کند. متوکل در همین راستا، مرقد امام حسین(ع) را تخریب کرد و به زائران امام حسین سختگیری میکرد.
پس از متوکل فرزندش منتصر بر سر کار آمد. در این دوره از فشار حکومت بر خاندان علوی، از جمله امام هادی(ع) کاسته شد.
امام در سامراء
امام هادی (علیهالسلام) به دستور متوکل و به اجبار او وارد سامرا شد.
حضرت هنگام ورود به سامراء، با استقبال مردم مواجه شد و در خانۀ خزیمة بن حازم سکنا داده شد.
اما به نقل شیخ مفید، نخستین روزی که امام وارد سامرا شد، متوکل دستور داد تا او را یک روز در «خان صعالیک» (محل فرود کاروانها، مسافرخانه) نگاه داشتند و روز بعد به خانهای که برای اسکان آن حضرت در نظر گرفته شده بود، بردند.
روایتی از شیخ مفید
شیخ مفید با اشاره به اقامت اجباری امام در سامرا مینویسد: «و اقام ابوالحسن (علیهالسلام) مدة مقامه بسرمن رای مکرما فی ظاهر حاله یجتهد المتوکل فی ایقاع حیلة به فلا یتمکن من ذلک»؛ «آن حضرت به ظاهر مورد احترام خلیفه بود؛ ولی در باطن به وسیله متوکل دسیسههایی ضد حضرت میشد که هیچیک از این نقشهها در عمل موفق نبود».
روزگار امام دهم (علیهالسلام) از حساسترین دوران حیات شیعه است. ویژگی این دوران، ستم جانکاه و استبداد کامل دستگاه خلافت است.
متوکل از خودکامهترین خلفای عباسی، در این روزگار حکومت میکرد و دشمنی و کینه ویژهای با خاندان پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) داشت.
در عهد او شیعیان به سختی میزیستند و بیحرمتیها و ستمهای فراوانی بدانان روا میشد. متوکل آشکارا به ساحت مقدس علی بن ابیطالب (علیهالسلام) اهانت کرد و حرم شریف حضرت حسین بن علی (علیهالسلام) را ویران ساخت و امام هادی (علیهالسلام) را به سختی زیر نظر داشت و به هر بهانهای ایشان را احضار میکرد و آزار میداد.
او مردم مدینه و مکه را از معاشرت با علویان منع کرد. اگر کسی کمکی به شیعیان میرسانید، به سختی عقوبت میشد.
وضعیت مالی شیعیان بسیار بغرنج بود به گونهای که گفتهاند زنان علوی برای نماز گزاردن به حد کفاف چادر نداشتند و گاه یک چادر را میان خود میگرداندند و به نوبت نماز میگزاردند.
هر چند امام هادی (علیهالسلام) در این ایام به گونه پیوسته در زندان نبود، حکومت به سختی از ایشان مراقبت میکرد و رفتار آن حضرت را به صورتی دقیق زیر نظر داشت. مأموران حکومتی بارها به ناگاه خانه امام (علیهالسلام) را میجستند تا شاید بهانهای برای آزار ایشان بیابند.
حکومت عباسی از این گذر میخواست بر شخصیت امام (علیهالسلام) آسیب زَنَد و ایشان را از چشم مردم بیندازد و با آزار یاران و شیعیان امام (علیهالسلام) مکتب تشیع را از پیشرفت باز دارد.
ارتباط با شیعیان
علیرغم اینکه در زمان امام هادی اختناق شدیدی از سوی خلفای عباسی حاکم بود، میان امام هادی(علیه السلام) و شیعیان عراق، یمن، مصر و نواحی دیگر رابطه برقرار بود. او از طریق سازمان وکالت و نامهنگاری، با شیعیان در ارتباط بود. به گفته رسول جعفریان در زمان امام هادی(ع)، قم، مهمترین مرکز تجمع شیعیان ایران بود و روابط محکمی میان شیعیان این شهر و ائمه(ع) وجود داشت. محمد بن داوود قمی و محمد طلحی از قم و شهرهای اطراف آن، خمس، هدایا و سؤالات مردم را به امام هادی میرساندند. به گفته جعفریان، وکلا علاوه بر جمعآوری خمس و ارسال آن برای امام، در حلّ معضلات کلامی و فقهی و همچنین در تثبیت امامت امام بعدی در منطقه خود، نیز نقش داشتند. محمدرضا جباری نویسنده کتاب سازمان وکالت، از علی بن جعفر همانی، ابوعلی بن راشد و حسن بن عبد ربّه به عنوان وکلای امام هادی نام برده است.
نشر معارف دینی و دفاع از حقانیت شیعه در آن روزگار، تدبیر خردمندانه و سنجیدهکاری طلب میکرد. امام هادی (علیهالسلام) برای دست یافتن بدین هدف، فعالیتهای]] خویش را در دو بخش سامان داد:
۱ – پاسخگویی به شبهات مخالفان
یکی بهرهگیری از هرگونه فرصتی که پیش میآمد برای بازنمودن باورهای حق شیعه. این فرصتها معمولًا از گذر شرکت امام در مجالس علمی]] و پاسخگوییهای ایشان به شبهههای مخالفان رخ مینمودند.
۲ – پشتیبانی معنوی و مادّی شیعیان
امام در این بخش از فعالیتهای خویش، نیازهای فکر و معیشتی پیروان خویش را بر میآورد و معارف حق تشیع را بدانان میآموخت و بنیه دینیشان را توانمند میساخت.
با الهام از تعالیم امام هادی (علیه السلام) بود که برخی علویان، علیه عباسیان میشوریدند و حکومت را به زحمت میانداختند.
امام هادی (علیه السلام) با فداکاری و کوشش پیوسته، اسلام راستین را از گزند تحریف و تصحیف مصون داشت و مشتاقان تعالیم دینی را از آن بهرهمند ساخت و جایگاه والای امامت در آیین اسلام را برای مؤمنان عصر خویش تبیین کرد.
احادیث
روایات منقول از امام هادی در زمینههای توحید، امامت، زیارت، تفسیر و بابهای مختلف فقه مانند طهارت، نماز، روزه، خُمس، زکات، ازدواج و نیز آداب است. بیش از ۲۱ روایت از امام هادی(ع) در باب توحید و تنزیه نقل شده است.
رسالهای از امام هادی(ع) درباره جَبر و اختیار به جا مانده است. در این رساله، حدیث «لا جبر و لا تفویض بل امر بین الاَمرین»، بر اساس قرآن، تبیین شده و مبانی کلامی شیعه، در مسئله جَبر و تفویض ارائه گردیده است. در میان روایاتی که به عنوان احتجاجات امام هادی(ع) نقل شده، بیشترینشان دربارهٔ جبر و تفویض است.
امام علی النقی (علیهالسلام) در ماه رجب سال ۲۵۴ هـ. ق در شهر سامرا به وسیله زهری که به ایشان خورانده شد، به شهادت رسیدند.
به گزارش شیخ مفید (درگذشت: ۴۱۳ق)، امام هادی در ماه رجب سال ۲۵۴ق پس از ۲۰ سال و ۹ ماه اقامت در سامرا، در ۴۱سالگی رحلت کرد.همچنین در دلائلالامامه و کَشْفُالغُمَّه آمده است که امام دهم در زمان حکومت مُعْتَز عباسی (۲۵۲-۲۵۵ق) مسموم شد و به همین علت به شهادت رسید. ابنشهرآشوب (درگذشت: ۵۸۸ق) بر این باور است که وی در اواخر حکومت مُعْتَمد (حکومت: ۲۵۶-۲۷۸ق) شهید شده است و از ابنبابویه نقل کرده که معتمد به او سم داده است.
برخی منابع، روز شهادت وی را ۳ رجب و برخی دیگر ۲۵ یا ۲۶ جمادیالثانی ذکر کردهاند. در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران، سوم رجب به عنوان روز شهادت او ثبت شده است.
به گزارش مسعودی تاریخنگار قرن چهارم قمری، امام حسن عسکری در تشییع جنازه پدرش شرکت کرد. جنازه را بر راهی که برابر خانه موسی بن بغا بود، قرار دادند و قبل از آنکه خلیفه عباسی در تشییع شرکت کند، امام عسکری بر جنازه پدرش نماز خواند. مسعودی از ازدحام جمعیت در تشییع جنازه امام هادی گزارش کرده است.
حرم عسکریَین
امام هادی(علیه السلام) در خانهای که در سامرا در آن ساکن بود، دفن شد. محل دفن امام هادی(ع) و فرزندش امام حسن عسکری(ع) در سامرا به حرم عسکریَین شناخته میشود. پس از دفن امام هادی(ع) در خانهاش، امام عسکری(ع) برای مقبره او خادمی تعیین کرد. در سال ۳۲۸ق نخستین گنبد بر قبر آندو بنا شد. حرم عسکریین در دورههای مختلف، مرمت و تکمیل و نوسازی شده است. هرساله شیعیان برای زیارت امام هادی و امام حسن عسکری، از مناطق مختلف به سامرا میروند.
در سالهای ۱۳۸۴ و ۱۳۸۶ش قسمتهایی از حرم عسکریین در انفجارهای تروریستی تخریب شد. ستاد بازسازی عتبات عالیات در سال ۱۳۹۴ش بازسازی آن را به پایان برد. ضریح حرم نیز با حمایت آیتالله سیستانی ساخته شده است.
کتابشناسی
- مُسنَد الامام الهادی نوشته عزیزالله عطاردی (درگذشت :۱۳۹۳ش): در این کتاب، حدود ۳۵۰ حدیث از امام هادی گرد آمده است؛
- حیاة الامام علی الهادی اثر باقر شریف قَرشی (درگذشت: ۱۴۳۳ق): این کتاب به زندگی امام هادی میپردازد؛
- اَّلنّورُ الهادی اِلیٰ اَصحابِ الاِمام الهادی اثر عبدالحسین شَبِستری (درگذشت ۱۳۹۵ش): در این کتاب ۱۹۳ نفر از اصحاب امام هادی معرفی شده است؛
- موسوعة امام الهادی در چهار جلد و ۲۰۱۹ صفحه.
همچنین کتاب شکوه سامرا دربردارنده مجموعه مقالاتی درباره امام هادی و امام عسکری(ع) است که آن را انتشارات دانشگاه امام صادق(ع) در سال ١٣٩٠ش، در ۵۰۸ صفحه منتشر کرده است.
Get ready to elevate your betting experience with an exclusive 1xBet promo code! Whether you’re from Bangladesh, Pakistan, India, Nepal, Sri Lanka, Nigeria, Egypt, or the Philippines, you can unlock amazing rewards like free bets, no deposit bonuses, and free spins using the latest 1xBet promo codes today. New users can enjoy a special registration promo code that boosts your first deposit or even gives you a chance to play risk-free. Looking for a Bangladesh 1xBet promo code or a 1xBet promo code India for the app? We’ve got it all here, updated daily. Don’t miss your chance to grab a 1xBet official promo code, win big, and make the most out of your betting journey. Claim your 1xBet free promo code today and start winning smarter with bigger bonuses, free spins, and more exclusive offers worldwide! No matter where you are, finding the right 1xBet promo code today means unlocking bigger chances to win, with offers perfectly tailored for players across Bangladesh, Pakistan, India, Nepal, Sri Lanka, Nigeria, Egypt, and the Philippines.