امام حسن عسکری

امام حسن عسکری علیه السلام

امام عسکری علیه السلام

حسن بن علی بن محمد(علیهم السلام) مشهور به امام حسن عسکری(علیه السلام) (۲۳۲۲۶۰ق) یازدهمین امام شیعیان اثناعشری است که به مدت شش سال امامت را بر عهده داشت. او فرزند امام هادی(ع) و پدر امام مهدی(عج) است.

مشهورترین لقب وی، عسکری است که به اقامت اجباری‌اش در سامرا اشاره دارد. او در سامرا تحت مراقبت حکومت عباسی قرار داشت و برای فعالیت‌هایش با محدودیت روبه‌رو بود. امام عسکری(ع) از طریق نمایندگان خود و نیز از راه نامه‌نگاری با شیعیان ارتباط داشت. عثمان بن سعید، نخستین نایب خاص امام زمان(عج)، از نمایندگان خاص وی نیز به شمار می‌رفت.

امام حسن عسکری(ع) در ۸ ربیع‌الاول سال ۲۶۰ قمری، در ۲۸ سالگی در سامرا به شهادت رسید و در کنار مرقد پدرش دفن شد. مدفن آن دو به حرم عسکریین مشهور است و از زیارتگاه‌های شیعیان در عراق به شمار می‌آید.

احادیثی از امام عسکری(ع) در موضوعات تفسیر قرآن، اخلاق، فقه، امور اعتقادی، ادعیه و زیارت روایت شده است.

ابومحمد حسن بن علی (علیه‌السّلام) (۲۳۲-۲۶۰ ق)، ملقب به عسکری، نقی، زکی، فاضل و امین، فرزند امام علی هادی (علیه‌السلام)، پدر حضرت مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) و یازدهمین پیشوای شیعیان است.
آن حضرت بعد از شهادت پدرش در ۲۲ سالگی به امامت رسید و به مدت ۶ سال امامت شیعیان را بر عهده داشت. امامت ایشان در زمان خلفای عباسی و تحت کنترل شدید حکومت وقت قرار داشت، اما با همۀ فشارها و پی جویی‌های پیوستۀ حکومت عباسی، یک سلسله فعالیت‌های سیاسی، اجتماعی و علمی، در راستای حفظ اسلام و مبارزه با افکار ضد اسلامی انجام می‌داد؛ دفاع از اسلام و رد شبهات و تربیت شاگردان برجسته، گسترش حلقۀ ارتباطی با شیعیان از طریق نمایندگان، رهبری فعالیت‌های سیاسی سری، آگاهی‌بخشی سیاسی نسبت به رجال مهم شیعه، پشتیبانی مالی از شیعیان، معرفی حضرت مهدی (علیه‌السّلام) به عنوان جانشینی خود، آماده‌سازی شیعیان برای دوران غیبت و موارد دیگر از جمله فعالیت‌های آن حضرت بود.
سرانجام امام حسن در تاریخ هشتم ربیع الاول ۲۶۰ قمری به دستور معتمد عباسی مسموم و به شهادت رسید و در همان شهر سامرا و در کنار مزار پدرشان به خاک سپرده شد و امروزه دارای حرم و بارگاهی است که محل زیارت و عبادت زائران است.

زندگی نامه

امام حسن عسکری (علیه‌السّلام) فرزند امام علی النقی (علیه‌السلام)، پدر حضرت مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) و یازدهمین پیشوای شیعیان است. مادرش بانویی پارسا و شایسته به نام «حدیثه» (علیهاالسّلام)، بود که برخی، از او به نام «سوسن» یاد کرده‌اند.

او ۲۲ ساله بود که پدرش به شهادت رسید. مدت امامتش شش سال و عمرش ۲۸ سال بود. امام عسکری (علیه‌السّلام) در سال ۲۶۰ق در حالی که یگانه پسر او در جایگاه آخرین حجت الهی در سن پنج سالگی قرار داشت، به شهادت رسید و در خانۀ خود در سامرا، کنار مرقد پدرش به خاک سپرده شد.
  • نسب:‌ نسب امام حسن عسکری(علیه السلام) با هشت واسطه به علی بن ابی‌طالب(علیه السلام) نخستین امام شیعیان می‌رسد. پدرش امام هادی(ع)، دهمین امام شیعیان اثناعشری است. به نقل از منابع شیعی، مادرش کنیز بود و حُدیث یا «حدیثه» نام داشت. در برخی از منابع نام او «سوسن»، «عسفان»(گفته شده این نام تنها در کتاب نوبختی ذکر شده است.) حَرْبیّه و سلیل نیز ثبت شده است. امام عسکری(ع) برادری به نام جعفر داشت که به جعفر کذاب معروف است. او پس از شهادت امام عسکری(ع)، ادعای امامت کرد و با انکار تولد فرزندی برای او، به عنوان تنها وارث او مدعی میراث آن حضرت شد. سید محمد و حسین دیگر برادران او بوده‌اند.

    امام حسن عسکری (علیه‌السّلام) در ماه ربیع الاول یا ربیع الثانی سال ۲۳۱ یا ۲۳۲ق در مدینه، چشم به جهان گشود.


    از آن‌جا که پیشوای یازدهم به دستور خلیفۀ عباسی در «سامرا»، در محلۀ «عسکر» سکونت اجباری داشت، «عسکری» نامیده می‌شود.
    از مشهورترین لقب‌های آن حضرت، «نقی»، «زکی»، «فاضل»، «امین» و کنیه‌اش «ابومحمد» است.

  • لقب‌های وی را هادی، نقی، زَکیّ، رفیق و صامِت ذکر کرده‌اند. برخی از مورخان لقب «خالِص» را هم گفته‌اند. ابن الرضا نیز لقبی است که امام جواد(ع)، امام هادی(ع) و امام حسن عسکری(ع) به آن شهرت یافته‌اند. لقب «عسکری» نیز مشترک میان امام هادی(ع) و امام حسن عسکری(ع)، است زیرا هر دو در شهر سامرا اقامت اجباری داشتند. «عسکر» عنوان غیرمشهوری برای سامرا بوده است. همچنین به خاطر اشتراک نام «حسن» میان ایشان و امام حسن مجتبی(ع)، ایشان را « حسن اخیر» نیز خوانده‌اند.
  • کنیه وی «ابومحمد» بود. در بعضی منابع کنیه‌های ابوالحسن، ابوالحجه، و ابوالقائم نیز به کار رفته‌ است.
  • تولد: بیشتر منابع تولد ایشان را در مدینه دانسته‌اند با این حال از تولد او در سامرا نیز سخن رفته است. بیشتر منابع متقدم امامیه ولادت حضرت را در ربیع‌الثانی سال ۲۳۲ق دانسته‌ند. در روایتی به نقل از امام حسن عسکری(ع) نیز همین تاریخ ذکر شده است. برخی دیگر از منابع امامیه و اهل‌سنت ولادت حضرت را در سال ۲۳۱ق نیز نوشته‌اند. شیخ مفید در «مَسارّ الشیعة» و «حدائق الریاض» ولادت امام را ۱۰ ربیع‌الثانی آورده است. در قرن ششم قمری این قول به حاشیه رفت و تولد حضرت در ۸ ربیع‌الثانی شهرت یافته است که قول مشهور نزد امامیه نیز هست. طبق برخی از گزارش‌ها چهارم ربیع‌الثانی تولد یافته است.

    دربارۀ ویژگی‌های آن حضرت آورده‌اند: رنگش گندمگون، چشمانش درشت و سیاه، رویش زیبا، قامتش معتدل و اندامش متناسب بود. با آن‌که جوان بود، بزرگان قریش و دانشمندان زمان خود را تحت تاثیر و نفوذ قرار می‌داد. دوست و دشمن به برتری او در دانش، بردباری، بخشش، پارسایی، پروای الهی و دیگر مکارم اخلاقی باور داشتند.


    مدت کوتاه عمر امام به سه دوره تقسیم می‌شود: تا چهار سال و چند ماهگی (و بنا به یک قول تا سیزده سالگی)، در مدینه به سر برد. تا ۲۳ سالگی به اتفاق پدر بزرگوارش در سامرا می‌زیست و تا ۲۸ سالگی (شش سال و اندی پس از شهادت امام دهم)، در سامرا ولایت بر امور و پیشوایی شیعیان را بر عهده داشت.
    روایاتی از رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌واله‌وسلم) و اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) بر امامت دوازده امام وارد شده و در آن‌ها، به روشنی، به نام ایشان -از جمله امام حسن بن علی عسکری (علیهماالسلام)- اشاره شده است. اضافه بر آنکه در روایات نقل شده از پدر بزرگوارش، به امامت آن حضرت تصریح شده است.
    جابر بن عبدالله انصاری، با اشاره به لوحی که در دستان حضرت زهرا (علیهاالسّلام) مشاهده کرده بود، به امامت و نام امام عسکری (علیه‌السّلام) تصریح کرده است.


    مشهور بین شیعه آن است که امام عسکری (علیه‌السّلام) فرزندی جز امام مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) از خود به یادگار نگذاشت.

    آن حضرت، با همۀ فشارها و پی جویی‌های پیوستۀ حکومت عباسی، یک سلسله فعالیت‌های سیاسی، اجتماعی و علمی، در راستای حفظ اسلام و مبارزه با افکار ضد اسلامی انجام می‌داد. گوشه‌ای از این فعالیت‌ها که پیوند بیشتری با موضوع مهدویت دارد، به شرح زیر است:

    ۱ – کوشش علمی

    کوشش علمی آن حضرت در دفاع از اسلام و رد شبهات بود.
    امام عسکری (علیه‌السّلام) به دلیل شرایط نامساعد و تنگناهای شدید حکومت عباسی، در گسترش دانش بی‌کران خود در همۀ جامعه پیروزی چندانی به دست نیاورد، اما شاگردانی تربیت کرد که هر کدام در گسترش معارف اسلام و رفع شبهات دشمنان، نقش مؤثر و ارزنده‌ای داشتند.
    شیخ طوسی، شمار شاگردان آن حضرت را افزون بر یک صد نفر ثبت کرده است.

    میان آنان چهره‌ها و شخصیت‌های برجسته و وارسته‌ای مانند احمد بن اسحاق اشعری قمی، ابوهاشم داود بن قاسم جعفری، ابوعمرو عثمان بن سعید عمری، علی بن جعفر و محمد بن حسن صفار به چشم می‌خورند.


    بیشتر علمای شیعه بر این اعتقاد هستند که حضرت مسموم شده است و همچنین پدرش و جدّش و همه امامان دیگر به شهادت رسیده‌اند.

    و در این‌باره به آنچه از امام صادق (علیه‌السّلام) و امام رضا (علیه‌السّلام) روایت شده استدلال کرده‌اند که فرمودند: به خدا سوگند! هیچ‌کدام از ما نیست جز این‌که شهید می‌شود.
    حضرت در روز جمعه هشتم ربیع الاول ۲۶۰ق به شهادت رسید.
    بعد از آن بود که شیعیان برای اقامه نماز در خانه آن حضرت جمع شدند و جعفر برادر امام یازدهم، خود را برای پیش افتادن در نماز آماده می‌کرده که ناگاه حاضران دیدند که نوجوانی آمده و دامن جعفر را گرفته و او را از کنار پیکر امام دور کرده و خود بر ایشان نماز خواند و مردم نیز با او به اقامه نماز پرداختند و سپس محل را ترک کرده و ناپدید شد و مردم نفهمیدند که از کدام سو رفت.

    ۱ – سبب شهادت

    فرزند عبیدالله بن خاقان می‌گوید: روزی برای پدرم که وزیر معتمد عباسی بود خبر آوردند که امام حسن (علیه‌السّلام) بیمار است. پدرم با عجله خبر را به خلیفه داد. خلیفه به پنج نفر از معتمدانش – از جمله نحریر خادم – دستور داد که خانه حضرت را زیر نظر داشته باشند و طبیبی را مقرّر کرد که هر صبح و شام از احوال ایشان آگاه شود. بعد از دو روز خبر آوردند که بیماری آن‌ حضرت شدیدتر شده است. پدرم نزد ‌حضرتشان رفته و به پزشگان دستور داد که از آنجا دور نشوند و از قاضی القضات نیز خواست که ده نفر از دانشمندان سرشناس را پیوسته نزد امام (علیه‌السّلام) نگهدارد.
    به نظر می‌رسد تمام اینها صحنه‌سازی‌هایی بود که مرگ آن حضرت را طبیعی جلوه دهند. به هر حال، امام به شهادت رسید و در همان شهر سامرا و در همان خانه‌ای که پدرشان در آن دفن شده بود به خاک سپرده شد.

    ۲ – حوادث پس از شهادت

    سوگمندانه پس از امام عسکری (علیه‌السّلام)، پدیده‌های ناگواری رخ داد که برخی بدین قرار است:
    ۱. بازجویی حاکمان ستمگر از خانۀ آن حضرت، برای دستیابی به حضرت مهدی (علیه‌السّلام)؛
    ۲. برخورد جعفر کذاب با مادر امام عسکری (علیه‌السّلام) بر سر میراث؛
    ۳. ترور، حبس، تهدید و اذیت و آزار شیعیان؛
    شیخ مفید، تهدیدات بر ضد شیعه پس از شهادت امام عسکری (علیه‌السّلام)، را یکی از تلخ‌ترین فرازهای تاریخ تشیع یاد کرده است.
    ۴. اختلاف و چنددستگی بین شیعیان.
    یکی از حادثه‌های کمرشکن پس از شهادت امام عسکری (علیه‌السّلام)، تفرقه‌ای بود که در میان برخی از شیعیان پدید آمد و آن‌ها را از یکپارچگی خارج کرد. البته این تفرق پیش از آن، از سوی امام عسکری (علیه‌السّلام) پیش‌بینی شده بود. ابوغانم می‌گوید: از امام عسکری (علیه‌السّلام) شنیدم که می‌فرمود: «در سال ۲۶۰ پیروانم فرقه فرقه می‌شوند.»
    آن‌گاه در ادامه ابوغانم می‌گوید:
    در آن سال امام عسکری (علیه‌السّلام) رحلت فرمود و پیروان و یارانش متفرق شدند. دسته‌ای خود را منتسب به جعفر -پسر امام دهم- کردند، گروهی سرگردان شدند، عده‌ای به شک افتادند، دسته‌ای در حالت سرگردانی ایستادند و جمعی دیگر به توفیق خدای سبحانه و تعالی بر دین خود ثابت ماندند.

  • امام عسکری(ع) ۸ ربیع‌الاول سال ۲۶۰ قمری در دوره حکومت معتمد عباسی در ۲۸ سالگی به شهادت رسید. گزارش‌هایی نیز درباره شهادت او در ماه‌های ربیع‌الثانی و جمادی‌الاولی نیز وجود دارد. شیخ مفید برآن است او به سبب بیماری از دنیا رفت؛ اما بنا به گفته فضل بن حسن طبرسی در اعلام الوری، بسیاری از علمای امامیه معتقدند که امام عسکری(ع) همچون دیگر امامان بر اثر مسمومیت شهید شده است. مستند آنان روایت «والله ما منّا الا مقتول شهيد» منقول از امام صادق(ع) است. همچنین سید جعفر مرتضی عاملی تاریخ‌پژوه، سخن شیخ مفید(وفات امام به سبب بیماری) را حمل بر تقیه کرده است. بر اساس برخی گزارش‌های تاریخی دو خلیفه قبل از مُعْتَمَد نیز در صدد قتل امام عسکری(ع) برآمده بودند. در روایتی آمده است مُعْتَزّ عباسی به حاجِب( دربانِ مخصوص) خود دستور داد امام را در مسیر کوفه به قتل برساند ولی با آگاه شدن مردم، موفق نشد. بر اساس گزارش دیگری، مُهتَدی عباسی نیز تصمیم گرفت امام را در زندان به شهادت برساند ولی تصمیم او عملی نشد و دوره حکومت او به سر رسید. امام عسکری(ع) در خانه‌ خود در سامرا، که پیشتر امام هادی(ع) نیز در آنجا دفن شده بود، مدفون است. به نقل عبدالله بن خاقان، وزیر معتمد عباسی پس از شهادت امام عسکری(ع)، بازارها تعطیل شد و بنی‌هاشم، بزرگان، رجال سیاسی و مردم در تشییع پیکر او شرکت کردند. این روز در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران به مناسبت آغاز امامت امام زمان(ع) تعطیل رسمی است.
  • همسر:‌ طبق نقل مشهور، امام عسکری(ع) همسری اختیار نکرد و نسل او تنها از طریق کنیزی ادامه یافت که مادر حضرت مهدی(عج) است. منابع، نام مادر امام مهدی(عج) را متعدد و مختلف ذکر کرده‌اند. در منابع آمده است امام حسن عسکری(ع) خادمان و کنیزان متعدد رومی، صَقْلایی و تُرک داشت و شاید این اختلاف در نام مادر امام زمان، از سویی به سبب تعدد کنیزان و از سوی دیگر به منظور پنهان نگاه‌داشتن تولد امام مهدی(عج) بوده است.
  • فرزند: بر اساس اکثر منابع شیعه، تنها فرزند امام عسکری(ع)، امام زمان(عج)‌ مسمّا به «م‌ح‌م‌د» است. از علمای اهل سنت نیز کسانی چون ابن اثیر، شَبْلَنجی و ابن صباغ مالکی نیز نام محمد را به عنوان فرزند امام عسکری ذکر کرده‌اند.
درباره فرزندان حضرت، اقوال دیگری هم وجود دارد و او را دارای سه پسر و سه دختر شمرده‌اند. خصیبی افزون بر امام مهدی(عج) از دو دختر به نام‌های فاطمه و دَلاله نام برده و ابن ابی‌الثلج افزون بر آن امام، پسری به نام موسی و دو دختر به نام‌های فاطمه و عایشه (یا اُمِّ موسی) را برشمرده است، اما در برخی کتب انساب، نام‌های ذکر شده، خواهران و برادران امام حسن عسکری(ع) هستند که شاید با فرزندان او خلط شده‌اند. در مقابل، برخی از منابع اهل سنت وجود فرزندی برای امام عسکری را انکار کرده‌اند. محمدبن جریر طبری و یحیی بن صاعد به نقل ازذهبی در سیراعلام النبلا براین باورند که امام حسن عسکری فرزندی نداشته است. که احتمالاً این دیدگاه به خاطر مخفی بودن ولادت امام دوازدهم و عدم اطلاع آنان از تولد وی بوده است.
  • انتقال به سامرا: در سنین کودکیِ امام حسن عسکری(ع)، پدرش امام هادی(ع) به اجبار به عراق فراخوانده شد و در سامرا، پایتخت آن روز عباسیان، تحت‌نظر قرار گرفت. در این سفر امام عسکری(ع) نیز همراه پدر بود. مسعودی زمان این سفر را سال ۲۳۶ق و نوبختی سال ۲۳۳ق گفته‌اند. امام حسن عسکری بیشتر عمر خود را در سامرا گذراند و مشهور است که او تنها امامی است که به حج نرفت، ولی در عیون اخبار الرضا و کشف الغمه روایتی نقل شده که راوی، آن را در مکه از امام حسن عسکری(ع) شنیده است.

    دلایل و مدت امامت

    مدت امامت امام عسکری(علیه السلام) شش سال (از ۲۵۴ تا ۲۶۰ق) بود. مهم‌ترین دلیل برای امامت حسن بن علی عسکری(ع) پس از شهادت امام هادی(ع)، وصیت و احادیث امام هادی(ع) درباره جانشینی او است. شیخ مفید در الارشاد بیش از ده روایت و نامه دراین‌باره آورده است. اکثر شیعیان و یاران امام هادی(ع) نیز پس از شهادت ایشان، به امام حسن عسکری(ع) به عنوان امام رجوع کردند، ولی عده اندکی جعفر بن علی، معروف به جعفر کذاب پسر دیگر امام هادی(ع)، را امام خود خواندند و عده‌ای نیز به امامت سید محمد که در زمان امام هادی(ع) از دنیا رفته بود، معتقد شدند. برخی که از ادعای امامت جعفر کذاب حمایت می‌کردند، اشکالاتی بر امامت امام عسکری(ع) وارد می‌ساختند. اینان که عموماً جایگاه علمی مناسبی هم نداشتند گاه مدعی می‌شدند دانش امام را سنجیده و آن را در سطح دانشِ کامل که برای ائمه(ع) لازم است، نیافته‌اند. گاهی نیز مدعی می‌شدند در نامه‌های امام غلط‌های دستوری یافته‌اند. آنها برخی مواقع به نوع لباسی که امام پوشیده بود ایراد می‌گرفتند. و گاه در شئون امامت دخالت کرده و از امام به خاطر عملکرد وکیلانش انتقاد می‌کردند. همچنین گاه دستورات امام و فرستاده‌ی ایشان را نمی‌پذیرفتند. از همین رو بود که امام عسکری(ع) می‌فرمود هیچ یک از پدرانشان به اندازه او مورد شک و تردید شیعیان قرار نگرفته است. امام استمرار این گونه رفتارها را از عواملی می‌داند که ممکن است به سلب نعمت الهی منجر شود. مدرسی طباطبایی معتقد است شاید همین ناسپاسی‌ها و کفران نعمت‌ها موجب شد که سرانجام جامعه شیعه از نعمت حضور امام معصوم محروم گردید.

    شرایط سیاسی

    دوره امامت امام عسکری(علیه السلام) با سه خلیفه عباسی همزمان بود: معتز عباسی(۲۵۲-۲۵۵ق)، مهتدی (۲۵۵-۲۵۶ق) و معتمد (۲۵۶-۲۷۹ق).

    شاید نخستین موضع سیاسی ثبت شده در زندگی امام حسن عسکری(ع) مربوط به زمانی باشد که امام حدود بیست سال داشت و پدرش هنوز زنده بود. ایشان در نامه‌ای به عبدالله بن عبدالله بن طاهر از امیران صاحب نفوذ در دستگاه عباسی، که از دشمنان مستعین(المستعین بالله احمد بن محمد۸۶۲-۸۶۶م.)، خلیفه وقت به شمار می‌آمد، خلیفه را فردی طغیان‌گر خواند و ساقط شدن او را از خدا خواست.

    پس از قتل مستعین، معتز به قدرت رسید در آغاز حکومت او رفتار خصومت‌آمیزی نسبت به امام هادی(ع) و امام عسکری(ع) گزارش نشده است. پس از شهادت امام هادی(ع) نیز شواهد حکایت از آن دارد که با وجود محدودیت‌هایی که برای فعالیت‌های امام عسکری(ع) اعمال می‌شده، امام از آزادی نسبی برخوردار بوده است. برخی از ملاقات‌های حضرت با شیعیان در اوائل امامت خود، این مسئله را تأیید می‌کند. اما پس از گذشت یک سال، خلیفه به امام بدگمان شد و در سال ۲۵۵ق ایشان را زندانی کرد. امام در دوره یک‌ساله خلیفه بعدی (مُهتَدی۲۵۵-۲۵۶ق.) نیز همچنان در زندان بود.

    با آغاز خلافت معتمد در سال ۲۵۶ق که با قیام‌های شیعی روبه‌رو بود، امام از زندان آزاد شد و به سازماندهی اجتماعی و مالی امامیه اهتمام ورزید. از این رو در صفر سال ۲۶۰ق امام به دستور معتمد به زندان افتاد و خلیفه روزانه اخبار مربوط به امام را پیگیری می‌کرد. یک ماه بعد امام از زندان آزاد شد ولی با حفاظت نگهبانان به خانه حسن بن سهل وزیر مأمون در نزدیکی شهر واسط منتقل شد.

    یکی از عواملی که اوضاع سیاسی را برای امام عسکری(ع) و شیعیان سخت‌تر می‌کرد شهرت یافتنِ قیام امام دوازدهم(عج) بود. شیخ مفید دوران امامت امام عسکری (ع) را روزگار سخت توصیف کرده است. وی معتقد است در مذهب امامیه آمدن امام منتظَر مشهور شده بود و خلیفه که می‌دانست شیعیان انتظار آمدن او را می‌کشند در جستجوی فرزند امام عسکری (ع) بود و تلاش و کوشش بسیاری برای اطلاع یافتن از آن حضرت می‌کرد. به همین دلیل بود که امام عسکری (ع) ولادت فرزندش را مخفی کرد. شیخ طوسی بر این باور است که امام عسکری(ع) با توجه به این شرایط بود که در وصیت خود موقوفات و صدقاتش را به مادرش حُدیث ارجاع داد.

    رهبری فعالیت‌های سیاسی

    امام عسکری (علیه‌السّلام) با وجود همۀ محدودیت‌ها و کنترل‌های دستگاه خلافت، یک زنجیره فعالیت‌های سیاسی سری را رهبری می‌کرد که با گزینش شیوه‌های پنهان کاری، از چشم جاسوسان دربار، به دور می‌ماند.
    برای نمونه، عثمان بن سعید عمری -از نزدیک‌ترین و صمیمی‌ترین یاران امام (علیه‌السّلام)- در پوشش روغن‌فروشی فعالیت می‌کرد. شیعیان و پیروان آن حضرت، اموال و وجوه خود را به او می‌رساندند و او آن‌ها را در ظرف‌های روغن قرار داده، به حضور امام (علیه‌السّلام) می‌رساند.

    آگاهی‌بخشی سیاسی

    از دیگر فعالیت‌های سیاسی امام عسکری (علیه‌السّلام)، تقویت و توجیه سیاسی رجال مهم شیعه، برابر فشارها و سختی‌های مبارزات سیاسی، برای حمایت از آرمان‌های بلند تشیع بود. از آن‌جا که شخصیت‌های بزرگ شیعه در فشار بیشتری بودند، امام به تناسب مورد، آنان را راهنمایی می‌کرد و روحیۀ آنان را بالا می‌برد. همچنین می‌کوشید صبر و آگاهی آنان در برابر فشارها، تنگناها و تنگدستی‌ها فزونی یابد، تا بتوانند مسؤولیت بزرگ اجتماعی و سیاسی و وظایف دینی خود را به خوبی انجام دهند

    ایجاد شبکه ارتباطی وکالت

    از جمله فعالیت‌های امام حسن عسکری گسترش حلقۀ ارتباطی با شیعیان از طریق نمایندگان است. در پی تلاش‌های فراوان امامان پیشین (علیهم‌السلام)، در زمان امام عسکری (علیه‌السّلام) تشیع در مناطق و شهرهای مختلف، گسترده شده و شیعیان در گسترۀ وسیعی زندگی می‌کردند. گستردگی و پراکندگی مراکز شیعی، وجود سازمان ارتباطی منظمی را ایجاب می‌کرد، تا پیوند شیعیان را با حوزۀ امامت و نیز ارتباط آنان را با همدیگر برقرار سازد و از این رهگذر، آنان را از نظر دینی و سیاسی، رهبری و سازماندهی کند.
    این نیاز، از زمان امام نهم (علیه‌السّلام) احساس می‌شد و چنان‌که در روش آن حضرت و امام دهم (علیه‌السّلام) آمده، شبکۀ ارتباطی وکالت و نصب نمایندگان در مناطق گوناگون، از آن زمان وجود داشته است. این برنامه، زمان امام عسکری (علیه‌السّلام) نیز پی‌گیری شد. بنا بر یافته‌ها و شواهد تاریخی، آن حضرت نمایندگانی از میان شخصیت‌های برجستۀ شیعه، در مناطق فراوان نصب کرده و با آنان در ارتباط بود و از این راه، شیعیان را در همۀ مناطق زیر نگاه داشت.
    یکی از نمایندگان امام «احمد بن اسحاق بن عبدالله قمی اشعری»، از یاران ویژۀ امام و از شخصیت‌های بزرگ شیعی در قم بود. برخی از دانشمندان علم رجال، از او به عنوان رابط بین قمی‌ها و امام و از جمله اصحاب خاص آن حضرت یاد کرده‌اند.

    اما دانشمندان دیگر، او را وکیل و نماینده امام دانسته‌اند.

    در راس وکیل‌های امام، «محمد بن عثمان عمری» قرار داشت و وکیل‌های دیگر، به وسیلۀ او با امام در ارتباط بودند. آنان نوعا اموال و وجوهات جمع‌آوری شده را به وی تحویل می‌دادند و او آن‌ها را به امام (علیه‌السّلام) می‌رساند.
    افزون بر شبکه ارتباطی وکالت، امام از طریق فرستادن پیک، با شیعیان و پیروان خود ارتباط برقرار می‌ساخت و مشکلات آنان را برطرف می‌کرد. امام، گذشته از پیک‌ها، از طریق نامه‌نگاری نیز با شیعیان ارتباط داشت و آنان را در موقعیت‌های حساس راهنمایی می‌کرد.
    نامه‌ای که امام به «ابن‌ بابویه» نوشته، نمونه‌ای از این نامه‌ها است. امام دو نامه نیز به شیعیان قم و آبه (آوه) نوشته که متن آن‌ها در کتاب‌ها گرد آمده است.

    بر اساس روایتی، امام عسکری (علیه‌السّلام) بامداد روز هشتم ربیع الاول سال ۲۶۰ق اندکی پیش از رحلت، نامه‌های فراوانی به مردم مداین نوشت.

    ارتباط امام و شیعیان

    با توجه به فشارهای عباسیان بر شیعیان، جامعه شیعه در تقیه به سر می‌برد. با این حال امام حسن عسکری(ع) نسبت به اداره امور شیعیان و گردآوری وجوهات اهتمام داشت و وکیلانی به سرزمین‌های مختلف می‌فرستاد.

    دیدار با امام

    از گزارش‌های تاریخی برمی‌آید که در بخش‌هایی از زندگی امام عسکری(علیه السلام)، محدودیت‌هایی برای ارتباط مستقیم شیعیان با امام وجود داشت.

    امام عسکری(ع):
    «عبادت، بسیاریِ روزه و نماز نیست، بلکه عبادت، اندیشیدنِ بسیار در امر الهی است»

    ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص۴۸۸.

    از این رو هنگامی که امام به دارالخلافه برده می‌شد، شیعیان در مسیر حرکت او حاضر می‌شدند تا او را ملاقات کنند. شیخ طوسی خبری نقل کرده که حاکی از تجمع مردم هنگام عبور امام عسکری(ع) و احترام آنها به وی است. ولی به خاطر مراقبت‌های حکومت، گاه امام(ع)، شیعیان را از همین نوع رابطه با خود نیز منع می‌کرد. علی بن جعفر حلبی نقل کرده: در یکی از روزها که قرار بود امام به‌ دارالخلافه برود ما به انتظار دیدار وی جمع شدیم؛ در این حال از طرف آن حضرت توقیعی (نوشته‌ای) بدین مضمون به ما رسید: «کسی بر من سلام و حتی اشاره هم به طرف من نکند؛ زیرا در امان نیستید.»

    نمایندگان امام

    امام عسکری(علیه السلام) مانند امامان پیش از خود از نمایندگانی جهت ارتباط با شیعیان استفاده می‌کرد. در منابع امامی عثمان بن سعید به عنوان باب [نماینده و رابط امام با مردم] شناخته شده است. وی پس از شهادت امام عسکری(ع)، نخستین نایب خاص امام زمان(عج) در غیبت صغری بود. همچنین عقید، خادمِ خاصِ وی که امام او را از کودکی بزرگ کرده بود حامل بسیاری از نامه‌های ایشان به شیعیان بود. فردی با کنیه «ابوالادیان» خادم او نیز ارسال تعدادی از نامه‌ها را به عهده داشته است.

    نامه‌نگاری

    از راه‌های ارتباطی شیعیان با امام عسکری(علیه السلام)، مکاتبه بود؛ برای نمونه می‌توان به نامه‌های ایشان به علی بن حسین بن بابویه و نامه به مردم قم و آبه(آوه) اشاره کرد. در کتاب کمال الدین آمده است ایشان اندکی قبل از شهادت، نامه‌های متعددی را به دست خود برای مدینه نوشت. شیعیان نیز در مسائل و موضوعات مختلف برای ایشان نامه می‌نوشتند و پاسخ آن را دریافت می‌کردند.

    آماده‌‌سازی شیعیان برای عصر غیبت

    برخی از منابعی که به تحلیل وقایع تاریخی عصر امام عسکری(علیه السلام) پرداخته‌اند، معتقدند که ایشان اقداماتی برای آماده‌سازی ورود شیعه به عصر غیبت انجام داد: سخن گفتن امام عسکری(علیه السلام) با اصحاب خود از پسِ پرده و اینکه بیشتر فعالیت‌های مربوط به امام، توسط وکیلان او انجام می‌گرفت را از جمله این اقدامات دانسته‌اند. مدرسی طباطبایی بر این باور است که امام عسکری برای آموزش نحوه حل مسائل علمی، گاه پاسخ سؤال‌های فقهی را به صورت کامل بیان نمی‌کرد و گاه نیز به بیان قاعده‌ای کلی می‌پرداخت تا فقها بتوانند به کمک آن، به پاسخ برسند.بعضی اوقات نیز امام برای پاسخ به پرسش‌های فقهی مراجعه به کتاب‌های حدیثی شیعه را پیشنهاد می‌داد. با این‌گونه اقدامات، جامعه شیعه آموزش می‌دید تا مشکلات و مسائل فقهی و عقیدتی خود را بدون نیاز به مراجعه به امام حاضر حل کند.

    امام حسن عسکری(ع):

    نشانه های مؤمن پنج چیز است:

    طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۵۲.

    از آن‌جا که پنهان شدن پیشوا و رهبر هر جمعیت، یک حادثه غیرطبیعی و نامانوس است و باور کردن آن و نیز تحمل مشکلات ناشی از آن، برای مردم دشوار است، پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌واله‌و‌سلم) و امامان (علیهم‌السلام)، به تدریج مردم را با این موضوع آشنا ساخته، افکار را برای پذیرش آن آماده می‌کردند.
    این تلاش، در عصر امام هادی و عسکری (علیهما‌السلام)، به صورت جدی‌تری به چشم می‌خورد، چنان‌که امام هادی (علیه‌السّلام) بعضی از کارها را به وسیلۀ نمایندگان انجام می‌داد و خود کمتر با افراد تماس می‌گرفت. این امر در زمان امام عسکری (علیه‌السّلام)، جلوۀ بیشتری یافت، زیرا با وجود تاکید بر تولد حضرت مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف)، او را فقط به شیعیان خاص و بسیار نزدیک نشان می‌داد. از سوی دیگر، تماس مستقیم شیعیان با خود آن حضرت نیز روز به روز محدودتر و کمتر می‌شد، به گونه‌ای که حتی در شهر سامرا از طریق نامه یا به وسیلۀ نمایندگان خویش، به مردم پاسخ می‌داد. بدین‌ترتیب، آنان را برای پذیرش اوضاع و شرایط عصر غیبت و ارتباط غیرمستقیم با امام آماده می‌ساخت. این همان روشی است که امام دوازدهم (علیه‌السّلام) در زمان غیبت صغرا در پیش گرفت و به تدریج شیعیان را برای دوران غیبت کبرا آماده ساخت.

    تبیین معارف دینی

    آموزه‌های شیعی

    با توجه به پیچیدگی‌ها و ابهامات مربوط به تعیین امام در آن دوران، در سخنان و نامه‌های امام حسن عسکری(علیه السلام)، به این آموزه برمی‌خوریم که زمین از حجت خالی نمی‌ماند و اینکه اگر امامت با انقطاع روبه‌رو شود و اتصال آن مخدوش گردد، امور خداوند مختل خواهد شد. و حجت خدا بر روی زمین نعمتی است که خدا به مؤمنان داده و آنان را با این هدایت، اکرام کرده است.

    یکی دیگر از آموزه‌هایی که به اقتضای فشارهای موجود بر شیعیان در آن عصر به تکرار در سخنان آن حضرت دیده می‌شود، دعوت به صبر و باور به فرج و انتظار برای آن است. همچنین در احادیث آن حضرت بر تنظیم روابط درونی جامعه شیعه و معاشرت با برادران دینی نیز تاکید ویژه‌ای دیده می‌شود.

    تفسیر قرآن

    تفسیر قرآن از جمله زمینه‌هایی است که مورد توجه ویژه امام حسن عسکری(علیه السلام) بوده است. کتاب تفسیری که در شمار کهن‌ترین آثار میراث تفسیری امامیه است به ایشان منسوب شده است.

    تعلیم صلوات بر پیامبر(صل الله علیه و آله) و جانشینانش

    شيخ طوسى در مصباح در اعمال روز جمعه از ابوالمُفَضَّل شيبانى از ابو محمد عبدالله بن محمد عابد بداليه نقل کرده که او از امام حسن عسكرى عليه السلام در منزلش در سامرا درخواست کرده که كيفيت صلوات فرستادن بر پيغمبر و اوصياى آن حضرت را به او تعلیم کند و كاغذ فراوانی را هم آماده کرده بود و امام عسکری هم بدون اينكه از كتابى ببيند صلواتی برای تمام چهارده معصوم نقل کرد ابومحمد یمنی راوی این روایت می‌گوید چون امام عسکری از خواندن صلوات بر پدرش فارغ شد و نوبت به نام خودش رسيد ساكت ماند به او گفتم كه كيفيت صلوات بر باقى را بفرماييد فرمود اگر نه اين بود كه ذكر اين از مَعالم(نشانه‌های) دين است و خدا امر فرموده ما را كه به اهلش برسانيم هر آينه دوست داشتم كه ساكت مانم و لكن چون در مقام دين است بنويس و آنگاه صلوات بر خودش را اینگونه املا کرد:

    «اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَى الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْبَرِّ التَّقِيِّ، الصَّادِقِ الْوَفِيِّ، النُّورِ الْمُضِيءِ، خازِنِ عِلْمِكَ، وَالْمُذَكِّرِ بِتَوْحِيدِكَ، وَوَلِيِّ أَمْرِكَ، وَخَلَفِ أَئِمَّةِ الدِّينِ الْهُداةِ الرَّاشِدِينَ، وَالْحُجَّةِ عَلَىٰ أَهْلِ الدُّنْيا، فَصَلِّ عَلَيْهِ يَا رَبِّ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَىٰ أَحَدٍ مِنْ أَصْفِيائِكَ وَحُجَجِكَ وَأَوْلادِ رُسُلِكَ يَا إِلٰهَ الْعالَمِينَ.» »خدایا درود فرست بر حسن بن علی بن محمّد، نیکوکار، پرهیزگار، صادق، وفادار، نور تابنده، خزانه‌دار دانشت، یادآور توحیدت و سرپرست و عهده‌دار فرمان و قانونت و یادگار پیشوایان دین، آن راهنمایانِ رشد یافته و حجّت بر اهل دنیا، پس بر او درود فرست ای پروردگار، برترین درودی که بر یکی از برگزیدگان و حجّت‌هایت و اولاد رسولانت فرستادی، ای معبود جهانیان.»محدث قمی در مفاتیح الجنان این ماجرا را با عنوان صلوات بر حجج طاهره آورده است.

    کلام و عقاید

    امام حسن عسکری(علیه السلام) در شرایطی به امامت رسید که اختلافاتی اعتقادی در صفوف امامیه پدید آمده بود و اختلافاتی نیز در همان دوره امامت ایشان به وجود آمد. برای نمونه یکی از این مسائل بحث «نفی جسمانیت خداوند» بود که از سال‌ها قبل مطرح بود. در زمان امام حسن عسکری(ع) این اختلاف به اندازه‌ای زیاد شد که سهل بن زیاد آدمی نامه‌ای به امام نوشت و از ایشان دراین‌باره راهنمایی خواست. امام در پاسخ، از فرورفتن در مباحث ذات، پرهیز داد و سپس با اشاره به آیاتی از قرآن، فرمود:

    خدا یکتا و یگانه است؛ نه زاییده و نه زاده‌شده است و نه برای او همتایی است. آفریننده است نه آفریده. هر آنچه بخواهد از اجسام و غیر آن می‌آفریند و خود جسم نیست… چیزی شبیه او نیست و او شنوا و بیناست.

    فقه

    در علم حدیث، یکی از القابی که برای امام حسن عسکری(علیه السلام) به کار رفته، لقب «فقیه» است. این نشان می‌دهد که امام از سوی اصحابش به طور خاص به این وجه شناخته می‌شده است. بخشی از احادیث ایشان به حوزه فقه و ابواب مختلف آن مربوط می‌شود. از آنجا که تدوین مذهب فقهی امامیه پیشتر توسط امام صادق(ع) انجام گرفته و سپس مراحل کمال خود را در زمان امام کاظم(ع) و امام رضا(ع) طی کرده بود، امام حسن عسکری(ع) بیشتر به فروعی پرداختند که مستحدث(نوپدید) در زمان ایشان بود و یا به دلیلی در عصر ایشان چالش برانگیز بوده است مانند مسئله آغاز رمضان و بحث خمس.

    آیت الله خامنه‌ای مجتهد و تاریخ پژوه شیعه:

    • امام عسگری (سلام‌اللّه علیه) می‌تواند الگوی همه‌ی مؤمنان، به خصوص جوانان باشد. امامی که موافقان، شیعیان، مخالفان، غیر معتقدان، همه، شهادت دادند و اعتراف کردند به فضل او، به علم او، به تقوای او، به طهارت او، به عصمت او، به شجاعت او در مقابل دشمنان، به صبر و استقامت او در برابر سختی‌ها، این انسان بزرگ، این شخصیت باشکوه، وقتی به شهادت رسید، فقط بیست و هشت سال داشت *

    *منبع:https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=19173

    معرفی جانشین

    یکی از مسؤولیت‌های بزرگ امام عسکری (علیه‌السّلام)، معرفی حضرت مهدی (علیه‌السّلام) به جانشینی خود بود. این امر، زمانی سخت‌تر می‌شد که آن حضرت می‌بایست بنا به دلایلی، فرزند خود را در پردۀ «پنهان زیستی» نگه دارد، تا از گزند بدخواهان در امان بماند. با این حال در موارد فراوانی، به معرفی جانشین خود به افراد مورد اطمینان پرداخته است.
    تعابیری که امام یازدهم برای معرفی حضرت مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) به کار برده، بدین قرار است:
    – «هذا صاحبکم بعدی…؛

    این، بعد از من صاحب شما است…»
    – «ان ابنی هو القائم من بعدی…؛

    همانا فرزندم، قائم بعد از من است….»
    – «هذا امامکم من بعدی و خلیفتی علیکم… ؛

    این پیشوای شما پس از من و جانشین من بر شما است….»
    – «ابنی محمد هو الامام الحجة بعدی…؛

    فرزندم محمد، همان امام و حجت پس از من است….»
    و مواردی از این دست که در کتاب‌ها بدان اشاره شده است.

    حرم

    امام عسکری(علیه السلام) پس از شهادت، در کنار پدرش امام هادی(علیه السلام) دفن شد. بعدها در این مکان زیارتگاهی ساخته شد که به حرم عسکریین مشهور است.

    حرم امامین عسکریین در سال‌های ۱۳۸۴و ۱۳۸۶ش به دست تروریست های تکفیری تخریب شد، تخریب حرم عسکریین به این رخدادها اشاره دارد. بازسازی حرم در سال ۱۳۸۹ش آغاز و در سال ۱۳۹۴ش پایان یافت.


    زيارت امام عسكرى (عليه‌السّلام) در سامرا و دعا نزد قبر آن حضرت مستحب است.

    کتاب‌شناسی

    درباره امام یازدهم کتاب‌های متعددی به زبان‌های مختلف همچون فارسی، عربی، انگلیسی، اردو و اسپانیولی نگارش و منتشر شده است. در بعضی از سایت‌ها بیش از ۲۵۰ مورد کتاب و مقاله و پایان‌نامه فهرست و گردآ‌وری شده است. برخی از این کتاب‌ها از این قرار است:

    گزیده سخنان

    • زيبايى چهره، زيبايى آشکارا و ظاهرى است و اندیشه زیبا، زيبايى پنهان و باطنى است.
    • كسى كه پارسايى جزءِ سرشتِ او و جود و سخاوت جزء طبيعت او و بردبارى دوست او گردد، هم دوستانش و ستایش و تعريف او زياد خواهد شد و از دشمنانش با این ستايش انتقام مى گيرد.
    • خشم، كليد هر بدى و زشتى است.
    • برترين مردم پيش خدا كسى است كه نسبت به حقوق برادرانش آشناتر و در اداى آن حقوق كوشاتر باشد، و كسى كه در دنيا براى برادرانش فروتنى كند، او پيش خدا از صديقين و از شيعيان راستين علی بن ابى طالب(ع) به شمار مى آيد.
    • انسانى كه دو رو و دو زبانه باشد بد بنده‌اى است، در روبـرو از برادرش تعـريف مى‌كـند و پشتِ سر گوشتش را (باغیبت ) مى خـورد، اگر نعمتى به او داده شود حسد مى ورزد و اگر گرفتار شود به او خيانت مى‌كند.

متولد سال1369طلبه سطح3مشغول به درس خارج

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *