رجعت

رجعت

رجعت

رَجعَت، به معنای زنده‌شدن گروهی از مردگان، پیش از قیامت است. رجعت از اعتقادات اختصاصی امامیه است و برای اثبات آن به قرآن و روایات استناد کرده‌اند. همچنین آن را از ضروریات مذهب شیعه دانسته و بر حقانیت آن ادعای اجماع کرده‌اند. بیشتر عالمان امامیه رجعت را با زمان قیام و ظهور حضرت مهدی(ع) همزمان می‌دانند.

امامیه با آن که اصل رجعت را با استناد به روایات متواتر پذیرفته‌اند، اما در جزئیات و چگونگی آن نظرات مختلفی دارند.

برخی بر این باورند که رجعت‌کنندگان با همان بدن‌هایی که در زندگی دنیا بوده‌اند دوباره رجعت می‌کنند. برخی نیز گفته‌اند با بدن‌ مثالی رجعت می‌کنند. برخی نیز معتقدند که اصل رجعت مورد اتفاق است، ولی علم به جزئیات و چگونگی آن نزد خدا و اولیائش است.

براساس برخی روایات، نخستین کسی که رجعت می‌کند، امام حسین(ع) است. همچنین برپایه برخی روایات، پیامبر(ص)، امام علی(ع) و سایر ائمه(ع)، مؤمنان و شهداء، اصحاب کهف، یوشع، مؤمن آل فرعون و برخی زنان مانند ام‌ایمن، حبابه والبیه، سمیه و صیانة ماشطة، از رجعت‌کنندگانند. دشمنان اهل‌بیت(ع)، دشمنان پیامبران و نیز منافقان از جمله کسانی‌اند که با توجه به برخی روایات، رجعت می‌کنند و از آن‌ها انتقام گرفته می‌شود.

آثاری پیرامون رجعت نگارش یافته است. کتاب الإیقاظ من الهُجعة بالبرهان علی الرَجعة، تألیف حُر عاملی و کتاب الشیعة و الرجعة، اثر محمدرضا طبسی نجفی از جمله این آثارند.

رجعت به معنای لفظی «بازگشت»، یکی از اساسی‌ترین باورهای مذهب تشیع است که اصطلاحاً، به زنده شدن مردگان پس از مرگشان، در قیام مهدی موعود اشاره دارد. به باور مسلمانان، این واقعه در امت‌های پیش از اسلام، تحقق یافته‌است و به این مطلب در قرآن، بارها اشاره شده‌است. شیعیان با استناد به روایتی از پیامبر اسلام که بر اساس آن، هر آنچه در امت‌های سابق تحقق یافته‌است، بر امت پیامبر نیز رخ خواهد داد؛ رجعت را یکی از وقایع آخرالزمانی گزارش کرده‌اند که در اسلام نیز رخ خواهد داد. این موضوع همواره از مسائل مورد اختلاف شیعه و سنی بوده‌است و مناظرات و احتجاج‌های بسیاری در این خصوص بین این دو گروه صورت گرفته‌است.

شیعیان برای اثبات رجعت، به ادله مختلفی اعم از آیات قرآن، روایات، اجماع و عقل استناد کرده‌اند. در عقیده شیعیان، بر سر وقوع رجعت، اختلافی وجود ندارد و اجماع شیعیان در این خصوص، از جمله استدلال‌ها بر اثبات رجعت بشمار می‌آید. با این وجود، در میان شیعیان در شیوه و ویژگی‌های تحقق آن، اختلافاتی گزارش شده‌است. برخی از منابع شیعی، این واقعه را یکی از علائم آخرالزمان و قیام حجت بن الحسن گزارش کرده‌اند و برخی آن را در یکی از وقایع در حین ظهور حجت بن الحسن دانسته‌اند. برخی منابع نیز از وقوع رجعت پس از قیام حجت بن الحسن یاد کرده‌اند.

رجعت اصطلاحی در علم کلام است که در سایر ادیان نیز کاربرد دارد. علاوه بر مسلمانان، مسیحیان، یهودیان و زرتشتیان نیز به رجعت باور داشته‌اند. زنده شدن مردگان پس از مرگشان قبل از قیامت که یکی از وقایع آخرالزمانی است.

تعریف لغوی و اصطلاحی

واژه رجعت از ریشه رجع و مصدر مرة، به معنای «بازگشتی یکتا و ویژه» است. در لغتنامه‌های لسان العرب و اقرب الموارد، واژه‌های کرّه، ردّ، حشر و إیاب به عنوان لغت‌های مترادف رجعت گزارش شده‌است.

رجعت در اصطلاح از باورهای اسلامی است که جایگاه ویژه‌ای نزد شیعیان امامیه دارد. جوهری و فیروزآبادی در تعریف اصطلاحی رجعت به بازگشت به دنیا پس از مرگ اشاره کرده‌اند. بر اساس تعریف اصطلاحی دانشنامه جهان اسلام، رجعت به معنای بازگشت درگذشتگان از دنیا، پیش از قیامت است.

خوارزمی در مفتاح العلوم، معنای اصطلاحی رجعت در نزد شیعیان را بازگشت امام پس از مرگ یا پس از غیبت گزارش کرده‌است. بنا به گفته کیانی‌فرید در دانشنامه جهان اسلام، خوارزمی در این گزارش، در تعریف اصطلاحی رجعت و ظهور مهدی، دچار اشتباه شده‌است. در برخی روایات و ادعیه در منابع شیعی، از واژه إیاب یاد شده‌است که مترادفی برای رجعت بوده‌است.

واژه رجعت از ریشه رجع و مصدر مرة، به معنای «بازگشتی یکتا و ویژه» است. رجعت در اصطلاح از باورهای اسلامی است که جایگاه ویژه‌ای نزد شیعیان امامیه دارد. در لغتنامه‌های لسان العرب و اقرب الموارد، واژه‌های کرّه، ردّ، حشر و إیاب به عنوان لغت‌های مترادف رجعت گزارش شده‌است.

مفهوم‌شناسی و جایگاه

رجعت به معنای زنده‌شدن گروهی از مردم پس از مرگ و پیش از قیامت است. به‌گفته شیخ مفید، رجعت، نزد شیعه، باور به بازگشت امام علی(ع) و سایر امامان شیعه(ع) به دنیا، پس از شهادت حضرت مهدی(ع) و حکومت کردن آن‌ها بر روی زمین، بدون معارض و درگیری است. رجعت در لغت به‌معنای بازگشت است و در روایات با عنوان «الکَرّة» (بازگشت) نیز به‌کار رفته است.

رجعت از امور اعتقادی است که از طرفی با امامت و با مهدویت مرتبط است و از طرفی دیگر زمینه‌ساز باور به معاد و ثواب و عقاب است از‌این رو در علم کلام درباره اثبات و صحت و صدق باور به آن، بحث می‌شود. همچنین این مسئله از مسائل مورد اختلاف شیعه و اهل‌سنت است.

صورت‌هایی از اعتقاد به رجعت را به یهودیت و مسیحیت نیز نسبت داده‌اند: برای نمونه در تورات به زنده‌شدن بنی‌اسرائیل و حکومت حضرت داود و بیدارشدن بسیاری از اموات در آخرالزمان اشاره شده است. در انجیل نیز بر رجعت پیروان حضرت عیسی و سلطنت وی در قیامت اول، پیش از قیامت دوم سخن به میان رفته است.

دیدگاه ادیان و فرق

با توجه به شباهت بازگشت به حیات مادی در دنیا و زنده شدن مردگان در قیامت و همین‌طور با توجه به باور تمام مذاهب اسلامی به حشر و معاد جسمانی در قیامت؛ امکان بازگشت و رجعت مردگان، پیش از قیامت در باور تمام فرق و مذاهب اسلامی، پذیرفتنی است. به گفته سید مرتضی، امکان بازگشت مردگان به دنیا مختص به گروهی خاص از فرقه اسلامی نیست و علاوه بر اعتقاد تمام مسلمین، اعتقاد موحدین نیز می‌باشد؛ اما اختلاف در این موضوع، مربوط به اتفاق افتادن یا عدم اتفاق افتادن این واقعه است. مسئله رجعت، همواره یکی از موضوعات مورد مناقشه بین شیعه و سنی بوده‌است و مناظرات و احتجاج‌هایی در این خصوص صورت گرفته‌است.

باور به رجعت از نشانه‌های تشیع

به گفته حر عاملی، باور به رجعت، از ویژگی‌ها و نشانه‌های شیعه بودن است. شیخ صدوق در کتاب الاعتقادات گفته از اعتقادات شیعه این است که آموزه رجعت، حق است. عالمانی همچون شیخ مفید سید مرتضی، بر صحیح بودن اعتقاد به رجعت، ادعای اجماع کرده‌اند.

برخی آن را از باورهای مسلم و از ضروریات مذهب شیعه بر شمرده‌اند و برخی دیگر اگرچه آن را از ضروریات ندانسته‌اند، ولی انکار آن را نیز جایز ندانسته‌اند. برای نمونه علامه مجلسی در حق الیقین گفته است که رجعت از اجماعیات و بلکه از ضروریات مذهب شیعه به شمار می‌رود و انکار آن مساوی با خروج از مذهب شیعه است. سید عبدالله شبر نیز اعتقاد به آن را از ضروریات مذهب شمرده و منکر آن را خارج از مذهب شیعه دانسته است. حر عاملی گفته است باور به رجعت نزد اکثر عالمان امامیه از ضروریات شمرده شده است و از عالمان مشهور شیعه کسی نیست که در انکار آن چیزی گفته یا نوشته باشد. به گفته لطف‌الله صافی گلپایگانی، شیعه به نحو اجمال، قائل به رجعت است و انکار آن مستلزم ردّ قرآن و روایات متواتری است که در منابع متواتر روایی آمده است.

البته برخی عالمان شیعه همچون سیدمحسن امین، محمدجواد مغنیه و محمدرضا مظفر، باور به رجعت را از ضروریات مذهب شیعه نمی‌دانند و بر این نظرند که آموزه رجعت به‌واسطه روایاتی که از امامان شیعه وارد شده، اثبات می‌گردد و اعتقاد به آن برای باورمندان به صحت این روایات، لازم است. امام خمینی معتقد است اصل رجعت ضروری است؛ اما خصوصیات و چگونگی آن ضروری نیست و دلیلی نیز بر آن وجود ندارد.

بنابر گزارش دانشنامه جهان اسلام، با توجه به شباهت بازگشت به حیات مادی در دنیا و زنده شدن مردگان در قیامت و همین‌طور با توجه به باور تمام مذاهب اسلامی به حشر و معاد جسمانی در قیامت؛ امکان بازگشت و رجعت مردگان، پیش از قیامت در باور تمام فرق و مذاهب اسلامی، پذیرفتنی است. مسئله رجعت، همواره یکی از موضوعات مورد مناقشه بین شیعه و سنی بوده‌است و مناظرات و احتجاج‌هایی در این خصوص صورت گرفته‌است.

شیعیان امامی، رجعت را یکی از قطعی‌ترین اعتقادات شیعه می‌دانند و بر این مطلب، اتفاق نظر دارند. به عقیده شیعیان، رجعت یا کَرَّه، مخصوص گروهی خاص از مؤمنان و کافران خالصی است که تا روز قیامت، بازگشتی نخواهند داشت. به گزارش پاکتچی، یکی از مسائل نسبت داده‌شده به شیعیان، اعتقاد به زنده شدن مردگان به دست حجت بن الحسن است. این نسبت ریشه در عدم احاطه سایر فرقه‌های اسلامی به اعتقادات شیعیان است. از آنجایی که جعفر صادق، از آشنایی مفضل با معنای حقیقی رجعت در شگفت آمد؛ مشخص می‌شود که معنای واقعی رجعت در میان شیعیان، جزء اسرار بوده‌است و همگان به معنای حقیقی رجعت، آگاهی نداشتند. از آنجا که در مذهب شیعه، حجت بن الحسن در آخرالزمان ظهور خواهد کرد، ظهور وی به معنای اصطلاحی رجعت نیست و اگر در منبعی از ظهور وی، با عنوان رجعت یاد شده‌است، بر فرض انتساب به مذهب، به معنای غیر اصطلاحی به‌کار رفته‌است. شیخ طبرسی در تفسیر تبیان، گزارشی را مبنی بر اعتقاد گروهی به معنای غیر اصطلاحی رجعت شرح می‌دهد که بر اساس آن، منظور از رجعت، بازگشت حکومت به اهل بیت در آخرالزمان است. پاکتچی، هدف از رجعت را تحقق امری از پاداش یا کیفر در خصوص زندگی پیشین می‌داند. بر اساس آیه ۵۱ سوره غافر، یکی از اهداف رجعت، یاری‌رسانی به پیامبران و امامانی است که در زمان حیات خویش، نصرت نیافتند و کشته شدند. هدف ار بازگشت کافران به دنیا نیز، بازخواست و انتقام بابت گناهان ارتکابی در زمان حیاتشان می‌باشد.

ضروری بودن رجعت

به گفته برخی از بزرگان شیعه همچون مجلسی، رجعت یکی از ضروریات مذهب است. از جمله کسانی که چنین گزارشی را نقل کرده‌اند، شیخ صدوق در کتاب صفات الشیعه است که از جعفر صادق، گزارشی را مبنی بر رکن بودن رجعت برای ایمان نقل کرده‌است. شیخ حر عاملی، با تأکید بر ضروری بودن رجعت در مذهب امامیه، برای این ادعا خویش، مدعی اجماع بین علمای معروف و مشهور شیعه شده‌است. وی در گزارشش مدعیست، کسی از عالمان شیعه را نمی‌شناسد تا به صراحت منکر رجعت شده‌باشد یا آن را توجیه کرده باشد. بر این اساس، به جهت مسلم تلقی شدن رجعت نزد تمام شیعیان و نبود گزارش مخالف در این خصوص، رجعت یکی از آموزه‌های ضروری شیعه است. شیخ صدوق، شیخ مفید، سید مرتضی، شیخ طبرسی، ابوالحسن شریف و علامه مجلسی از جمله عالمان شیعی هستند که اجماع در خصوص اعتقاد به رجعت را گزارش کرده‌اند. در این راستا گروهی از غیر شیعیان، همچون ابن عبدربه، ابن سمعون و واعظ بغدادی؛ تمام امامیه را قائل به رجعت معرفی کرده‌اند. همچنین در الایقاظ — از آثار شیخ حر — گزارش شده‌است که ضروری بودن رجعت در کتاب سلیم بن قیس هلالی، مورد اشاره قرار گرفته‌است. با این وجود محمدباقر بهبودی نیز در مقاله‌ای، منظور از رجعت را همچون تناسخ، نوعی بازگشت به دنیا از طریق نظام تکوین دانسته‌است که فرد رجعت‌کننده، به صورت نطفه در رحم مادری پرورش یافته‌است، اما خاطرات گذشته را به یاد نخواهد آورد. همچنین شیخ مفید از گروهی محدود در امامیه یاد می‌کند که منکر رجعت شده و آیات و روایات در این خصوص را توجیه کرده‌اند. اهمیت این باور در نزد شیعیان به قدری است که در بسیاری از ادعیه، به این باور و تحقق آن در قیام حجت بن الحسن اشاره شده‌است. دیگر دلیل بر اهمیت این واقعه، معجزه بودن آن برای اثبات حقانیت معاد و همین‌طور احقاق حق مظلومان از ظالمان است.

نظرات مختلف درباره چگونگی رجعت

به‌گفته شیخ مفید، امامیه در اصل باور به رجعت اتفاق‌نظر دارند؛ اما در معنا و چگونگی آن نظرات مختلفی دارند. سید عبدالله شبر گفته است اعتقاد به اصل رجعت واجب است؛ اما به جزئیات و چگونگی آن علم نداریم و علم به آن نزد خدا و اولیائش است. برخی محدثان و متکلمان بر این باورند که در رجعت به‌مانند قیامت، خدا بدن مردگان را از قبر، زنده کرده و محشور می‌گرداند. مرتضی مطهری در بیان دیدگاه فیض کاشانی، در خصوص چگونگی رجعت، گفته است که از نظر وی رجعت بدین معنا نیست که اموات با همان بدن‌های عنصری‌شان که در دنیا بوده‌اند به این دنیا رجعت می‌کنند؛ بلکه بازگشت ارواح آن‌ها در جسم رقیق و شبح‌گونه مانند آنچه اهل مکاشفه ادعای رؤیت آن را دارند، خواهد بود.

امام خمینی معتقد است که نفوس رجعت‌کنندگان، بدن مُلکی (بدن دنیایی) ایجاد می‌کنند و با همان بدن‌های ملکی به دار دنیا بازگشت می‌کنند. محمدعلی شاه‌آبادی، رجعت به دنیا را با بدن مثالی یا برزخی دانسته است. محمدباقر بهبودی (۱۳۰۷-۱۳۹۳ش)، مصحح شیعه، بر این نظر است که رجعت، مشهود همگان نیست و تصویر آن براساس برخاستن از گور، برداشتی عامیانه است که با منطق قرآن و عقل سازگاری ندارد. او معتقد است رجعت افراد بشر، بر پایه همین نظام موجود تکوینی است که انسان‌ها یعنی نطفه‌های بشری از صُلب پدران وارد رحمِ مادران شوند و بعد از ولادت، خاطره گذشته ها را از یاد ببرند.

برخی عالمان نیز روایاتی که در باب رجعت وارد شده را به تأویل برده و گفته‌اند منظور از رجعت، بازگشت امامان شیعه(ع) با جسم‌هایشان به دار دنیا نیست؛ بلکه مقصود این است که در عصر ظهور حضرت مهدی(ع)، دولت‌های آن‌ها، قوانین و امر و نهی‌هایشان، بازگشت می‌کند. سید مرتضی این دیدگاه را به عده اندکی از امامیه نسبت داده و آن را ردّ کرده است.

زمان رجعت

از نظر بیشتر عالمان امامیه رجعت با قیام و ظهور حضرت مهدی(علیه السلام)، مرتبط است، اما درباره زمان وقوع آن نظرات مختلفی وجود دارد. بیشتر عالمان، رجعت را مقارن با قیام و ظهور حضرت مهدی(ع) دانسته‌اند.

شیخ مفید در کتاب الارشاد، رجعت را از نشانه‌های ظهور دانسته است. با این حال برخی محققان از روایاتی که در آن رجعت‌های متعددی برای امام علی(ع) ذکر شده، چنین برداشت کرده‌اند که رجعت پس از ظهور حضرت مهدی(ع) رخ می‌دهد. در روایتی به رجعت امام حسین(ع) پیش از ظهور حضرت مهدی(ع)، اشاره شده است. در روایت دیگری، رجعت امام حسین(ع)، پس از وفات حضرت مهدی(ع)، گزارش شده است.

در تفسیر قمی روایتی از امام علی(ع) نقل شده که وقتی پیامبر(ص) مردم را از وقایع رجعت آگاه کرد، از وی درباره زمان آن پرسیدند و خداوند آیه ۲۵ سوره جن «قُلْ إِنْ أَدْرِی أَ قَرِیبٌ ما تُوعَدُونَ أَمْ یَجْعَلُ لَهُ رَبِّی أَمَداً؛ بگو من نمی‌دانم آنچه به شما وعده داده شده نزدیک است یا پروردگارم زمانی برای آن قرار می‌دهد؟» را به او وحی کرد. برخی با استناد به این روایت بر این باورند که زمان رجعت بر کسی معلوم نیست و علم آن نزد خداوند است.

زمان رجعت در منابع شیعی مورد اختلاف است. برخی منابع این واقعه را مربوط به عصر ظهور حجت بن الحسن، اما برخی دیگر چون شیخ مفید، رجعت را از علائم ظهور دانسته‌اند. به گزارش کیانی‌فرید، این واقعه همزمان با قیام حجت بن الحسن و پیش از قیامت رخ خواهد داد.

همچنین برخی روایات هم وقوع آن را پس از ظهور می‌دانند. بر اساس تفسیر روایتی نه‌چندان معتبر از محمد باقر، زمان رجعت بعد از ظهور و کمی قبل از مرگ حجت بن الحسن صورت خواهد گرفت.

رجعت‌کنندگان

رجعت، مخصوص گروهی خاص از مؤمنان و کافران است که در کفر یا ایمانشان راسخ بوده‌اند. جعفر صادق در این خصوص می‌گوید: رجعت امری همگانی نیست و اختصاص به خالصان در ایمان و کفر دارد. شیخ مفید در توضیح خصوصیت رجعت‌کنندگان گزارش می‌کند که رجعت‌کنندگان مؤمن، از طایفه‌ای هستند که به سبب کثرت اعمال نیک، خدا آنان را برای درک دولت حق، زنده می‌نماید. بنابر روایاتی از محمد باقر و جعفر صادق که به تفسیر آیه ۹۵ سوره انبیاء پرداخته‌اند، رجعت‌کنندگان تنها گروهی منتخب از امت‌های پیشین هستند.

بر اساس اعتقادات شیعه، اولین رجعت‌کننده به دنیا، حسین بن علی است و پس از وی، محمد و علی نیز رجعت خواهند نمود. در منابع شیعه از علی بن ابی‌طالب به «صاحب الکرة» و «صاحب الرجعة» تعبیر شده‌است. بر اساس برخی روایات که در تفسیر آیه ۸۲ و ۸۳ سوره نمل گزارش شده‌است، منظور از دابة الارض، علی بن ابی‌طالب است که در آخرالزمان به دنیا بازخواهد گشت. همچنین در منابع شیعی، بر اساس روایاتی از محمد باقر، جعفر صادق و علی بن موسی الرضا افرادی از صحابه محمد که به خاندان او ظلم کردند، در میان رجعت‌کنندگان خواهند بود و مورد بازخواست قرار خواهند گرفت. در این روایات از عمر بن خطاب، ابوبکر و بعضاً عثمان نام برده شده‌است که مهدی موعود، آنها را پس از زنده کردن، بازخواست می‌کند و به دار می‌آویزد یا می‌سوزاند. حسینعلی منتظری، فقیه شیعه، در کتاب موعود الادیان به پنج روایت در خصوص نبش قبر عمر و ابوبکر توسط مهدی موعود اشاره می‌کند و آنها را ضعیف السند می‌داند.

علاوه بر مردان، زنان نیز از رجعت‌کنندگان هستند. بر اساس روایتی از محمد باقر، زنی به نام حمیرا که فاطمه زهرا را مورد اذیت و آزار قرار داده‌است، در قیام مهدی موعود رجعت می‌کند و توسط حجت بن الحسن، محاکمه خواهد شد. به گزارش شیخ صدوق در علل الشرایع، این زن، عایشه — همسر محمد — است که توسط حجت بن الحسن، حد بر او جاری خواهد شد. بر طبق روایتی از جعفر صادق که توسط طبری در دلائل الامامه گزارش شده‌است، سیزده زن از جمله یاران حجت بن الحسن هستند که وظیفه مداوا کردن مجروحان جنگی را عهده‌دار هستند.

در روایات از افراد زیادی به عنوان رجعت‌کنندگان یاد شده است:

روایات متواتر درباره رجعت

گفته می‌شود روایاتی که در باب رجعت وارد شده متواتر معنوی است. علامه مجلسی در کتاب حق الیقین گفته است که بیش از ۲۰۰ حدیث را از بیش از ۴۰ نفر از مُصَنفان امامیه که در ۵۰ منبع روایی معتبر نقل شده را در بخشی با عنوان «باب الرجعة» کتاب بحار الانوار، استخراج کرده است. او همچنین گفته است اگر روایات رجعت متواتر نباشد، پس در هیچ چیزی ادعای تواتر امکان ندارد. سید عبدالله شبر نیز احادیثی که درباره رجعت امام علی(ع) و امام حسین(ع) نقل شده را متواتر معنوی و احادیثی که درباره رجعت سایر امامان معصوم(ع) نقل شده را نزدیک به تواتر دانسته است. در برخی ادعیه و زیارت‌نامه‌ها مانند دعای عهد، دعای دحو الارض، زیارت جامعه کبیره، زیارت مطلقه امام حسین، زیارت آل یاسین و زیارت امام زمان، نیز مطالبی وجود دارد که بر رجعت دلالت می‌کنند.

امکان عقلی وقوع رجعت

از نظر امامیه، رجعت هم ممکن است و هم واقع شده است. آن‌ها معتقدند که انجام آن برای خدا محال نیست و او قادر است بر این که برخی بندگانش را پس از مرگ و پیش از قیامت، زنده کند و به دنیا بازگرداند و چنین چیزی بنا به گزارش قرآن در برخی امت‌های گذشته نیز واقع شده است. با این حال برخی هم امکان و هم وقوع رجعت را نپذیرفته‌اند و برخی فقط در وقوع آن تردید کرده‌اند.

فلسفه رجعت

برخی از مواردی که با توجه به روایات و سخن عالمان به عنوان فلسفه رجعت بیان شده به شرح زیر است:

  • انتقام از ستمگران و تَشَفی مؤمنان: گفته می‌شود رجعت‌کنندگان دو گروه‌اند: گروهی که ایمان بالایی دارند و خدا آنان را به دنیا برمی‌گرداند تا دولت حق را به آنان نشان دهد و عزیزشان می‌کند و گروه دیگر ستمگرانند که با انتقام از آنان، خشم مظلومان را فرو می‌نشاند.
  • پاداش صالحان و مجازات مجرمان: برپایه برخی روایات، گروهی از منافقان و ستمگران، علاوه بر کیفر خاص خود در قیامت، باید مجازات‌هایی در این جهان، نظیر آنچه اقوام سرکشی مانند فرعونیان و عاد و ثمود و قوم لوط دیدند ببینند، و تنها راه آن رجعت است.
  • نصرت الهی: برپایه روایاتی که ذیل آیه «إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَیَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهَادُ؛ رسولان خود و اهل ایمان را هم در دنیا نصرت می‌دهیم و هم روز قیامت که گواهان به شهادت برخیزند.»، نقل شده است، خداوند به وعده خود در مورد نصرت پیامبران، امامان و مؤمنان، پیش از قیامت و به هنگام قیام حضرت مهدی(ع) در دنیا، عمل می‌کند.
  • تکامل نفوس: به‌نقل از تفسیر نمونه، گروهی از مؤمنان خالص که در مسیر تکامل معنوی با موانعی در زندگی خود روبرو شده‌اند و تکامل آنها ناتمام مانده است، حکمت الهی ایجاب می‌کند که سیر تکاملی خود را از طریق بازگشت مجدد به این جهان ادامه دهند، شاهد و ناظر حکومت جهانی حق و عدالت باشند و در بنای این حکومت شرکت جویند.
  • تقویت امید و آمادگی منتظران: رجعت این امید را به مردمان می‌دهد که حتی اگر مردند، در دولت امام مهدی(ع) زنده شوند و زمان ظهور را درک کنند. این امید، مردمان را تشویق می‌کند تا تلاش کنند جزو مؤمنان خالص قرار بگیرند.

نقدها به رجعت و پاسخ آن

مبحث رجعت، از سده‌های متقدم مورد بحث‌های کلامی مناقشه برانگیز بود. مخالفان رجعت منظور از زندگی پس از مرگ و پیش از قیامت را مربوط به برزخ می‌دانستند. موارد دیگری از شبهه‌های وارد شده، عبارتند از توبه کافران در زندگی پس از مرگ، مخالفت رجعت با تکلیف و برخورداری نعمت و عذاب پس از مرگ و پیش از قیامت است. به‌طور کلی، آنچه به عنوان نقد بر دیدگاه رجعت در اندیشه شیعه مطرح شده‌است، در سه دسته کلی در نظر گرفته می‌شود: اول نقدهایی در استبعاد رجعت، دوم نداشتن دلیل بر اثبات رجعت، و سوم دلایل نقلی مخالفان رجعت است. یکی از ادله انتقادی، استناد به آیه ۱۰۰ سوره مؤمنون است که بر اساس آن، خداوند درخواست بازگشت به دنیا از جانب کافران را به هنگام مرگ، رد می‌کند. مخالفان استدلال می‌کنند که به این ترتیب، امکان بازگشت مردگان به دنیا پس از مرگ، به طریق اولویت رد خواهد شد. این اشکال به شکل دیگری نیز ترسیم شده‌است. بر این اساس، کافران که پس از مرگ، عذاب خود را در برزخ دیده‌اند، پس از بازگشت مجدد به دنیا، فرصت پیدا می‌کنند که عمل نیک‌انجام دهند و توبه کنند. آیه دیگری که مورد استناد مخالفان قرار گرفته‌است، آیه ۹۵ سوره انبیاءست. برخلاف مدافعان رجعت، مخالفان رجعت آن را تصریحی بر رد رجعت دانسته‌اند. مخالفان همچنین رجوع گناهکاران به دنیا را، بی‌ارزش می‌دانند؛ چرا که بیان گناه آنان برای مردم دوره رجعت، ارزشی ندارد و عذاب آنها در قیامت محقق خواهد شد و عذاب آنها در دنیا، ظلم به ایشان است.

کتاب‌شناسی

در طول دوره‌های مختلف و با توجه به اهمیت این موضوع، آثار مختلفی توسط دانشمندان شیعی نگاشته شده‌است. در این راستا، در قرون چهارم و پنجم ه‍. ق، عالمانی چون شیخ صدوق و شیخ مفید، به اثبات رجعت و رد استدلال‌های مخالفان و پاسخ به نقدهای وارد شده به این موضوع، در آثار خویش کردند. در عصر صفویان، عالمان شیعی فرصت مناسبی برای ترویج مذهب تشیع یافتند و در این دوران آثار متعددی در تببین این باور شیعی، نگارش یافت.[۷۲] از آثار متقدم در خصوص رجعت، تنها کتاب اثبات الرجعه از فضل بن شاذان نیشابوری باقی مانده‌است. حسن بن علی بن ابی حمزه باطئنی نیز کتابی با عنوان الرجعه تألیف کرده‌است. علامه حلی کتابی با عنوان اثبات الرجعه و حسن بن سلیمان حلی، اثری با عنوان الرجعه و الرد علی البدعة را با موضوع رجعت تألیف کرده‌اند. محقق کرکی در عصر صفویه، کتابی را با عنوان اثبات الرجعه تألیف کرد. یکی از شاگردان کرکی با نام شرف الدین یحیی بحرانی نیز اثری در این خصوص نگاشته‌است. کتاب رجعت نفوس مقدسه اثر رجبعلی تبریزی، از آثار فلسفی با موضوع رجعت است. از دیگر آثار تألیف شده در عصر صفوی با موضوع رجعت، اثری با نام وافیه المومنین فی تحقیق الرجعة الائمه المعصومین، تألیف یوسف بن قاسم استرآبادی، اثبات الرجعة و ظهور الحجة اثر محمد مؤمن و کتاب الرجعة اثر سلیمان بن محمد جیلانی تنکابنی و تفریح الکربة عن المنتقم لهم فی الرجعة اثر سید محمود بن فتح‌الله حسینی کاظمی را می‌توان یاد کرد. اثر اخیر که توسط یکی از شاگردان فاضل جواد کاظمی نوشته شده‌است، بر نقش عنصر انتقام در مسئله رجعت تمرکز کرده‌است و به گفته شیخ حر عاملی، متضمن مطالب غریبی در رجعت بوده‌است که نه تنها باعث بازایستادن از قبول رجعت توسط طیفی از شیعیان می‌شود، بلکه گاهی منجر به انکار رجعت نیز می‌گردد. همین امر سبب شد تا شیخ حر عاملی، کتابی با عنوان الایقاظ من الهجة بالبرهان علی الرجعة تألیف نماید. بعدها محمدباقر مجلسی، اثری را با عنوان رجعت که با موضوع مهدویت و رجعت نوشت و آن را به شاه سلیمان صفوی اهدا کرد. دیگر آثار در این خصوص، اثبات الرجعة اثر سلطان محمود بن غلام علی طبسی، سر مخزون در اثبات رجعت اثر حسن بن عبدالرزاق لاهیجی، اثبات الرجعة اثر آقا جمال خوانساری و ارشاد الجهلة المصرین علی انکار الغیبة و الرجعة از مؤلفی ناشناس می‌باشد که در عصر صفویه به نگارش درآمده‌اند. ابن ابی‌الحدید اقوال شیعیان امامیه را در خصوص چرایی رجعت، در شرح نهج‌البلاغه، شرح داده‌است.

پس از سقوط صفویان و تا پس از بر سر کارآمدن قاجار؛ رجعت از دایره مسائل مهم شیعیان خارج شده و تنها یک اثر با نام رسالة فی الرجعة و توسط علی بن محمد رفیع طباطبایی تألیف یافت. پس از آن و در عصر قاجار؛ آثار چندانی در موضوع رجعت نگارش نیافت و از نظر مضمون نیز، مطالب جدیدی را عنوان نکردند. از جمله آثار نگارش یافته در عصر قاجار، می‌توان به: بیان العصمة و الرجعة از احمد احسایی، بشارة الفرج فی احوال الحجة و ما یقع فی ایام الرجعة (به زبان فارسی) اثر محمد بن عاشور کرمانشاهی، اثبات الرجعة از سلیمان بن احمد قطیفی، یقین الرجعة یا الرجعة و احادیثها المنقوله من آل العصمة از سید احمد بن حسن بن اسماعیل موسوی، الرجعة اثر احمد بن صالح ابن طوق بحرانی، اثبات الرجعة اثر میر محمدعباس موسوی تستری، نورالابصار فی الرجعة از علی بن محمدعلی بن حیدر شروقی و ارجوزة فی الرجعة اثر علی بن حسن آل‌سلیمان بحرانی قطیفی اشاره کرد. مهم‌ترین اثر در این دوره تاریخی، کاشف الظلام فی حل معضلات الکلام نوشته میرزا حبیب‌الله دشتی است که اثری کلامی محسوب می‌شود که نویسنده در آن، انکار رجعت را با انکار عصمت مساوی دانسته و با ضروری خواندن اعتقاد به رجعت، منکر آن را کافر قلمداد می‌کند.

پس از عصر قاجار و با روی کارآمدن جریان‌های بازاندیشی و تهذیب دینی، تألیف آثار در خصوص رجعت، رونق گرفت. نقطه عطف این جریان، سخنرانی شریعت سنگلجی بود که در آن، به انکار رجعت تأکید کرد. پس از آن، عبدالکریم حائری، در پاسخ به استفتایی، رجعت را یک باور صحیح دینی خواند اما منکر آن را منکر ضروری دین و مذهب ندانست. پس از آن، کتابی با عنوان اسلام و رجعت توسط عبدالوهاب فرید تنکابنی — از شاگردان شریعت سنگلجی — تألیف یافت. تألیف این اثر سبب شد تا مدافعان سنتی رجعت، سعی در تألیف اثر و پاسخ به این کتاب شدند. برخی از این آثار عبارتند از: دحض البدعة من انکار الرجعة اثر محمدعلی بن حسن‌علی همدانی حائری، النجعة فی اثبات الرجعة اثر سید علی‌نقی نقوی لکنوی، تنبیه الامة فی اثبات الرجعة اثر محمدرضا طبسی نجفی، سلاسل الحدید علی عنق العنید عبدالوهاب فرید اثر عبدالرزاق بن علیرضا حائری اصفهانی همدانی، ایمان و الرجعة اثر محمدعلی شاه‌آبادی، دلائل الرجعة یا ایمان و رجعت اثر غلامعلی عقیقی کرمانشاهی، رسالة فی اثبات الرجعة از محمد بن هاشم سرابی تبریزی، ایقاظ الامة من الضجعة فی اثبات الرجعة تألیف میرزا محمدمهدی موسوی اصفهانی، رسالة شریفه اثبات رجعت از ابوالحسن رفیعی قزوینی، برهان الشیعه فی اثبات الرجعة، اثر سید محمدعلی شرف الدین سنقری و تحفة الشیعة در اثبات رجعت و ظهور ائمه علیهم السلام اثر سید محمدحسین عرب‌باغی اورامیه‌ای.

در عصر معاصر، آثاری با موضوع رجعت به رشته تحریر درآمدند که از جمله آنها می‌توان به: الرجعة او العدوة الی الحیاة الدنیا بعد الموت اثری از مرکز الرسالة، الرجعة فی احادیث الفریقین اثر نجم‌الدین طبسی، مبادی الرجعة عند الامامیة از محمدعلی گرامی و رجعت در اندیشه شیعی اثر محمدهادی معرفت اشاره کرد. کتاب الشیعه و الرجعة، از جمله کتاب‌های انتقادی به رجعت است که به زبان عربی به چاپ رسیده‌است. شیعیان، چه در عصر متقدم همچون فضل بن شاذان و عصر معاصر همچون نجم‌الدین طبرسی، سعی نمودند تا با بررسی منابع اهل سنت، احادیث با موضوع رجعت را گردآوری نمایند.

آثار فراوانی در موضوع رجعت از سوی عالمان امامیه نگارش یافته است. در مقاله‌ای با عنوان «منبع‌شناسی موضوعی رجعت»، به ۱۲۷ اثر از این تألیفات اشاره شده است. برخی از کتاب‌هایی که پیرامون «رجعت» تألیف شده است، عبارتند از:

  • کتاب الإیقاظ من الهجعة بالبرهان علی الرجعة: تألیف شیخ حر عاملی. حر عاملی در این کتاب با استناد آیات و روایات، به اثبات حقانیت باور به رجعت از نگاه امامیه پرداخته است. نویسنده هدف خود از تألیف این کتاب را پاسخ به سه‌ دسته از شیعیان: کسانی که در عقیده به رجعت توقف کرده‌اند، منکران رجعت و کسانی که روایات وارد شده در این موضوع را به تأویل برده‌اند، معرفی کرده است.
  • کتاب رجعت: نوشته علامه مجلسی. این کتاب به زبان فارسی نگاشته شده است، علامه مجلسی در این کتاب به ارائه چهارده روایت در زمینه ظهور امام مهدی(عج) و موضوع رجعت، پرداخته است.
  • کتاب «الشیعة و الرجعة»: اثر محمدرضا طبسی نجفی. نویسنده در این کتاب، جایگاه رجعت را در قرآن، ادعیه، زیارات، اجماع فقها و سخن عالمان بیان کرده است.
  • کتاب «الرجعة أو العودة إلی الحیاة الدنیا بعد الموت»: تألیف علی‌موسی کعبی. نویسنده در این کتاب به بیان ادله روایی و قرآنی رجعت و بیان امکان وقوع آن پرداخته است.
  • کتاب «بازگشت به دنیا در پایان تاریخ (تحلیل و بررسی مسئله رجعت)»: نوشته خدامراد سلیمیان. این کتاب در ده فصل مشتمل بر این مباحث است: بررسی واژگانی رجعت، رجعت از دیدگاه مذاهب اسلامی، زمان رجعت، امکان وقوع رجعت، رجعت در آخرالزمان، اشکال‌ها و نقدها و بررسی آن‌ها، رجعت‌کنندگان، تکلیف در زمان رجعت، مجازات و پاداش در رجعت.
اشتراک گذاری

متولد سال1369طلبه سطح3مشغول به درس خارج

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *