حسین بن علی بن ابیطالب(علیهم السلام) (۴ق–۶۱ق) مشهور به امام حسین(علیه السلام)، اباعبدالله و سیدالشهداء، امام سوم شیعیان، از اصحاب کِساء و پنجتن و از حاضران در ماجرای مُباهله و یکی از اهلبیت پیامبر است که آیه تطهیر درباره آنان نازل شده است. امام حسین(ع) فرزند دوم امام علی(ع) و فاطمه زهرا(س) و نوه حضرت محمد(ص) است و پس از برادرش امام حسن(ع) حدود یازده سال امامت شیعیان را بر عهده داشت و در واقعه کربلا به شهادت رسید.
بنابر گزارشهای تاریخی شیعه و اهل سنت، پیامبر اکرم(ص) هنگام تولد او از شهادتش خبر داد و نام «حسین» را برای او برگزید. رسول خدا(ص)، حَسَنَین (امام حسن و امام حسین) را بسیار دوست میداشت و همه را به دوست داشتن آن دو سفارش میکرد. روایتهای متعددی از حضرت محمد(ص) در فضیلت امام حسین(ع) نقل شده است؛ از جمله آنکه «حسن و حسین سرور جوانان بهشتاند» و «حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است». همچنین در منابع روایی و زیارتنامهها، القاب فراوانی برای امام حسین ذکر شده است که ثارالله، سیدالشهداء و قتیل العبرات و خامس اصحاب کساء از جمله القاب مشهور آن حضرت به شمار میروند.
از زندگی سومین امام شیعیان در مدت سه دهه پس از وفات پیامبر(ص)، گزارشهای اندکی وجود دارد. او در دوره خلافت امام علی(ع) در کنار پدر بود و در جنگهای آن دوره شرکت داشت. در زمان امامت امام حسن(ع) پیرو و پشتیبان او بود و اقدام به صلح با معاویه را تأیید کرد. پس از شهادت وی نیز تا زمانی که معاویه زنده بود، به پیمان برادرش وفادار ماند و در پاسخ به نامه برخی از شیعیان کوفه که برای پذیرش رهبری او و قیام در برابر بنیامیه اعلام آمادگی کردند، آنان را به صبر تا زمان مرگ معاویه فراخواند.
دوره امامت حسین بن علی(ع) با حکومت معاویة بن ابیسفیان همزمان بود. بنابر گزارشهای تاریخی، امام حسین(ع) در مواردی به عملکرد معاویه سخت اعتراض کرده است؛ از جمله پس از کشته شدن حُجْر بن عَدِی نامهای توبیخ آمیز برای او نوشت و در ماجرای ولایتعهدی یزید نیز از پذیرش بیعت خودداری کرد و در سخنانی در حضور معاویه و دیگران، این اقدام معاویه را نکوهید و یزید را فردی نالایق خواند و خود را سزاوار خلافت دانست. خطبه امام حسین در منا را نیز موضعی سیاسی در برابر اُمویان به شمار آوردهاند. با این حال، نقل شده است که معاویه مانند خلفای سهگانه در ظاهر به حسین بن علی(ع) احترام میگذاشت.
پس از مرگ معاویه، امام حسین(ع) بیعت با یزید را مشروع ندانست و با توجه به فرمان یزید برای کشتن او در صورت خودداری از بیعت، در ۲۸ رجب سال ۶۰ق از مدینه به مکه رفت. در مدت چهار ماه حضور در مکه، نامههای فراوانی از سوی مردم کوفه برای پذیرش زمامداری دریافت کرد و پس از آنکه فرستادهاش مسلم بن عقیل همدلی کوفیان را تأیید کرد، در ۸ ذیالحجه، پیش از آنکه از پیمانشکنی بعدی کوفیان و شهادت مسلم باخبر شود به سمت کوفه حرکت کرد.
وقتی عبیدالله بن زیاد والی کوفه از حرکت حسین(ع) به سمت کوفه باخبر شد، لشکری به سوی او فرستاد و پس از آنکه سپاهیان حُرّ بن یزید راه را بر او بستند، چارهای نداشت جز آنکه مسیر خود را به سمت کربلا تغییر دهد. در روز عاشورا میان امام حسین(ع) و یارانش با لشکر کوفه به فرماندهی عمر بن سعد جنگی درگرفت که به شهادت امام سوم شیعیان و یارانش انجامید. پس از آن، زنان و کودکان و امام سجاد(ع) که در آن روزها بیمار بود، به اسارت درآمدند و به کوفه و سپس شام فرستاده شدند. پیکر امام حسین(ع) و یارانش روز ۱۱ یا ۱۳ محرم، توسط عدهای از قبیله بنیاسد در کربلا به خاک سپرده شد.
درباره حرکت امام حسین از مدینه تا کربلا، دیدگاههای مختلفی وجود دارد. بر اساس یک دیدگاه او برای تشکیل حکومت قیام کرد، ولی برخی معتقدند این حرکت برای حفظ جان بود. شهادت حسین بن علی(ع) تأثیر عمیقی بر مسلمانان و شیعیان در طول تاریخ داشته و الهامبخش مبارزات و قیامهایی بوده است. شیعیان به پیروی از امامان شیعه اهتمام ویژهای به گریه و سوگواری برای حسین بن علی، به ویژه در ماه محرم و صفر دارند. زیارت امام حسین نیز در روایات معصومین مورد تأکید قرار گرفته و حرم او زیارتگاه شیعیان است.
حسین بن علی(ع) افزون بر جایگاهی که در میان شیعیان به عنوان سومین امام و سرور شهیدان دارد، نزد اهل سنت نیز به سبب فضایلی که از زبان پیامبر(ص) درباره او نقل شده و همچنین به دلیل ایستادگیاش در برابر یزید، گرامی داشته میشود.
مجموعه سخنان و آثار امام حسین(ع)، در قالب حدیث، دعا، نامه، شعر و خطبه در کتاب موسوعة کلمات الامام الحسین و کتاب مسند الامام الشهید گردآوری شده و علاوه بر این، آثار فراوانی در قالب دانشنامه، زندگینامه، مَقتل و تاریخ تحلیلی درباره شخصیت و زندگی وی نگاشته شده است.
نام، نسب، کنیه، القاب
«حُسَیْن» نام مُصَغَّرِ «حَسَن»، بهمعنای «نیکو» است. این نام بنا به برخی روایاتِ آمده در اَمالیِ ابن بابِوَیْه، امالیِ شیخ طوسی و رُوضَةُالْواعِظینِ فَتّال نیشابوری، از نام برادرِ بزرگتر مشتق شده که از این حیث، با «شَبَّر» و «شُبَیْر» و «جُهْر» و «جَهیر» قابل مقایسه است. بهنوشتهٔ وَلیِری طبق روایات اسلامی، حسین در تورات با نام «شبیر» و در انجیل، «طَب» بیان شده است. هارون برادر موسی، نامهایی را که خدا برای پسران علی بن ابیطالب گذاشته، میآموزد و بر دو پسر خود میگذارد. محمد، این نوهاش را به نام پسر دوم هارون، شبیر، حسین نام نهاد. بنا به برخی روایات، علی دوست داشت نام کودک را «حَرْب» بگذارد اما وقتی دید محمد چنین نامی بر او گذاشته، از این نام منصرف شد. روایات دیگر حاکی است که حسین در ابتدا به نام عمویش جعفرِ طَیّار — که در آن زمان هنوز در حبشه زندگی میکرد — جعفر نامیده شد، اما محمد نام او را حسین نهاد. اما روایات شیعی مدعی هستند که نام حسین از همان ابتدا بر کودک نهاده شد و به فرمان الهی صورت پذیرفت. در روایات آمده که نام حسن و حسین، نامهایی بهشتی بودند و پیش از اسلام بر کسی نهاده نشده است. حاج منوچهری میگوید عنوان «حَسَنَیْن»، یعنی دو حسن، در کلام پیامبر اسلام مشهور است و همراهی این دو نام، بیش از شباهت لغوی، بیانکنندهٔ قرابت شخصیت صاحبان این دو نام است.
در منابع شیعه و اهل سنت آمده است که پیامبر(صل الله علیه و آله) نام «حسین» را بر او نهاد. بر اساس روایات، این نامگذاری به فرمان خداوند انجام شد. دو نام حسن و حسین که قبل از اسلام نزد مردم عرب دوران جاهلیت سابقهای نداشت، (ولم يكن يعرف هذا الاسم في الجاهلية)، معادل شَبَّر و شَبیر (یا شَبّیر ، شُبَیِّر، شُبَیْر)، نام پسران هارون است.
گزارشهای دیگری نیز درباره نامگذاری امام حسین ذکر شده است؛ از جمله اینکه ابتدا امام علی(ع) وی را «حرب» یا «جعفر» نامید، ولی پیامبر(ص) نام حسین را برای او برگزید. برخی اینگونه گزارشها را ساختگی خوانده و دلایلی در رد آن برشمردهاند.
امام حسین(ع) فرزند امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) و نوه حضرت محمد(ص) است. او از خاندان بنیهاشم و از قبیله قریش است. امام حسن مجتبی(ع)، حضرت عباس(ع)، محمد بن حنفیه از برادران، و حضرت زینب(س) و ام کلثوم از خواهران او هستند.
کنیه حسین بن علی، «ابوعبدالله» است. ابوعلی، ابوالشهداء (پدر شهیدان)، ابوالاحرار (پدر آزادگان) و ابوالمجاهدین (پدر جهادکنندگان) از دیگر کنیههای او است.
حسین بن علی(ع) القاب فراوانی دارد که برخی از آنها با القاب برادرش امام حسن(ع) مشترک است؛ مانند سیدا شباب أهل الجنة (سرور جوانان اهل بهشت). برخی دیگر از القاب او عبارتند از: زَکیّ، طَیّب، وَفیّ، سَیّد، مبارک، نافع، الدلیل علی ذات الله، رشید، و التابع لِمَرضاة الله. ابنطلحه شافعی لقب «زکی» را مشهورتر از دیگر القاب و لقب «سید شباب أهل الجنه» را مهمترین آنها دانسته است.
در بعضی از احادیث، حسین(ع) با لقب شهید یا سیدالشهداء خوانده شده است. ثارالله و قتیل العبرات از دیگر القابی است که در برخی زیارتنامهها برای او ذکر شده است.
در روایتی از پیامبر(ص) که بسیاری از منابع شیعه و اهل سنت نقل کردهاند آمده است: «حسین سِبطٌ مِن الاَسباط»؛ یعنی حسین یکی از اسباط است. سبط در این روایت و همچنین در برخی آیات قرآن به معنای امام و نقیبی است که از طرف خداوند برگزیده شده و از نسل پیامبران است.
جایگاه
حسین بن علی(علیه السلام) سومین امام شیعیان، فرزند نخستین امام شیعیان و نوه پیامبر اسلام(صل الله علیه و آله) است. در منابع اسلامی روایات فراوانی درباره فضائل او وجود دارد و شیعیان برایش جایگاه ویژهای قائلاند. حسین بن علی در نزد اهل سنت نیز از احترام برخوردار است.
در منابع حدیثی و تاریخی
بنابر روایات شیعه و اهل سنت، حسین بن علی(علیه السلام) یکی از اصحاب کساء است، در ماجرای مباهله حضور داشته و به همراه برادرش، مصداق کلمه «ابناءَنا»( پسرانمان) در آیه مباهله هستند. او همچنین یکی از اهل بیت است که آیه تطهیر درباره آنان نازل شده است.
امام حسین(ع) پس از شهادت امام حسن(ع)، با وجود افرادی که از نظر سن بزرگتر از وی بودند، شریفترین فرد از بنی هاشم به شمار میرفت. بنا بر نقل یعقوبی، معاویه پس از شهادت حسن بن علی به ابن عباس گفت: از این پس تو سرور قوم خود هستی. ابن عباس در پاسخ گفت: تا زمانی که حسین هست، نه. همچنین گزارشهایی از مشورت بنیهاشم با حسین بن علی و ترجیح نظر او بر دیگران وجود دارد. نقل شده است که عمرو بن عاص نیز او را محبوبترین فرد از زمینیان نزد اهل آسمان میدانست.
در فرهنگ شیعه
شهادت حسین بن علی در واقعه عاشورای سال ۶۱ق سبب شد شخصیت وی برای شیعیان و حتی غیرشیعیان بیشتر در بُعد حقطلبی، شجاعت و شهادت نمایان گردد و دیگر صفات و ویژگیهایی که در روایات برای او ذکر شده، تا اندازهای تحتالشعاع قرار گیرد. این واقعه دستکم از آن جهت که نخستین بیحرمتی و تعرض آشکار به خاندان پیامبر(ص) بود، تاثیر عمیقی بر تاریخ و فرهنگ شیعه گذاشت و قیام وی را به نماد ظلمستیزی، پیروزی خون بر شمشیر، امر به معروف و نهی از منکر، ایثار و فداکاری تبدیل ساخت.
تاثیرگذاری شهادت امام حسین (ع) تا بدانجا بود که عدهای گمان کردهاند شکلگیری مذهب تشیع پس از شهادت وی رخ داده است. در طول تاریخ اسلام قیامهایی با الگو گرفتن از قیام امام حسین(ع) شکل گرفته که با شعار یا لثارات الحسین بوده است.
ماههای محرم و صفر در فرهنگ شیعه جایگاه ویژهای دارد و بهخصوص در روزهای تاسوعا و عاشورا و اربعین حسینی، مجموعه آیینهای گوناگونی در پاسداشت این مناسبت برپا میشود. شیعیان به پیروی از پیشوایان دینی، هنگام نوشیدن آب، از تشنگی امام حسین یاد میکنند و بر او سلام میدهند.
در نگاه اهل سنت
منابع اهلسنت احادیث فراوانی درباره جایگاه و فضایل حسین بن علی(علیه السلام) نقل کردهاند. گذشته از روایات فضائل، مقام امام حسین(ع) در اعتقاد مسلمانان تا حد زیادی برخاسته از آن است که وی در راه خدا از جان و مال و نزدیکان خود گذشت.
در میان اهلسنت دو دیدگاه درباره قیام امام حسین(ع) وجود دارد: دستهای آن را نکوهش کرده و بسیاری نیز آن را ستودهاند. از جمله مخالفان، ابوبکر بن عربی، عالم قرن ششم اهلسنت در اندلس است که در صدد نکوهش اقدام حسین(ع) برآمده و گفته است که مردم به سبب شنیدن احادیثی از پیامبر (درباره جنگ با کسانی که بخواهند امت را متفرق کنند و نیز بر حذر داشتن از داخل شدن در فتنهها)، با حسین جنگیدند. ابنتیمیه نیز معتقد است اقدام حسین بن علی(ع) نه تنها موجب اصلاح اوضاع نشد، بلکه به شر و فتنه انجامید.
در طرف مقابل، ابنخلدون، مورخ قرن نهم قمری اهلسنت در اندلس، به سخن ابنعربی واکنش نشان داده و با تأکید بر شرط بودن وجودِ امام عادل برای جنگ با ستمکاران، حسین(ع) را عادلترین فرد در زمان خود برای این جنگ برشمرده و گفته است که وقتی فاسق بودن یزید بر همگان آشکار شد، حسین بر خود واجب دید که علیه او قیام کند، چون خود را دارای اهلیت و قدرت برای این کار میدانست. شهابالدین آلوسی از عالمان اهلسنت در قرن سیزدهم قمری نیز در کتاب روح المعانی، زبان به نفرین ابنعربی گشوده و این سخن او را دروغ و تهمتی بزرگ شمرده است.
عباس محمود عقاد، نویسنده و ادیب مصری در قرن چهاردهم قمری و مؤلف کتاب «ابوالشهداء: الحسین بن علی» نوشته است که اوضاع در زمان یزید به حدی رسیده بود که جز شهادت آن را علاج نمیکرد. وی معتقد است که چنین قیامی تنها از سوی انسانهایی نادر رقم میخورد که برای این کار ساخته شدهاند و نمیتوان حرکت آنان را با دیگران مقایسه کرد؛ چرا که اینان گونهای دیگر میفهمند و چیزی دیگر میطلبند. طه حسین، نویسنده اهلسنت، معتقد است بیعت نکردن حسین از سر عناد و لجبازی نبود؛ چرا که میدانست اگر با یزید بیعت کند، به وجدانش خیانت کرده و با دین خود مخالفت ورزیده است، زیرا از نظر او بیعت با یزید گناه بود.
عُمَر فَرّوخ نیز با تأکید بر اینکه سکوت در برابر ظلم به هیچ وجه جایز نیست، معتقد است ما مسلمانان امروزه نیاز داریم که «حسینی» در میان ما قیام کند و ما را به راه درست در دفاع از حق رهنمون سازد.
زندگینامه
حسین بن علی در مدینه به دنیا آمد و بنابر قول مشهور، تولد او در سال چهارم قمری بوده است. با این حال برخی تولد او را در سال سوم قمری دانستهاند.
ولادت حسین بن علی، بنابر قول مشهور در سوم شعبان بوده است، ولی شیخ مفید در کتاب ارشاد، تولد امام سوم شیعیان را پنجم شعبان دانسته است.
در گزارشهای تاریخی شیعه و اهل سنت آمده است که پیامبر هنگام تولد او گریست و از شهادتش خبر داد. بر پایه روایتی در کتاب کافی، حسین(ع) نه از مادرش و نه از هیچ زن دیگری شیر نخورد.
نقل شده است که امّفضل همسر عباس بن عبدالمطلب خواب دید که قطعهای از بدن پیامبر در دامن او (ام فضل) گذاشته شد و پیامبر در تعبیر خوابش گفت که فاطمه پسری به دنیا خواهد آورد و تو دایه او خواهی بود و از همین رو وقتی حسین(ع) متولد شد، امفضل دایگیاش را بر عهده گرفت. برخی منابع مادر عبدالله بن یقطر را نیز دایه امام حسین(ع) دانستهاند، ولی گفتهاند حسین(ع) از هیچیک از آن دو شیر نخورد.
در منابع اهل سنت آمده است که رسول خدا(ص) در میان اهل بیت خود، حسن و حسین(ع) را بیش از بقیه دوست داشت و این علاقه چنان بود که گاه با ورود آن دو به مسجد، خطبهاش را ناتمام میگذاشت، از منبر پایین میآمد و آنان را در آغوش میکشید. از پیامبر نقل شده است که محبت به این دو مرا از محبت به هر کس دیگری بازداشته است.
حسین(ع) در کنار دیگر اصحاب کساء در ماجرای مباهله حضور داشت و در هنگام رحلت پیامبر(ص) هفت ساله بود؛ از این رو او را در زمره واپسین طبقهٔ صحابه برشمردهاند.
دوران خلفای سهگانه
۲۵ سال از عمر امام حسین(علیه السلام) در دوران خلفای سهگانه سپری شد، اما از جزئیات زندگی امام سوم شیعیان در این دوران خبر چندانی در دست نیست که شاید علت آن انزوای سیاسی امام علی(علیه السلام) و فرزندانش باشد.
نقل شده است که در اوایل خلافت عمر، روزی حسین(ع) که حدود نُه سال داشت، وارد مسجد شد و چون عمر را در حال سخنرانی بر منبر رسول خدا(ص) دید، از منبر بالا رفت و به او گفت: «از منبر پدرم فرود آی و بر منبر پدرت بنشین!». عمر گفت: «پدرم منبری نداشت». گزارشهایی از احترام ویژه خلیفه دوم به امام حسین در منابع تاریخی دیده میشود.
وقتی عثمان در دوره خلافتش ابوذر را به سرزمین ربذه، تبعید و همگان را از بدرقه و همراهی او منع کرد، امام حسین(ع) به همراه پدر و برادرش امام حسن(ع) و چند تن دیگر، برخلاف دستور خلیفه، ابوذر را بدرقه کردند.
برخی منابع اهل سنت به حضور حسنین در نبرد افریقیه در سال ۲۶ق و نبرد طبرستان در سال ۲۹ یا ۳۰ق اشاره کردهاند، اما چنین گزارشی در هیچ یک از منابع شیعه نیامده است. بسیاری از منابع تاریخی گفتهاند که نبردهای مذکور بدون درگیری به مصالحه انجامیده است. گزارش حضور حسنین در این جنگها، موافقان و مخالفانی داشته است؛ برخی همچون جعفر مرتضی عاملی با توجه به اشکالات سندی این گزارشها و نیز مخالفت امامان با شیوه فتوحات، آنها را ساختگی دانسته و اجازه ندادن امام علی(ع) به حسنین برای ورود به میدان جنگ در صفین را تأییدی بر آن شمردهاند.
بنابر برخی گزارشهای تاریخی، در اواخر حکومت عثمان که گروهی به شورش پرداختند و به قصد کشتن عثمان به سمت خانه او هجوم بردند، امام حسن مجتبی(ع) و امام حسین(ع)، به رغم ناخرسندی از عملکرد خلیفه، به فرمان امام علی(ع) از خانه عثمان محافظت کردند. این گزارش موافقان و مخالفانی داشته است. سید جعفر مرتضی با توجه به قرائن تاریخی مانند مخالفت جدی حضرت علی(ع) با عملکرد عثمان و وجود روایتهای معارض با این حدیث، مانند رد پیشنهاد کمک امام حسن(ع) از سوی عثمان، این امر را بعید و غیر قابل قبول دانسته است؛ او با استدلال به فرموده امام علی(ع) مبنی بر خوشحال نشدن و ناراحت نشدن از قتل عثمان و همچنین سیره علی بن ابیطالب در برخورد با ظالمان و یاری مظلومان، به نقل از باقر شریف قرشی در کتاب حیاة الإمام الحسن(ع) میگوید: «این جریان بر فرض وقوع، به خاطر دفع تهمت از حسنین(ع) درباره شراکت در خون عثمان بوده است». سید مرتضی نیز پس از تردید در فرستادن حسنین(ع) توسط امیرالمؤمنین(ع)، علت آن را جلوگیری از قتل عمدی او و رساندن آب و غذا به خانواده او میداند، نه جلوگیری از برکناری عثمان از خلافت، چرا که او به جهت کارهای ناروایش مستحق خلع از خلافت بود.
دوران حکومت امام علی(علیه السلام)
بر اساس گزارشهای اندک مربوط به دوره حکومت امام علی(علیه السلام)، حسین(علیه السلام) پس از بیعت مردم با امام علی(علیه السلام) خطبهای خوانده است، در روز جمل فرماندهی جناح چپ سپاه امام علی(علیه السلام) را بر عهده داشته و در جنگ صِفّین، خطبهای برای ترغیب مردم به جهاد خوانده و به گزارش برخی منابع، از فرماندهان جناح راست سپاه بوده است. گفتهاند در صفین، امام حسین(ع) در ماجرای پس گرفتن آب از شامیان شرکت داشت و پس از آن امیرالمومنین فرمود: «این نخستین پیروزیای بود که به برکت حسین به دست آمد». بر اساس گزارشهای مربوط به جنگ صفین، امام علی(ع) از جنگیدن حسنین(ع) جلوگیری میکرد و علت آن را حفظ نسل پیامبر(ص) میشمرد. به نقل برخی منابع، او در جنگ نهروان نیز حضور داشت.
بسیاری از منابع گفتهاند که امام حسین(ع) در زمان شهادت امام علی(ع) کنار وی بود و در مراسم تجهیز و خاکسپاری حضور داشت. اما بنا بر گزارشی که در کتاب الکافی و انساب الاشراف آمده است، امام حسین(ع) هنگام ضربت خوردن پدر، برای انجام مأموریتی که علی(ع) به او داده بود، در مدائن به سر میبرد و با نامه امام حسن(ع) از موضوع آگاه شد و به کوفه بازگشت.
دوران امام حسن(علیه السلام)
روایات و گزارشهای تاریخی از ادب و احترام حسین بن علی(علیه السلام) به برادرش امام حسن(علیه السلام) حکایت دارد؛ نقل شده است که اگر در مجلسی امام حسن(علیه السلام) حضور داشت، او به خاطر رعایت احترام سخن نمیگفت. پس از شهادت امام علی(ع) گروهی از خوارج که به جنگ با شامیان اصرار داشتند، با امام حسن بیعت نکردند و نزد حسین(ع) رفتند تا با او بیعت کنند، اما وی گفت: «به خدا پناه میبرم که تا زمانی که حسن زنده است بیعت شما را بپذیرم».
در صلح با معاویه، او در برابر شیعیان معترض، حامی برادر بود و اقدام او را تایید کرد و نقل شده است که گفت: «او (امام حسن(ع)) امام من است». بر پایه برخی گزارشها، امام حسین(ع) پس از برقراری صلح نیز همچون امام حسن(ع) با معاویه بیعت کرد و حتی پس از شهادت امام حسن(ع) بر عهد خود باقی ماند. در مقابل، گزارشهایی حاکی از بیعت نکردن حسین(ع) است. به نقل برخی منابع، او از صلح ناخرسند بوده و امام حسن(ع) را سوگند داده که دروغ معاویه را نپذیرد. برخی محققان این گزارشها را با دیگر روایات و قرائن تاریخی ناسازگار دانستهاند. از جمله اینکه حسین(ع) در پاسخ به دستهای از معترضان به صلح، که او را به گردآوری شیعیانش برای حمله به معاویه فراخواندند، گفت: «ما پیمان بستهایم و هرگز پیمان خود را نمیشکنیم». در گزارش دیگری آمده است که به معترضان گفت: «تا زمانی که معاویه زنده است منتظر بمانید؛ هر گاه او مُرد، تصمیم میگیریم». حتی وقتی شیعیان بعد از شهادت امام حسن(ع) وی را به قیام دعوت کردند در پاسخ ضمن دفاع از عملکرد امام مجتبی(ع) در صلح با معاویه، انجام این کار را تا زمانی که معاویه زنده باشد منتفی دانست. امام حسین(ع) در سال ۴۱ قمری (پس از صلح با معاویه)، همراه برادرش از کوفه به مدینه بازگشت.
همسران و فرزندان
درباره تعداد فرزندان امام حسین(علیه السلام) اختلافنظر وجود دارد؛ برخی از منابع این تعداد را چهار پسر و دو دختر و برخی دیگر، شش پسر و سه دختر نوشتهاند.
همسر | نسب | فرزندان | توضیحات |
---|---|---|---|
شهربانو | دختر یزدگرد پادشاه ساسانی | امام سجاد(ع) امام چهارم شیعیان | محققان معاصر در نسب شهربانو تردید دارند. در برخی از منابع از او با نام سِنْدیه، غزاله و شاه زنان یاد شده است. |
رباب | دختر امرؤ القیس بن عدی | سُکَینه و عبدالله. | رباب در کربلا حضور داشت و همراه اسیران به شام رفت. بیشتر منابع عبدالله را به هنگام شهادت شیرخوار دانستهاند. امروزه شیعیان او را با نام علی اصغر میشناسند. |
لیلیٰ | دختر ابیمُرَّة بن عروة بن مسعود ثَقَفی | علی اکبر(ع) | علی اکبر در واقعه عاشورا به شهادت رسید. |
ام اسحق | دختر طلحة بن عبیدالله | فاطمه دختر بزرگ امام حسین(ع) | ام اسحاق همسر امام حسن مجتبی(ع) بود و پس از شهادت امام حسن با امام حسین(ع) ازدواج کرد. |
سُلافه یا ملومه | از قبیله قُضاعه | جعفر | جعفر در زمان حیات امام از دنیا رفت و نسلی از او باقی نماند. |
در کتاب لباب الانساب از منابع قرن ششم قمری، از دختری به نام رقیه و در کتاب کامل بهایی از منابع قرن هفتم هجری قمری، از دختری چهار ساله برای امام حسین سخن به میان آمده که در شام از دنیا رفته است. در منابع متأخر، نام رقیه بازتاب گستردهای یافته است. همچنین در برخی منابع نامهای علیاصغر فرزند شهربانو، محمد فرزند رباب و زینب (بدون ذکر نام مادر) نیز به عنوان فرزندان امام حسین آمده است. ابنطلحه شافعی در کتاب مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول تعداد فرزندان امام را ده تن شمرده است.
دوران امامت
شروع امامت حسین بن علی(علیه السلام)، با دهمین سال حکومت معاویه مصادف بود. معاویه در سال ۴۱ق پس از صلح با امام حسن حکومت را در دست گرفت و خلافت اموی را پایهگذاری کرد. منابع اهل سنت او را فردی زیرک و بردبار خواندهاند. او به ظواهر دینی پایبند بود و حتی برای تثبیت خلافت خود از برخی اصول دینی بهره میبرد و با وجود آنکه با زور و با بهرهگیری از حیلههای سیاسی قدرت را به چنگ آورد، حکومت خود را از سوی خدا و قضای الهی میدانست. معاویه خود را برای اهل شام، همردیف پیامبران، از بندگان صالح خدا و از مدافعان دين و احکام آن معرفی میکرد. در منابع تاریخی آمده است که معاویه خلافت را به سلطنت تبدیل کرد و آشکارا میگفت به دینداری مردم کاری ندارد.
یکی از مسائل دوره حکومت معاویه، وجود اعتقادات شیعی در میان بخشی از مردم، بهویژه در عراق بود. شیعیان دشمنان معاویه بودند، چنانکه خوارج نیز دشمن او بودند، ولی خوارج پایگاه مردمی چندانی نداشتند، بر خلاف شیعیان که در اثر نفوذ امام علی(ع) و اهل بیت، پشتوانهای قوی داشتند. از این رو معاویه و کارگزارانش، چه با روش سازشکارانه و چه با سختگیریهای شدید، با جریان شیعه برخورد میکردند. یکی از مهمترین روشهای معاویه، ایجاد بیزاری از امام علی(ع) در میان مردم بود تا جایی که لعن و سبّ علی(ع) در دوره معاویه و سپس امویان به صورت سنتی متداول ادامه یافت.
معاویه پس از استحکام پایههای قدرتش، سیاست سرکوب و فشار بر شیعیان را در پیش گرفت و به کارگزارانش نوشت که نام دوستداران علی(ع) را از دیوان، حذف کنند و دریافتی آنها از بیتالمال را قطع کنند و شهادتشان را نپذیرند. او همچنین کسانی که فضایل امام علی(ع) را نقل کنند، تهدید کرد، تا جایی که محدثان از علی(ع) با عنوان «مردی از قریش» و «یکی از اصحاب رسول خدا» و «ابوزینب» یاد میکردند.
دلائل امامت
امام حسین(علیه السلام) پس از شهادت برادرش در سال ۵۰ق به امامت رسید و تا روزهای آغازین سال ۶۱ق رهبری شیعیان را بر عهده داشت. علمای شیعه علاوه بر دلایل عامی که برای اثبات امامت امامان شیعه ارائه کردهاند، به دلایل خاصِ امامت هر امام نیز استدلال کردهاند؛ شیخ مفید در کتاب ارشاد به برخی احادیثِ امامت حسین بن علی(ع) اشاره کرده است، از جمله اینکه پیامبر(ص) فرمود: «اِبنای هذانِ امامان قاما او قَعَدا (ترجمه: این دو پسرم [حسن و حسین]، امام هستند، خواه قیام کنند یا نکنند.) » همچنین امام علی(ع) در هنگام شهادت، بر امامت حسین(ع) پس از امام حسن(ع) تأکید کرد و امام حسن نیز در هنگام شهادت، در وصیت به محمد بن حنفیه، حسین بن علی(ع) را امام پس از خود معرفی کرد. شیخ مفید با استدلال به این احادیث، امامت امام حسین را ثابت و قطعی دانسته است؛ به گفته او امام حسین(ع) به دلیل رعایت تقیه و عهدی که در ماجرای صلح امام حسن کرده بود، تا زمان مرگ معاویه مردم را به سوی خود دعوت نکرد، ولی پس از مرگ معاویه، امر خود را آشکار کرد و جایگاه خود را برای کسانی که آگاه نبودند، روشن ساخت.
در منابع آمده است که حسین(ع) پیش از خروج از مدینه در سال ۶۰ ق بخشی از وصیتها و ودایع امامت را به امسلمه از همسر پیامبر(ص) و بخشی دیگر را پیش از شهادت خود در ماه محرم سال ۶۱ قمری، به دختر بزرگش فاطمه داد تا آنها را به امام سجاد(ع) بسپارند.
پایبندی به صلح امام حسن
امام حسین(علیه السلام) در دوره حکومت معاویه به پیمان صلحی که برادرش با معاویه بسته بود، وفادار ماند و در پاسخ به نامه برخی از شیعیان که برای پذیرش رهبری او و قیام در برابر بنیامیه اعلام آمادگی کردند، نوشت: «اکنون عقیده من چنین نیست. تا هنگامى که معاویه زنده است اقدامی نکنید و در خانههایتان پنهان شوید و از کارى که به شما بدگمان شوند بپرهیزید. اگر او مُرد و من زنده بودم، نظرم را برایتان مینویسم».
موضعگیری در برابر اقدامات معاویه
هر چند امام حسین(علیه السلام) در دوره حکومت معاویه، عملی بر ضد او انجام نداد، ولی به گفته رسول جعفریان، تاریخپژوه، روابط امام و معاویه و گفتگوهایی که بین آن دو صورت گرفت، نشان از آن دارد که امام حسین(ع) از نظر سیاسی، مشروعیت قطعی معاویه را نپذیرفت و در برابر آن تسلیم نشد. از نظر وی، یکی از مهمترین دلایل، نامه مفصل امام به معاویه است که در آن به جنایات معاویه در حق شیعیان اشاره شده است. در عین حال از گزارشهای تاریخی برمیآید که معاویه مانند خلفای سهگانه در ظاهر به حسین بن علی(ع) احترام میگذاشت و او را بزرگ میشمرد و به کارگزارانش دستور داده بود که متعرض فرزند رسول خدا(ص) نشوند و از بیاحترامی به وی بپرهیزند.
معاویه هنگام وصیت به فرزندش یزید نیز بر جایگاه حسین(ع) تأکید کرد و او را محبوبترین فرد نزد مردم دانست و سفارش کرد در صورت غلبه بر حسین از او درگذرد، چرا که او حقی بزرگ دارد.
- اعتراض به کشتن یاران امام علی(علیه السلام)
اقدام معاویه در کشتن افرادی چون حجر بن عدی، عمرو بن حمق خزاعی و عبدالله بن یحیی حضرمی از مواردی بود که اعتراض شدید امام حسین(ع) را در پی داشت. و بنابر گزارش منابع متعدد، نامهای به معاویه نوشت و کشتن یاران امام علی را محکوم کرد و ضمن برشمردن برخی از کارهای ناشایست معاویه، او را نکوهید و گفت: «من برای خود و دین خود چیزی بالاتر از جهاد با تو نمیدانم». در ادامه این نامه آمده است: «من فتنهای بزرگتر از حکومت تو بر این امت سراغ ندارم».
همچنین نقل شده است که وقتی معاویه در سفر حج با امام حسین(ع) رو در رو شد، به او گفت: «آیا شنیدهای ما چه بر سر حُجر و اصحاب او و شیعیان پدرت آوردیم؟». امام فرمود: «چه کردید؟». معاویه گفت: «آنها را کشتیم، کفن کردیم، بر آنها نماز خواندیم و دفن کردیم». حسین بن علی(ع) گفت: «اما اگر ما یاران تو را بکشیم، نه آنها را کفن میکنیم، نه بر آنها نماز میخوانیم و نه دفنشان میکنیم».
- اعتراض به ولایتعهدی یزید
معاویه در سال ۵۶ق بر خلاف مفاد صلحنامه (درباره اینکه کسی را ولیعهد و جانشین خود نکند) مردم را به بیعت با یزید به عنوان جانشین خود فراخواند و برخی از شخصیتها از جمله امام حسین از بیعت خودداری کردند. معاویه به مدینه رفت تا نظر بزرگان این شهر را برای ولایتعهدی یزید جلب کند. امام حسین در مجلسی که معاویه و ابنعباس و برخی از درباریان و خاندان اموی حضور داشتند، معاویه را نکوهش کرد و با اشاره به خلق و خوی یزید، معاویه را از تلاش برای جانشینی او بر حذر داشت و ضمن تأکید بر جایگاه و حق خود، به ابطال استدلالهای معاویه برای جلب بیعت با یزید پرداخت.
همچنین در مجلس دیگری که عموم مردم در آن حضور داشتند، امام حسین در واکنش به سخنان معاویه درباره شایستگی یزید، خودش را به لحاظ فردی و خانوادگی برای خلافت سزاوارتر دانست و یزید را شرابخوار و اهل هوا و هوس معرفی کرد.
- خطبه امام حسین در منا
امام حسین در سال ۵۸ قمری، دو سال قبل از مرگ معاویه، خطبهای اعتراضآمیز در منا خواند. در این زمان فشار معاویه بر شیعیان به اوج رسیده بود. حسین بن علی در این خطبه ضمن برشمردن فضائل امام علی(ع) و اهلبیت(ع) و دعوت به امر به معروف و نهی از منکر و تأکید بر اهمیت آن، وظیفه علما و لزوم قیام آنان در مقابل ستمگران و نیز زیانهای سکوت عالمان در مقابل زورگویان را گوشزد کرد.
واکنش به خلافت یزید
پس از مرگ معاویه در ۱۵ رجب ۶۰ق، یزید به حکومت رسید و تصمیم گرفت از چند تن از بزرگانی که ولایتعهدی او را نپذیرفته بودند، از جمله حسین بن علی، به زور بیعت بگیرد، ولی حسین(ع) از بیعت خودداری کرد و همراه خانواده و یارانش در ۲۸ رجب، مدینه را به قصد مکه ترک کرد.
او در مکه با استقبال مردم مکه و عمرهگزاران روبرو شد و بیش از چهار ماه (از ۳ شعبان تا ۸ ذیالحجه) در این شهر اقامت گزید. در این مدت شیعیان کوفه که از بیعت نکردن سومین امام خود با خبر شده بودند، نامههایی برای او نوشتند و به کوفه دعوتش کردند. حسین بن علی برای اطمینان از همدلی مردم کوفه و جدیت دعوتشان، مسلم بن عقیل را به کوفه فرستاد تا اوضاع را به او گزارش کند، مسلم پس از مشاهده استقبال و بیعت مردم، امام حسین را به کوفه فراخواند و او نیز همراه خانواده و یارانش در هشتم ذی حجه از مکه به سمت کوفه حرکت کرد.
از برخی گزارشها برمیآید که امام حسین از وجود توطئهای برای کشتن او در مکه باخبر شده بود و از این رو برای آنکه حرمت مکه حفظ شود، از این شهر خارج شد و به سمت عراق رفت.
واقعه کربلا
واقعه کربلا که به شهادت حسین بن علی(علیه السلام) و یارانش انجامید، مهمترین بخش از زندگینامه او به شمار میآید. بر پایه برخی گزارشها، امام حسین(ع) پیش از حرکت به سوی عراق، از شهادت خود آگاه بوده است. این واقعه در پی خودداری او از بیعت با یزید رخ داد. حسین(ع) که به دعوت کوفیان، همراه خانواده و یارانش به سوی این شهر حرکت کرده بود، در منطقهای به نام ذو حسم با سپاهی به فرماندهی حر بن یزید ریاحی رو به رو گردید و مجبور شد مسیر حرکت خود را تغییر دهد.
و عَلَی الإسلامِ السلامُ إذ قَد بُلِیَت الاُمّةُ بِراعٍ مثلَ یَزید(ترجمه: اگر امت به حاکمی چون یزید گرفتار آید، فاتحهٔ اسلام خوانده است!)
ابناعثم کوفی، الفتوح، ج۵، ص۱۷.
به نقل بیشتر منابع، آنها روز ۲ محرم به کربلا رسیدند و فردای آن روز سپاهی چهارهزار نفری از مردم کوفه به فرماندهی عمر بن سعد وارد کربلا شد. بنابر گزارشات تاریخی چند گفتوگو بین حسین بن علی و عمر سعد انجام شد؛ اما ابن زیاد جز به بیعت حسین(ع) با یزید یا جنگ راضی نشد.
عصر روز تاسوعا سپاه عمر سعد آماده جنگ شد؛ ولی امام حسین آن شب را برای مناجات با خدا مهلت گرفت. شب عاشورا برای یاران خود سخن گفت و بیعت از آنان برداشت و اجازه رفتن داد؛ ولی آنان بر وفاداری و حمایت از او تأکید کردند.
صبح روز عاشورا جنگ آغاز شد و تا ظهر بسیاری از یاران حسین(ع) به شهادت رسیدند. در طی جنگ، حر بن یزید از فرماندهان سپاه کوفه، به امام حسین پیوست. پس از کشته شدن یاران، خویشانِ امام به میدان رفتند که اولین آنان، علی اکبر بود و آنان نیز یکی پس از دیگری به شهادت رسیدند. سپس خود حسین بن علی(ع) به میدان رفت و عصرگاه روز دهم محرم به شهادت رسید و شمر بن ذیالجوشن و به نقلی سنان بن انس سر او را جدا کرد. سر حسین بن علی همان روز برای ابن زیاد فرستاده شد.
عمر سعد در اجرای فرمان ابن زیاد دستور داد چند اسب سوار بر بدن حسین(ع) تاختند و استخوانهای او را درهمشکستند. زنان و کودکان و امام سجاد(ع) که آن روز بیمار بود، به اسیری گرفته و به کوفه و سپس شام فرستاده شدند. پیکر امام حسین(ع) و حدود ۷۲ نفر از یارانش، روز ۱۱ یا ۱۳ محرم توسط گروهی از بنی اسد و بنابر نقلی با حضور امام سجاد(ع) در همان محلِ شهادت به خاک سپرده شد.
اهداف قیام امام حسین(علیه السلام)
درباره هدف امام حسین از قیام بر علیه یزید، دیدگاههای گوناگونی مطرح شده است. از نظر برخی عاشوراپژوهان، هدف اصلی امام حسین(ع) از قیام عاشورا احقاق حق، امر به معروف و نهی از منکر، احیای سنت و از بین بردن بدعت بود. آیتالله خامنهای هدف امام حسین(ع) را بازگرداندن جامعه اسلامی به مسیر صحیح خود و مبارزه با انحرافات بزرگ دانسته و معتقد است نتیجه این هدف تشکیل حکومت یا شهادت بود در حالی که برخی این دو را هدف امام حسین میدانند. امام حسین در وصیت خود به برادرش محمد بن حنفیه به صراحت انگیزه قیامش را امر به معروف و نهی از منکر و احیای سیره رسول خدا و امام علی(ع) بیان کرده است. با این حال، به گفته محمد اسفندیاری، عاشوراپژوه، طبق مشهورترین نظریه، هدف حسین بن علی(ع) از قیام، شهادت بوده است. لطفالله صافی، مرتضی مطهری، سید محسن امین از جمله طرفداران این دیدگاه هستند. براساس دیدگاهی دیگر، امام حسین برای تشکیل حکومت قیام کرد. به گفته صحتی سردرودی افرادی مانند شیخ مفید، شیخ طوسی، سید بن طاووس و علامه مجلسی مخالف این دیدگاهاند. برخی همچون شیخ علیپناه اشتهاردی نیز حرکت امام سوم شیعیان را نه به قصد قیام و پیکار، بلکه صرفاً برای حفظ جان دانستهاند.
پیامدهای قیام
قیام امام حسین(علیه السلام) بیداری گروههای بسیاری را در پی داشت و بلافاصله پس از شهادت او حرکتهای انقلابی و اعتراضی آغاز شد و تا سالیان دراز ادامه یافت. اولین اعتراض، برخورد عبدالله بن عفیف با ابن زیاد بود. قیام توابین، قیام مختار، قیام زید بن علی و قیام یحیی بن زید نیز از آن جمله است. همچنین در قیام سیاه جامگان به رهبری ابومسلم خراسانی علیه امویان از شعار یا لثارات الحسین نیز استفاده شد که این قیام به سقوط امویان انجامید. انقلاب اسلامی ایران نیز الهام گرفته از قیام امام حسین(ع) بود و به گفته امام خمینی «اگر این مجالس وعظ و خطابه و عزاداری و اجتماعات سوگواری نبود، کشور ما پیروز نمیشد. همه در تحت بیرق امام حسین -سلام الله علیه- قیام کردند.» در حوزه فرهنگ عمومی نیز مسلمانان و حتی پیروان دیگر ادیان، حسین بن علی(ع) را نماد و الگوی فداکاری، ستمناپذیری، آزادیخواهی، پاسداری از ارزشها و حقطلبی می دانند.
ویژگیها و فضایل
-
- اوصاف ظاهری در بیشتر منابع حدیثی، تاریخی و رجالی، از شباهت حسین(علیه السلام) به پیامبر اکرم(صل الله علیه و آله) سخن گفته شده و در روایتی شبیهترین فرد به ایشان دانسته شده است. درباره او گفتهاند گاه لباسی از خز بر تن میکرد یا عمامهای از خز بر سر میگذاشت و موی سر و محاسن خود را خضاب میکرد.
-
- از زبان پیامبر
روایات متعددی از پیامبر(صل الله علیه و آله) در فضائل او نقل شده است از جمله:
- حسن و حسین سرور جوانان بهشتاند.
- بر سمت راست عرش نوشته است «حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است».
- حسین از من است و من از حسین هستم.
- هر کس این دو (حسن و حسین) را دوست بدارد مرا دوست داشته و هر که با آنان دشمنی ورزد با من دشمنی نموده است.
-
- پیشگویی شهادت
روایات فراوانی درباره پیشگویی شهادت حسین بن علی(علیه السلام) وجود دارد؛ از جمله در حدیث لوح به نقل از پیامبر(صل الله علیه و آله) آمده است خداوند حسین را به شهادت گرامی داشته و او را برترین شهیدان قرار داده است. علامه مجلسی در جلد ۴۴ بحار الانوار، باب ۳۰، روایاتی نقل کرده است درباره اینکه خداوند خبر شهادت حسین(ع) را به برخی از پیامبرانش از جمله آدم، نوح، ابراهیم، زکریا و محمد(ص) داده و آنها بر او گریستهاند. همچنین نقل شده است امام علی(ع) در راه صفین، وقتی به کربلا رسید، با انگشت جایی را نشان داد و گفت: اینجا محل ریخته شدن خونهایشان است.
-
- کرامتها و اعجازگونهها
در برخی روایات ویژگیهایی متمایز برای امام حسین برشمرده شده از جمله اینکه اعجازگونه از انگشت پیامبر(صل الله علیه و آله) شیر نوشیده و فرشتهای شکستهبال به نام فطرس به برکت او نجات یافته و از آن پس، مامورِ رساندن سلام زائران، به او شده است. نیز در روایات آمده است که خداوند شفا را در تربت حسین(ع) و استجابت دعا را کنار قبر او (زیر قبّه او) قرار داده است. در کتاب الخصائص الحسینیة بیش از سیصد ویژگی اختصاصی برای امام حسین برشمرده شده است.
-
- خصوصیات اخلاقی
امام حسین(علیه السلام) با مسکینان مینشست، دعوت آنان را میپذیرفت و با آنان غذا میخورد و آنان را به خانه خود دعوت میکرد و آنچه در منزل داشت از ایشان دریغ نمیکرد. روزی نیازمندی از او درخواست کمک کرد. امام که در حال نماز بود، نمازش را کوتاه کرد و هر چه داشت، به او داد.
او غلامان و کنیزانش را در قبال خوش رفتاریشان آزاد میکرد. گفتهاند کنیزی را که معاویه همراه با اموال و لباسهای فراوان برایش هدیه فرستاده بود، در برابر خواندنِ آیاتی از قرآن و سرودن شعری درباره فنای دنیا و مرگ انسانها آزاد کرد و آن اموال را به او بخشید. همچنین روزی کنیزی دسته گلی تقدیم او کرد. ایشان آن کنیز را آزاد کرد. گفتند تنها برای یک دسته گل او را آزاد کردی؟ امام حسین(ع) با استناد به آیه «و اذا حیّیتم بتحیّة فحیّوا بأحسن منها أو ردّوها» ترجمه:هرگاه به شما تحیّت گویند، پاسخ آن را بهتر از آن بدهید؛ یا (لااقل) به همان گونه پاسخ گویید. گفت: خدا این گونه ما را ادب آموخته است.
امام حسین(ع) بسیار بخشنده بود و به گشادهدستی شناخته میشد؛ اما در بخششهایش نیز سعی داشت به امام حسن(ع) احترام گذارد و مقداری کمتر از برادر به دیگران کمک میکرد. در منابع آمده است وی ۲۵ بار پیاده به حج رفت.
مدفن
مدفن حسین بن علی در شهر کربلا و نزدیک به ۹۰ کیلومتری جنوب غربیِ بغداد قرار دارد. این آرامگاه احتمالاً دو سده پس از واقعهٔ کربلا شکل گرفته و تا سدهٔ سیزدهم هجری بازسازی شده و گسترش یافته است. این مکان در ابتدا دارای ساختمان نبود و با علامتی ساده نشان شده بود. پس از آن، در سدهٔ سوم هجری، یادمانی بر آن بنا شد که در دوران برخی از خلفای عباسی و امیران دیلمی و حُکّامِ ایلخانی و عثمانی مورد توجه واقع شد و بهمرور شهر کربلا پیرامون آن ساخته شد و گسترش یافت.
روایات متعددی در مورد مکان دفن سر حسین وجود دارد؛ از جمله در کنار پدرش علی در نجف، خارج از کوفه اما نه در کنار علی، در کربلا به همراه بدن کاملش، در بقیع، در مکان نامعلومی در دمشق، در رَقّهٔ سوریه و در مسجدی به نام «محسن اَلْاَمین» در قاهره.
سوگواری و زیارت
شیعیان (و گاه غیرشیعیان) در ماه محرم، برای امام حسین و شهیدان کربلا سوگواری میکنند. شیعیان برای این سوگواری آیینهایی دارند که رایجترین آنها روضهخوانی، سینهزنی، تعزیه، شمایلکشی و خواندن زیارتنامههایی مانند زیارت عاشورا، زیارت وارث و زیارت ناحیه مقدسه به صورت فردی و گروهی است.
سوگواری بر امام حسین(ع) از نخستین روزهای پس از عاشورا آغاز شد و بنابر نقلی، هنگام حضور اسیران کربلا در شام، زنان بنی هاشم چند روز با پوشیدن لباس سیاه، به عزاداری پرداختند. پس از روی کار آمدن دولتهای شیعی و برداشته شدن فشار از شیعیان، سوگواری جنبه رسمی پیدا کرد.
بنابر گزارشهای تاریخی و حدیثی، امامان شیعه به عزاداری و گریه در عزای حسین بن علی اهمیت ویژه میدادند و شیعیان را به این امر و زنده نگاهداشتن یاد عاشورا سفارش میکردند.
- زیارت امام حسین
در روایات معصومان بر زیارت امام حسین(علیه السلام) تأکید فراوان شده و یکی از برترین و پرفضیلتترین اعمال شمرده شده است و بنابر دستهای از روایات، ثواب آن برابر با حج و عمره است.
در کتابهای جامع زیارات، چندین زیارت مطلقه که در هر زمان خوانده میشود و چندین زیارت خاص که در زمانهای مشخص خوانده میشود برای امام حسین(ع) جمع آوری شده است. زیارت عاشورا، زیارت وارث و زیارت ناحیه مقدسه از معروفترین این زیارتنامهها هستند.
اربعین حسینی
چهل روز بعد از شهادت امام حسین(علیه السلام) که اربعین حسینی یا روز اربعین نامیده میشود، بسیاری از شیعیان به زیارت مزار امام حسین(علیه السلام) میروند. طبق نقلهای تاریخی جابر بن عبدالله انصاری، در این روز بهعنوان اولین زائر بر سر مزار امام حسین(ع) حاضر شده است. بنابر نقل لهوف، اسیران کربلا نیز در همان سال ۶۱ق و در مسیر بازگشت از شام به مدینه، در روز اربعین به زیارت شهدای کربلا رفتهاند.
توصیه به زیارت اربعین سبب شده شیعیان، به ویژه ساکنان عراق، همهساله از نقاط مختلف به سوی کربلا حرکت کنند. این حرکت که غالباً پیاده انجام میشود، از پرجمعیتترین راهپیماییها در جهان است. بنابر گزارش منابع خبری، در سال ۱۳۹۸ش. بیش از ۱۸ میلیون زائر در این مراسم شرکت کردند.
حرم و حائر حسینی
محدوده مرقد امام حسین(علیه السلام) حائر حسینی نامیده میشود. محدوده حائر دارای فضیلت و احکام فقهی خاصی است و مسافر میتواند نماز خود را در آن کامل بخواند. درباره مساحت دقیق حائر چند نظر وجود دارد و حداقلِ آن را، محدودهای به شعاع ۱۱متر از قبر امام حسین گفتهاند که بالاترین درجه فضیلت را دارد.
- حرم امام حسین
بر اساس گزارشهای موجود، نخستین بنا بر مرقد حسین بن علی(علیه السلام) در زمان مختار ثقفی و به دستور او ساخته شد و از آن تاریخ تاکنون نیز بنای حرم بارها تجدید و توسعه یافته است. حرم امام حسین(ع) چند بار به دست برخی خلفای عباسی و وهابیت تخریب گردید؛ از جمله متوکل عباسی دستور داد زمین حائر را شخم بزنند و بر مقبره آب ببندند.
میراث معنوی امام حسین
در منابع متعدد حدیثی و تاریخی، میراث معنوی حسین بن علی(علیه السلام) شامل سخنان، دعاها، نامهها، اشعار، خطبهها و وصیت ایشان نقل شده است. مجموع این آثار در کتاب مسند الامام الشهید تالیف عزیزالله عطاردی و کتاب موسوعة کلمات الامام الحسین گرد آمده است.
سخنان: به دلیل شرایط سیاسی در دوران حکومت معاویه، نقل روایت از امام حسین فراوان نبوده و بسیاری از سخنانی که از ایشان روایت شده در فاصله سفر ایشان از مدینه تا کربلا بوده است.علامه طهرانی بر این باور است که که فشار امویان باعث شده بود که یا اصولا مردم کمتر به امام حسن وامام حسین(ع) مراجعه میکردند ویا این که روایات نقل شده از آنان به علت وحشت و ترس راویان از بین رفته و به طبقات بعد منتقل نشده است. سخنان امام سوم شیعیان در موضوعاتی همچون مباحث اعتقادی، احکام و اخلاق در منابع اسلامی گزارش شده است.
دعاها: در کتاب مسند الامام الشهید حدود ۲۰ دعا و مناجات از ایشان نقل شده است. مشهورترین این دعاها دعای عرفه است که در روز عرفه در صحرای عرفات خوانده است.
اشعار منسوب: اشعاری به امام حسین(ع) نسبت داده شده است. محمد صادق کرباسی، مجموعه این اشعار را در کتاب «دیوان الامام الحسین» در دو جلد گردآوری و به لحاظ سندی و ادبی بررسی کرده است.
خطبهها و وصیت: در برخی منابع، خطبه امام حسین در منا و خطبه ایشان در روز عاشورا و نیز وصیت مکتوب او به برادرش محمد حنفیه، که در آن هدف از حرکت خود را تبیین کرد، گزارش شده است.
نامهها: در کتاب مکاتیب الائمة ۲۷ نامه از حسین بن علی(ع) گردآوری شده است. تعدادی از این نامهها خطاب به معاویه و بخشی دیگر برای افراد مختلف و در موضوعات گوناگون است.
آثار
از حسین بن علی روایات، خطبهها و نامههایی بهجا مانده که در منابع اهل سنت و شیعه موجود است. روایات از وی را میتوان به دو دورهٔ پیش و پس از امامت بخش بست. در دورهٔ نخست — که دوران زندگیاش در عصر حیات پدربزرگ، پدر، مادر و برادرش است — دستکم دو گونه روایت از او موجود است: نخست روایتهای او از نزدیکانش، و دوم احادیث شخصِ وی. در منابع اهل سنت صرفاً جنبهٔ روایی–رجالی این روایات مدنظر قرار گرفته است. این دسته از مُسنَدها، مانند مسند صحابهٔ پیامبر اسلام، مسندی بهنام حسین بن علی نیز دارند. ابوبکر بزار در مسند خویش، مسند حسین بن علی را با ۴ حدیث و طبرانی مسند وی را با ۲۷ حدیث بهترتیب صحابه آوردهاند. در مسند حسین بن علی، افزونبر احادیث خود حسین، احادیثی از پیامبر اسلام و علی بن ابیطالب نیز موجود است. در عصر حاضر عزیزالله عطاردی مُسنَدُ الإمامِ الشَّهیدِ أبی عبداللهِ الْحُسَینِ بنِ علی را گردآوری کرده است.
در دستهٔ خطبههای حسین بن علی، در منابع خطبههایی از وی در دورهٔ پیش از امامت موجود است که برخی بسیار مشهورند. از این دست، خطبهٔ حسین بن علی پس از بیعت همگانی با علی بن ابیطالب و دیگر، خطبهاش در نبرد صفین است. از دیگر نمونهها، شعری از حسین در فقدان برادرش حسن پس از خاکسپاری وی است. خطبهها و نامههای حسین بن علی در دوران امامتش بیشتر از دوران پیش از امامتش است. نامههای او با شیعیان و نیز نامههایش با معاویه دربارهٔ پایبندی به عهدنامهٔ صلح، رَدّیه بر عملکرد معاویه بهویژه دربارهٔ یزید و نیز خطبهها و نامههای وی در قالب اندرزنامه در آغاز دوران خلافت یزید در منابع ذکر شده است. بخش مهمی از خطبهها و نامهها متعلق به دورهٔ قیام حسین بن علی است. نامهنگاریها با کوفیان، بصریان و اشخاصی مانند مسلم بن عقیل از این دستند. احادیثی دربارهٔ موضوعات فقهی، تفسیری، عقاید، حِکَم و مواعظ، ادعیه، اندرز و شعر نیز از حسین باقی است که در منابع شیعه و اهل سنت بهصورت پراکنده موجودند و در قالب مجموعههایی تدوین و منتشر شدهاند. اَلْمُنتَخَبُ فی جَمعِ الْمَراثیِ و الْخُطَب از فَخرالدّین طُرَیْحی (سدهٔ یازدهم هجری)، مَوسوعَةُ کَلِماتِ الْإمامِ الْحُسَین و خُطَبُ الْإمامِ الْحُسَین عَلیٰ طَریقِ الشَّهادَة از لَبیب بَیْضون، دیوانُ الْحُسَیْنِ بنِ علی از محمد عبدالرحیم، رَسائِلُ الْإمامِ الْحُسَین از عبدالکریم قزوینی، خُطَبُ الْإمامِ الْحُسَین از محمدصادق نجمی، بَلاغَةُ الْحُسَین از مصطفی آلاعتماد از این آثارند. از حسین بن علی دعاهایی نیز بر جای مانده که در قالب مجموعههایی با عنوان اَلصَّحیفَةُ الْحُسَیْنیَّة یا أَدعیَةُ الْإمامِ الْحُسَین منتشر شده است.
از مشهورترین دعاهای شیعه و نیز آثار حسین بن علی که در کتاب معیار مفاتیحالجنان ضبط شده، «دعای عرفه» است. بهگفتهٔ ویلیام چیتیک این دعا مشهورترین دعا از نظر زیبایی و ساختار معنویاش است و هر سال در روز عرفه و در موسم حج — یعنی زمانی که برای نخستین بار از سوی حسین بن علی بیان شده — توسط حجاج شیعه و نیز در دیگر اوقات سال خوانده میشود. این دعا نقش ویژه و مهمی در الهیات شیعه دارد و ملاصدرا، فیلسوف و عارف بزرگ در آثار خویش بارها به این دعا ارجاع داده است.
آثار معاصر
در دورهٔ معاصر، با قوت گرفتن حرکتهای انقلابی و اصلاحی در جهان اسلام، قیام حسین بن علی دستمایهٔ آثاری روشنگرانه از این سنخ شد. ازجمله اَلْحُسَیْن، اَبُوالشُّهَداء اثر عباس محمود عقاد با رویکردی جریاننگر و ثَورَةُ الْحُسَیْن فِی الْوجدانِ الشَّعبی اثر محمدمهدی شمسالدین با اطلاق کلمه «ثوره» (انقلاب) به حرکت حسین و نَهضَتُ الْحُسَین اثر هِبَةُالدّین حسینی شهرستانی به زبان عربی نگارش شد. همچنین در ایران آثاری چون شهید جاوید اثر نعمتالله صالحی نجفآبادی با رویکرد قیام برای تشکیل حکومت و حسین وارث آدم اثر علی شریعتی با تأکید بر خون شهید در آغازگری حرکت انقلابی مردمی تأکید کرده است. مرتضی مطهری نیز در تحریفات عاشورا و حماسهٔ حسینی به رویکرد پیرایش تحریف و خرافه و الگوگیری از قیام حسین پرداخته است. پس از انقلاب ایران نیز آثار فراوانی با مضمون قیام حسین بن علی برای مبارزه با جور ظالم تدوین شده است؛ از جمله دائرةالمعارف موضوعی با عنوان دائرةالمعارف الحسینیه اثر محمدصادق محمد کرباسی و فرهنگ عاشورا از جواد محدثی در این زمره است.
یک جریان دیگر با هدف پیرایش تحریف و خرافه از عزاداری در سدههای اخیر شکل گرفته است. منتقدانی نظیر مرتضی مطهری در کتاب حماسهٔ حسینی میگویند که نبرد کربلا در برخی از منابع بهخصوص کتابهایی نظیر روضةالشهداء اثر حسین واعظ کاشفی، مُحْرِقُ الْقُلوب اثر مهدی نراقی، و اَسرارُ الشَّهادَة اثر فاضل دربندی که در سدههای اخیر برای مجالس روضه و عزا نوشته شده، بهشدت دچار تحریف شده است.
مقتلها، مزار و مرثیه
مقتل الحسین، یا اختصاراً «مقتل»، به معنای کشتنگاه حسین نام دستهای از کتابهاست که رویدادهای نبرد کربلا و کُشتهشدن حسین بن علی در آن شرح داده شده است. رسول جعفریان پنج مقتل را، که در قرن دوم تا اوایل قرن چهارم هجری نوشته شدهاند، از منابع اولیهٔ قابل توجه میداند. این مقتلها را اَبومِخْنَف، ابن سعد، بَلاذُری، دینوَری و ابن اعثم نوشتهاند. از کهنترین مقتلهای دست اول، مقتلالحسین جابر بن یزید جُعْفی (د. ۱۲۸ ه.ق)، از اصحاب محمد باقر و جعفر صادق است. شاگرد جابر جعفی، ابومخنف (د. ۱۵۷ ه.ق)، با گردآوری تمام اقوال و روایات بدون دخیل کردن رویکرد مذهبی، مقتلی را نگاشت که بهجهت دقت و صحت در نقل مطالب، مورد اعتماد مورخان بعدی قرار گرفت. این اثر، کهنترین منبع تاریخیِ دست اولِ در دسترس است که بهطور تقریباً کامل از دو طریق کتاب تاریخ طبری و کتاب اَلْاِرشاد شیخ مفید روایت شده است.
بهجز نسخهٔ خطی از کتاب ابومخنف که در برلین نگهداری میشود و لئورا وچا ولیری آن را تماماً معتبر نمیداند، مهمترین منابع در این زمینه، طبری و بلاذری هستند. روایات طبری در این زمینه به سه دسته تقسیم میشوند:
- روایاتی که در کتاب ابومخنف (د. ۱۵۷ ه.ق) و از شاهدان عینی واقعه نقل شدهاند.
- روایات متعددی که از هِشام بن محمّد کَلْبی نقل شده و او نیز اکثراً از استادش، ابومخنف نقل کرده است.
- روایاتی از محدثان دیگر که اکثراً اطلاع مهمی بهدست نمیدهند.
بلاذری همان منابع طبری را بهکار گرفته، اما آنها را خلاصه کرده است. او آن روایتها را بزرگنمایی میداند و علاوه بر آنان روایتهای دیگری نیز دارد؛ ولیری بر این باور است که تاریخنگاران دیگر مانند دینوری، یعقوبی، ابن عبد رُبَیْحه و غیره، اطلاع خاص دیگری به دست نمیدهند؛ چون روایتهایشان را از ابومخنف گرفتهاند. شیعیان آثاری را معتبر میدانند که مؤلفانشان گرایشهای شیعی دارند. بیشتر این روایتها از اثر شیخ مفید سرچشمه گرفتهاند که مبتنی بر روایت ابومخنف است. در سدهٔ سوم هجری، مقتلنویسی با رویکرد اِخباری ادامه یافت؛ یعقوبی و طبرانی به بیان حوادث کربلا پرداختند و ابواسحاق نهاوندی (د. ۲۶۹ ه.ق)، ابراهیم بن محمد ثقفی (د. ۲۸۳ ه.ق) و محمد غَلّابی (د. ۲۹۸ ه.ق) نیز، برای نمونه، به مقتلنویسی با این رویکرد پرداختند.
در سدهٔ چهارم هجری، بهسبب دسترسی راحتتر به روایات و نیز تشدید جهتگیریهای مذهبی و کلامی، مقتلنویسی اِخباری جای خود را به بیان مباحث اعتقادی دربارهٔ کشته شدن حسین بن علی داد که برای نمونه میتوان از خِصال اثر شیخ صدوق (د. ۳۸۱ ه.ق) نام برد. در این دوره آثاری تحت عنوان زیارة یا مزار ابیعبدالله الحسین، دربارهٔ فضیلت عزاداری، گریستن و زیارت قبر حسین تألیف شد؛ نظیر آثار عبیدالله بن ابیزید انباری (د. ۳۵۶ ه.ق)، محمد بن عباس غاضری و ابُوالْمُفَضَّل شیبانی (د. ۳۸۷ ه.ق). معروفترین اثر از این زمره کامِلُ الزّیارات اثر ابن قولِوَیْهْ (د. ۳۶۹ ه.ق) است. حتی در میان غیرشیعه نیز ابواسحاق اسفراینی (د. ۴۱۸ ه.ق) به این موضوع پرداخته است.
در سدههای بعد، آثار این حوزه متأثر از نوشتههای سدهٔ چهارم بوده است. ازجمله آثار مطرح سدههای بعد، مَقتَلُ الْحُسَیْن اثر مُوَفَّق بن احمد خوارزمی (د. ۵۶۸ ه.ق) از حنفیان مایل به شیعه است. در سدهٔ هفتم هجری نیز اثر مشهور لُهوف توسط سید بن طاووس (د. ۶۶۴ ه.ق) با رویکرد مرثیه بر حسین بن علی نگاشته شده است. در همین زمان، اهل سنت نیز آثاری نظیر دُرَرُ السِّمط فی خَبَرِ السِّبط را در مرثیه بر حسین بن علی نگاشتهاند. در قرن هفتم هجری، روایتهای ساختگی و رمانتیک به شرح مقتل اضافه شد. این اغراقها و روایتهای ساختگی توسط ابن کثیر مورد نکوهش تندی قرار گرفت.
در سدهٔ نهم و دهم هجری فارسینویسی در مجالس مذهبی رونق یافت و استقرار صفویه نیز آن را تشدید کرد. ازجمله آثار این دوره، رُوضَةُالشُّهَداء اثر حسین واعظ کاشفی (د. ۹۱۰ ه.ق) است که در اواخر عصر تیموری برای مجالس عزاداری حسین بن علی نگاشته شد و مطالب آن فاقد سند است. این اثر بهمنظور شوراندن و پروراندن احساسات شنوندگان تألیف شده است و نقطهٔ عطفی در عزاداری به زبان فارسی بهشمار میرود. این اثر جریانی ادبی را در ادبیات فارسی ایجاد کرد که تاکنون تداوم یافته است؛ بهطوری که مفهوم روضه و روضهخوانی با این اثر وارد ادبیات و فرهنگ فارسیزبانان شده است. در سدهٔ دهم، حسین ندایی یزدی نیشابوری روضةالشهداء را به نظم درآورد و پس از محمد فضولی (د. ۹۷۰ ه.ق) با تألیف حَدیقَةُالسُّعَداء آن را به ترکی آذربایجانی ترجمه کرد. همچنین محتشم کاشانی (د. ۹۹۶ ه.ق) با سرودن ترکیببند با مطلع «باز این چه شورش است»، مرثیهسرایی منظوم را متحول ساخت.
کتابشناسی
درباره شخصیت و زندگی حسین بن علی(علیه السلام) آثار فراوانی در قالب دانشنامه، زندگینامه، مقتل و تاریخ تحلیلی نگاشته شده که بیش از چهل کتاب و مقاله با موضوع «کتابشناسی امام حسین» به معرفی آنها پرداخته است از جمله در «کتابشناسی اختصاصی امام حسین»، ۱۴۲۸ اثر با مشخصات نشر نام برده شده است. آقا بزرگ تهرانی نیز در کتاب الذریعة ۹۸۵ کتاب در این زمینه معرفی کرده است.
برخی از مهمترین آثار در این زمینه عبارتند از:
- دانشنامه:
- دانشنامه امام حسین تألیف محمد محمدی ریشهری در ۱۴ جلد.
- دائرة المعارف الحسینیة تألیف محمد صادق کرباسی که تا سال ۱۳۸۸ش. ۹۰ جلد آن منتشر شده است.
- فرهنگ عاشورا تالیف جواد محدثی.
- زندگینامه:
- حیاة الامام الحسین تألیف باقر شریف قرشی در ۳ جلد.
- ترجمة الإمام الحسین(علیه السلام) نوشته ابن عدیم (درگذشت ۶۶۰ ق) در یک جلد. این کتاب گزیدهای است از مجموعه ده جلدی «بغیة الطلب فی تاریخ حلب» که توسط عبدالعزیز طباطبایی گلچین و منتشر شده است.
- بخش مربوط به امام حسین در کتاب «الطبقات الکبری» اثر ابن سعد که در کتابی مستقل با عنوان «ترجمة الامام الحسین و مقتله» منتشر شده است.
- بخش مربوط به امام حسین در کتاب «تاریخ مدینة دمشق» اثر ابن عساکر که با عنوان «ترجمة الامام الحسین من تاریخ مدینة دمشق» به صورت مستقل چاپ شده است.
- زندگانی امام حسین تالیف سید هاشم رسولی محلاتی
- مقتل:
به هر گزارش مکتوبی که حاوی مطالبی پیرامون قتل و یا شهادت یکی از شخصیتهای مطرح در تاریخ باشد، مقتل میگویند. نخستین مقتلی که به زبان عربی درباره سومین امام شیعیان نوشته شده، مقتل الحسین اثر ابومخنف است که در قرن دوم نوشته شده است. برخی دیگر از کتابهای مقتل امام حسین عبارتند از:
- مقتل الحسین نوشته موفق بن احمد خوارزمی.
- مقتل جامع سید الشهدا پژوهشی گروهی زیر نظر مهدی پیشوایی.
- اللهوف علی قتلی الطفوف تالیف سید بن طاوس.
- تاریخی-تحلیلی:
- پس از پنجاه سال نوشته سید جعفر شهیدی.
- شهید جاوید نوشته صالحی نجفآبادی.
- حماسه حسینی از مرتضی مطهری.
- بررسی تاریخ عاشورا، تألیف محمدابراهیم آیتی
دیدگاهتان را بنویسید