اَبوبَکْر بن ابی‌قُحافه (درگذشت ۱۳ق)، از صحابه پیامبر. او پس از درگذشت رسول خدا(ص)، به همراه تعداد دیگری از صحابه در سقیفه بنی‌ساعده گرد آمدند تا علی‌رغم وصیت رسول خدا(ص) درباره خلافت علی(ع)، خلیفه مسلمانان را انتخاب کنند. حاضران در سقیفه بنی‌ساعده، با ابوبکر به عنوان خلیفه رسول خدا(ص) بیعت کردند. وی اولین خلیفه از خلفای راشدین از نگاه اهل سنت است. او در نخستین سال‌های ظهور اسلام در مکه، مسلمان شد و در دیدگاه مشهور تاریخ‌نویسان، در هنگام هجرت پیامبر به مدینه، با وی هم‌سفر بود و به همراه پیامبر(ص) در غار ثور پنهان شد. در حکومت او، حوادث بحث‌برانگیزی در تاریخ اسلام رخ داد؛ از جمله گرفتن فدک از حضرت زهرا(س)، جنگ‌های ردّه و شروع فتوحات.

شخصیت‌شناسی

ابوبکر، بنابر برخی از روایات و قرائنی همچون مدت عمر و تاریخ وفات وی، دو سال و چند ماه پس از عام الفیل (احتمالا در ۵۰ قبل از هجرت/۵۷۳ م) در مکه زاده شد.

اسم وی در جاهلیت، عبدالکعبه بود و پس از اسلام، پیامبر(ص) وی را عبدالله خواند. پدرش ابوقُحافه عثمان (درگذشت ۱۴ق) و مادرش امّ الخیر سَلْمی، بنت صخر بن عمرو بن کعب، هر دو از تیره تیم بودند و از طریق مُرّة بن کعب نیای ششم‌شان با پیامبر(ص) نسبت داشتند. در برخی روایات اهل سنت، نام وی عتیق ذکر شده؛ اما ظاهرا عتیق لقب وی باشد.

کنیه وی ابوبکر است. اما در اینکه وی پسری به نام بکر داشته است، اختلاف وجود دارد. در هیچ‌کدام از منابعی که فرزندان ابوبکر را برشمرده‌اند، نامی از بکر نیامده است. ولی در ابیاتی که در نکوهش ابوبکر از زبان برخی از مرتدان نقل شده از پسری به نام «بکر» برای وی یاد شده است با این‌حال مخالفان او، مثلا ابوسفیان، ابوبکر (بکر = شتر جوان) را از باب استهزا به ابوفصیل (فَصیل = بچه‌شتر بازگرفته از شیر مادر) تغییر داده‌اند.

وی در بین اهل سنت چند لقب دارد:

  1. عتیق: اکثر منابع اهل‌سنت، عتیق را از القاب وی دانسته و نوشته‌اند که پیامبر صل الله علیه و آله او را به سبب زیبایی چهره‌اش ملقب به عتیق ساخت. بنابر روایتی از عایشه، پیامبر او را «عتیق الله من النار» خواند.دلایل دیگری درباره نا‌مگذاری وی به عتیق نقل شده است.
  2. دیگر لقب وی بین اهل‌سنت، صدّیق است که بر پایه منابع اهل‌سنت، در پی تصدیق بی‌ چون‌ و چرای خبر معراج به او داده شده است و در روایتی از مولای ابوهریره سخن از این است که جبرئیل در لیلة الاسراء، وی را صدّیق خوانده است. برخی گفته‌اند که وی از دوره جاهلی به این لقب شهرت داشته، تا آنجا که لقب عتیق نیز در سایه آن قرار گرفته است.
  3. لقب «اَوّاه» به سبب رأفت و غمخوارگی او.
  4. لقب «صاحب رسول الله» به مناسبت همراهی‌اش با پیامبر صل الله علیه و آله در جریان هجرت به مدینه. به این ماجرا در قرآن در آیه لا تحزن اشاره شده است.

نظر علمای شیعه درباره لقب صدیق

از نظر علمای شیعه صدّیق اکبر، لقب اختصاصی امام علی علیه السلام است. آنان با استناد به منابع اهل‌سنت اعطای این لقب به حضرت علی(ع) را از جانب پیامبر می‌دانند. علی(ع) نیز در زمان حکومتش بر منبر بصره آن را از آن خویش دانسته است.

همسران

منابع تاریخی، همسران ابوبکر را چنین برشمرده‌اند:

دوران مکه

بر پایه برخی روایات، ابوبکر پیش از اسلام مردی نرم‌خوی معرفی شده که قریش او را دوست داشتند و او را محترم می‌شمرده‌اند. نقل شده که وی از جوانی به بازرگانی اشتغال داشته است.برخی از منابع شغل او را بزازی و یا شیر دوشی گزارش کرده‌اند.

زمان اسلام آوردن

درباره اسلام آوردن ابوبکر، در میان اهل سنت اختلاف دیده می‌شود. برخی از عالمان اهل سنت، ابوبکر را چهارمین فرد مسلمان بعد از خدیجه و امام علی(ع) و زید بن حارثه می‌دانند. از این رو برخی از اهل سنت گفته‌اند که ابوبکر، اولین نفر از این چهار تن بود که مرد آزاد بوده و مسلمان شده است طبری از محمد بن سعد نقل می‌کند که ابوبکر بعد از ۵۰ نفر اسلام آورد. سید جعفر مرتضی قول اخیر را قول محققان می‌داند و می‌گوید: گویا ادعای اولین مسلمان بودن ابوبکر به دوران بعد از خلافت خلفای اربعه می‌­رسد و بعد از شهادت علی(ع) وضع شده است و چه بسا معاویه دستور این کار را داده باشد و در اقصی نقاط سرزمین­‌های اسلامی پخش کرده باشد. وی سپس با دلایل زیادی این ادعا را رد می‌کند. برخی اخبار نقل شده از راویان اهل سنت، حاکی از مسلمان شدن ابو قحافه در روز فتح مکه است؛ اما برخی دیگر از راویان، این اخبار را مورد نقد قرار داده‌اند.

ابوجعفر اسکافی معتزلی نیز می‌گوید: اگر ابوبکر سبقت در اسلام داشته، چرا خودش به این موضوع به عنوان یک فضیلت در هیچ موردی از جمله در سقیفه احتجاج و استدلال نکرده و هیچ یک از هواداران او از صحابه نیز چنین ادعایی را مطرح نکرده‌­اند؟

در برخی کتب اهل سنت، بیان شده است که به سبب مقام اجتماعی ابوبکر در میان قریش، تنی چند از مردم مکه پس از اسلام آوردن او مسلمان شدند؛ عثمان بن عفّان، زبیر بن عوام، عبدالرحمن بن عوف، سعد بن ابی‌وقاص، و طلحة بن عبیدالله؛ اما برخی در این روایت و در اسلام آوردن این گروه به دعوت ابوبکر تردید کرده‌اند و معتقدند که اختلاف سِنی برخی از اینان (زبیر، سعد و طلحه) با ابوبکر نزدیک به ۲۰ سال بوده و نمی‌توانسته‌اند از معاشران وی بوده باشند. دیگر آنکه از مقایسه روایات ابن سعد برمی‌آید که عبدالرحمن بن عوف جزء کسانی بوده که با عثمان بن مظعون اسلام آورده‌اند، نه در گروه ابوبکر. پس می‌توان احتمال داد که عضویت اینان در شورای شش نفره عمر و برخی ملاحظات دیگر، راویان بعدی را بر آن داشته که اسلام آوردن ایشان را به ارشاد ابوبکر و مقدم بر کسان دیگر بدانند. آنچه این گمان را تقویت می‌کند، روایاتی است که افراد دیگری را بر اینان مقدم می‌دارند.

دوران شکنجه مسلمانان

با آغاز دشمنی مشرکان و آزار و شکنجه مسلمانان از سوی آنان، ابوبکر هم متحمل آزار شد. منابع اهل سنت از مجروح شدن وی به دست مشرکان سخن گفته‌اند. وی هنگامی که این آزارها با طرد بنی‌هاشم از مکه شدت یافت، ناگزیر شد با اذن پیامبر(ص)، مکه را به قصد مهاجرت به حبشه ترک کند، ولی با پیشنهاد جِوار و حمایت ابن الدُّغُنّه (از متنفذان قریش) از او، به مکه بازگشت و چون بار دیگر آشکارا به تبلیغ پرداخت، آزارها نیز از نو آغاز شد. برخی درباره سبب ماندن ابوبکر در مکه و همراه نشدن با دیگر مهاجران به حبشه، احتمال داده‌اند که افراد طایفه تیم (طایفه ابوبکر)، مانند دیگر اعضای گروه معروف به حلف الفضول از تعقیب و شکنجه برکنار بوده‌اند، ولی هنگامی که بنی تیم نخواسته، یا نتوانسته است از افراد مسلمان خود دفاع کند و ابوبکر عملا در معرض شکنجه قرار گرفته، ناگزیر شده که به قصد مهاجرت از مکه خارج شود.

برخی منابع نوشته‌اند که وی با صرف بخشی از دارایی خویش، ۷ تن از بردگان مسلمان شده را از بردگی شکنجه اربابان مشرک آزاد ساخت، تا آنجا که آماج سرزنش پدرش ابوقحافه قرار گرفت.

هجرت به مدینه

برجسته‌ترین حادثه زندگی ابوبکر در مکه، همراهی وی با پیامبر صل الله علیه و آله در هجرت به مدینه و پنهان شدن در غار ثور است. ابوبکر به همراه پیامبر(ص) در شب پنجشنبه اول ربیع‌الاول سال اول ق (سال ۱۴ بعد از بعثت، ۱۳ سپتامبر ۶۲۲) در غار ثور پنهان شد. قول مشهور آن است که وقتی پیامبر(ص) از طریق وحی از توطئه قتل خویش آگاه شد، با ابوبکر از مکه خارج شد و از بیراهه به سوی یثرب رفتند تا به غار رسیدند.

آیه غار به ماجرای اقامت پیامبر(ص) و ابوبکر در غار اشاره دارد. عالمان اهل سنت این آیه را دلیلی بر فضیلت ابوبکر دانسته‌اند اما درباره نحوه تفسیر این آیه درباره وی با پیامبر(ص)‌ در غار ثور بین مفسرین مسلمان اختلاف است.

چگونگی همراهی ابوبکر با پیامبر(ص) چندان مشخص نیست و برخی گفته‌اند پیامبر(ص) در راه، به صورت اتفاقی ابوبکر را دید و همراه خود برد. همچنین نقل دیگری است که پیامبر(ص) در شب حمله مشرکان، به خانه ابوبکر رفت و از آنجا به همراه ابوبکر به طرف غار ثور رهسپار شد. قول سوم بیان می‌دارد ابوبکر به سراغ پیامبر(ص) آمد و علی(ع) او را به مخفیگاهش راهنمایی کرد.

ابوبکر پس از هجرت به مدینه، در سُنْخ، محله‌ای از اطراف مدینه و یک میلی آن، در خانه خبیب بن اِساف (حبیب بن یساف) یا خارجه بن زید بن ابی زهیر (از بنی الحارث بن الخزرج) ساکن شد. بر اساس برخی منابع، او در مدینه، در هر جا و هر کار در کنار پیامبر(ص) بود و ۸ ماه بعد که رسول خدا، میان مسلمانان مهاجر و انصار پیمان برادری نهاد، وی را با عمر برادر خواند؛ اما در ترجمه فارسی رفیع‌الدین همدانی از سیره ابن اسحاق، آمده است که «ابوبکر… با خارجه بن (زید بن ابی) زهیر که از انصار بود، برادری گرفت».

ابوبکر در مدینه یک روز در میان با پیامبر(ص) دیدار می‌کرد، و بنابر برخی از روایات در همه غزوات در کنار وی بود.

حضور در غزوات

واقدی به حضور ابوبکر در غزوات بدر، احد، حَمراءُ الاسد، بنی النضیر، بَدرُ المَوعِد، مُرَیسیع، خندق، بنی قُرَیظه، بنی لِحیان، حدیبیه، خیبر، فتح مکه، حُنَین،طائف، تَبوک و همچنین سرایای نجد و ذاتُ السَلاسِل تصریح کرده است.

بنابر نقل ابن ابی‌الحدید از استادش ابوجعفر اسکافی، «ابوبکر نه تیری انداخت و نه شمشیری کشید و نه خونی ریخت.»

پیامبر(ص) در غزوه خیبر، ابوبکر و همچنین عمر بن خطاب را برای فتح خیبر فرستاد؛ اما هیچ کدام موفقیتی در فتح قلعه‌ خیبر به دست نیاوردند. سپس رسول خدا(ص) فرمود: فردا پرچم را به دست کسی خواهم داد که خدا و رسول را دوست دارد و خدا و رسول او را دوست دارند که به دست وی خیبر فتح خواهد شد. آن گاه امام علی(ع) را صدا زد و پرچم را به دست وی داد و امام علی(ع) توانست قلعه‌ خیبر را فتح کند.

پیامبر(ص) در اواخر حیات خود، سپاهی را برای نبرد با رومیان آماده کرد و در حالی که اشخاص مطرحی مانند ابوبکر در بین سپاهیان بودند، فرماندهی سپاه را به اسامه بن زید سپرد.

ماجرای ابلاغ سوره برائت

یکی از مأموریت‌های بحث‌انگیز ابوبکر، امارت حج در سال نهم هجرت و ابلاغ آیات برائت است. به روایت ابن اسحاق، پیامبر(ص) پس از غزوه تبوک در ذی‌حجه سال نهم ابوبکر را به عنوان امیرالحاج رهسپار مکه کرد. چون وی از مدینه حرکت کرد، سوره برائت نازل شد و پیامبر(ص) با بیان این سخن که «فقط مردی از خاندان من این پیام را از سوی من می‌رساند»، علی(ع) را با شتر خویش برای ابلاغ آن به مکه فرستاد. میان مفسران و مورخان در مورد شمار آیات خوانده شده در موسم حج، محل خواندن آنها، زمان نزول آنها (پیش از حرکت ابوبکر یا پس از آن) و عزل ابوبکر از امارت حج و نصب علی(ع) به جای وی، اختلاف نظر بسیار وجود دارد.

ماجرای سپاه اسامه

آخرین مأموریت ابوبکر، عمر، ابوعُبَیده جَرّاح و جمعی دیگر از بزرگان صحابه در زمان حیات پیامبر صل الله علیه و آله، شرکت در سپاه اسامه به قصد مؤته شام بود. به روایت واقدی و ابن سعد، پیامبر(ص) دوشنبه ۴ شب مانده از صفر پس از حجة الوداع و چند روز پیش از رحلت خود، فرمان داد که برای جنگ با روم آماده شوند و فردای آن روز اسامه را فراخواند و فرماندهی سپاه را به او سپرد؛ اما حرکت این سپاه، به رغم تأکید فراوان رسول خدا(ص) انجام نشد. نخست به سبب اعتراض برخی از صحابه نسبت به جوانی اسامه، سپس به بهانه تهیه ساز و برگ سفر و سرانجام به سبب رسیدن خبر شدت یافتن بیماری پیامبر(ص) به اسامه و بازگشت او به مدینه. ابوبکر، عمر و برخی دیگر با وجود دستورات صریح پیامبر(ص)،از اردوگاه جُرف به مدینه بازگشتند.

ماجرای نماز جماعت در اواخر عمر پیامبر صل الله علیه و آله

در زمانی که پیامبر می‌کوشید تا سپاه اسامه را روانه شام سازد، بیماری وی چنان شدت یافت که هنگامی که بلال بانگ نماز سر داد، توانایی برخاستن و حضور در مسجد و برگزاری نماز نداشت، پس بر آن شد تا کسی را برای اقامه نماز به جای خویش گسیل دارد. در اخبار مربوط به چگونگی برگزاری این نماز، کسی که به امامت تعیین شد. در شمار نمازهایی که بی‌حضور پیامبر برگزار گردید و اینکه حتی یک نماز به‌طور کامل به امامت ابوبکر برگزار شد یا نه، اختلاف وجود دارد.

در روایتی آمده که پیامبر(ص) در روزی که بیماریش شدت یافت، فرمود: «کسی پیش علی فرستید و او را فراخوانید». عایشه پیشنهاد کرد که کسی را پیش ابوبکر فرستند و حفصه گفت که کسی را پیش عمر فرستند و همگی پیش پیامبر(ص) گرد آمدند. پس پیامبر(ص) فرمود: بروید، اگر نیازی به شما داشتم، شما را فرا می‌خوانم.

با وجود همه اختلافات موجود در روایات، نقل شده که ابوبکر در مسجد به جای پیامبر(ص) به نماز ایستاد؛ اما واکنش پیامبر(ص) در قبال این نماز با اختلاف بسیار روایت شده است. در خبری از عایشه روایت شده که هنگامی که ابوبکر در نماز بود، پیامبر بهبودی در خویش یافت و برخاست و در حالی که بر دو نفر تکیه کرده بود و پاهایش بر زمین کشیده می‌شد، به مسجد رفت. همین که ابوبکر به حضور پیامبر پی برد، خود را کنار کشید؛ اما پیامبر به وی اشاره کرد که همان‌جا که هستی باش. پس پیامبر پیش آمد و در سمت چپ ابوبکر نشست. آنگاه پیامبر نشسته نماز گزارد و ابوبکر ایستاده. ابوبکر به نماز پیامبر اقتدا کرد و مردم به نماز ابوبکر. برخی از علمای اهل سنت در برجسته‌تر کردن امامت نماز ابوبکر به جای پیامبر(ص)، به عنوان یکی از ادله مهم اولویت ابوبکر در امامت عامه، یعنی خلافت، تا آنجا پیش رفته‌اند که گفته‌اند پیامبر(ص) در این نماز به ابوبکر اقتدا کرده است. این سخن حتی بر برخی از بزرگان اهل سنت گران آمده و ابوالفرج عبدالرحمن ابن جوزی، مفسر و فقیه بزرگ حنبلی (۵۱۱-۵۹۷ق) را بر آن داشته تا کتابی به نام آفة اصحاب الحدیث در ردّ آن تألیف کند.

دیدگاه شیعه

علمای شیعه، داستان نماز ابوبکر در روزهای بیماری پیامبر صل الله علیه و آله را از چند جهت به مناقشه کشیده‌اند:

  1. با آنکه احادیث منقول از عایشه تقریبا بر این موضوع اتفاق دارند، ولی به هر حال این خبر به تواتر نمی‌رسد و نمی‌توان در هیچ مورد بدان احتجاج کرد. از سوی دیگر به گفته جعفر مرتضی، عایشه در این روایت به سود خویش سخن گفته است.
  2. به اجماع صاحبان سیر و مورخان، ابوبکر در این ایام می‌بایست به فرمان پیامبر صل الله علیه و آله در اردوگاه جرف و در سپاه اسامه بوده باشد، نه در مدینه. از این رو اگر نمازی با مردم در مدینه گزارده باشد، به فرمان پیامبر(ص) نبوده است. قراینی چند این مطلب را تأیید می‌کند:

الف) اخباری که بر اساس آن، پیامبر صل الله علیه و آله فرمان فراخواندن علی علیه السلام را می‌دهد، ولی مسموع نمی‌افتد و به جای وی ابوبکر، عمر و عباس احضار می‌شوند. ب) حضور پیامبر صل الله علیه و آله با ناتوانی و به یاری دو تن (علی علیه السلام و فضل بن عباس) در مسجد و گزاردن نماز به تن خویش.

با این همه، به نظر علمای شیعه، به فرض پذیرفتن صحت روایات مربوط به نماز ابوبکر در روزهای بیماری پیامبر(ص)، این امر دلیل بر تقدم ابوبکر در خلافت نیست. زیرا پیش از این، پیامبر(ص) بارها، دیگر صحابه چون ابوعبیده جراح، عمرو عاص، خالد بن ولید، اسامه بن زید، علی(ع) و حتی یک بار ابوبکر را مأمور کرده بود که با مردم نماز گزارند.

سقیفه

پیامبر صل الله علیه و آله روز دوشنبه ۱۲ ربیع‌الاول سال یازدهم و به روایت محدثان شیعه در دوشنبه ۲۸ صفر همان سال درگذشت. خبر درگذشت پیامبر(ص) بسیار زود مدینه کوچک آن روز را در نوردید و ظاهراً کسانی که از همان روزهای شدت یافتن بیماری پیامبر(ص) و احتمال درگذشت وی در پی این بیماری، نیاتی برای دستیابی به قدرت در دل داشتند، تقریباً بلافاصله پس از شنیدن این خبر و هنگامی که هنوز علی(ع)، فضل بن عباس و تنی چند، سرگرم غسل دادن پیکر پاک رسول خدا(ص) بودند، دست به کار شدند. سعد بن عباده، پیشوای خزرجیان، با حال بیماری و تب، میان گروهی از انصار (اوس و خزرج) در سقیفه بنی ساعده نشسته بود و سخنگویی از سوی او در فضایل انصار و اولویت آنان بر مهاجران در خلافت سخن می‌گفت.

اخبار مربوط به آنچه در سقیفه رخ نمود و سخنانی که میان مهاجر و انصار بر زبان آمد، مشهور است. منابع تصریح دارند بر اینکه انتخاب ابوبکر با گفت‌وگو و درگیری بسیار همراه بوده است، تا آنجا که حباب بن منذر، از انصار، بر روی مهاجران شمشیر کشید و سعد بن عباده که نزدیک بود در زیر دست و پا لگدمال شود، ریش عمر را گرفته بود و می‌کشید. پس از آن قبیله بنی اسلم که وابسته مهاجران بودند، وارد مدینه شدند و با ابوبکر بیعت نمودند و همین قبیله بود که کار بیعت مردم با مدینه را تسهیل کرد. از عمر روایت شده است که بیعت با ابوبکر کاری بی‌رویّه و شتابزده (فَلْتَه) بود که خدا مردم را از شرّ آن نگهداشت.

شیخ مفید علل این پیروزی را بسیار فشرده در چند جمله چنین خلاصه کرده است: سرگرم بودن علی بن ابی‌طالب(ع) به کار پیامبر؛ دور بودن بنی هاشم از صحنه، به سبب مصیبتی که بدانان رسیده بود؛ اختلاف انصار؛ کراهیت «طلقاء و مؤلفة قلوبهم » از تأخیر کار.

آغاز خلافت

یک روز پس از ماجرای سقیفه ابوبکر به مسجد رفت و پس از ستایش خدا گفت:‌

«ای مردم، در حالی که بهترین شما نیستم، بر شما ولایت یافتم. در کار خوب مرا یاری دهید و اگر کج شدم، مرا هدایت کنید… ناتوان شما پیش من ناتوان است تا ان شاء الله حق را بدو رسانم و نیرومند شما نزد من ناتوان است تا ان شاء الله حق را از او بستانم. هیچ کس جهاد در راه خدا را فرو نگذارد. چه، هر قومی که جهاد را فرو نهند، خدا آنان را خوار می‌گرداند… مادام که پیروی خدا و پیامبر او می‌کنم، اطاعتم کنید و اگر از فرمان خدا و پیامبر سرپیچیدم، حق اطاعت بر شما ندارم. به نماز برخیزید که خدا شما را رحمت کند.»

وی در خطبه دیگر پس از ستایش خدا گفت:‌

«ای مردم، من نیز چون شمایم. شاید آنچه پیامبر خدا می‌توانست کرد، از من توقع دارید. خدا محمد(ص) را از جهانیان برگزید و از آفات مصون داشت، اما من تابعم نه مبدع. اگر به راه راست رفتم اطاعتم کنید و اگر خطا کردم، به راه راست هدایتم کنید… آگاه باشید که مرا شیطانی است که گاهی مرا فرو می‌گیرد، هرگاه پیش من آمد، از من بپرهیزید….

این خطبه‌ها از دیدگاه دانشمندان و محققان اهل سنت نشانه‌ای از ادب، تواضع و پای‌بندی ابوبکر به سنت‌های نبوی و رهنمودی باارزش در شیوه حکومت برای آیندگان به شمار آمده است، ولی علمای شیعه برخی از بخش‌های آنها را از مطاعن ابوبکر و دلیلی بر ناشایستگی او در امر خلافت دانسته و در این باب بر مبنای اعتقادات خویش (اصل امامت) به بحث پرداخته‌اند.

با اینکه خلافت ابوبکر در آن مجلس قطعی شد، ولی گروهی از مهاجران و انصار از بیعت با وی امتناع ورزیدند. نام چند تن از آنان که در منابع آمده عبارتند از: علی(ع)، سعد بن عباده، عباس بن عبدالمطلب، فضل بن عباس، زبیر بن عوام، خالد بن سعید، مقداد بن عمرو، سلمان فارسی، ابوذر غفاری، عمار یاسر ، براء بن عازب، ابی بن کعب، حذیفه بن یمان، خزیمه بن ثابت، ابو ایوب انصاری، سهل بن حنیف، عثمان بن حنیف، ابوالهیثم بن التیهان، سعد بن ابی وقاص و ابوسفیان بن حرب. از این میان جز سعد بن عباده که خود مدعی خلافت بود و کسانی چون ابوسفیان و هوادارانش که مقاصد دنیوی داشتند، گروهی به استناد سابقه علی(ع) در اسلام، خدمات درخشان و قرابت و خویشی او با پیامبر یعنی همان ادله‌ای که در سقیفه برای اولویت ابوبکر در امر خلافت بدانها استناد شده بود و علی(ع) و بنی هاشم نیز صرفاً از باب الزام مخالفان بدان احتجاج می‌کردند خلافت را حق علی(ع) می‌دانستند و گروهی دیگر شیعیان علی(ع) مسأله جانشینی و رهبری جامعه اسلامی را والاترین مقام مذهبی می‌دانستند و با استناد به آیه «اِنَّ الله اصْطَفی آدَمَ وَ نوحاً وَ آلَ اِبْراهیمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَی الْعالَمینَ، ذُرّیهً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ…» و اینکه حضرت محمد(ص) و خاندان او از ذریه ابراهیم‌اند و دارای همان فضایل و شایستگی‌ها، و نیز آیه «اِنَّما وَلیکُمُ الله وَ رَسولُهُ وَ الَّذینَ آمَنوا الّذینَ یقیمونَ الصّلوة وَ یؤتونَ الزّکوهَ وَهُمْ راکِعونَ» و آیاتی دیگر، همچنین به استناد اخبار متواتری چون، حدیث‌دار، حدیث منزلت و حدیث غدیر، قائل به «نص و تعیین» در خلافت بودند.

سعد بن عباده تا پایان عمر خود با ابوبکر و عمر بن خطاب بیعت نکرد. وی در خلافت عمر به شام کوچ کرد و در حوران نیم‌شبی او را کشته یافتند. اما بلاذری به روایت از مدائنی، ابومخنف و کلبی آورده است که عمر مردی را به حوران گسیل کرد و بدو فرمان داد که او را تطمیع کن و به بیعت فرا خوان و اگر نپذیرفت، از خدا بر ضد او یاری خواه. آن مرد با سعد دیدار کرد و چون نتوانست از او بیعت بگیرد، با تیری وی را کشت. بلاذری سپس به روایت مشهوری که بر طبق آن «سعد به دست جنیان کشته شده»، اشاره می‌کند.براساس برخی گزارش‌ها وقتی ابوقحافه، پدر ابوبکر از به قدرت رسیدن پسرش مطلع شد آیه ۲۶ سوره آل عمران را خواند ولی پس از این که پرسید به چه دلیلی او به زمامداری رسید گفتند به سبب این که سنش زیاد بود؛ ابو قحافه در پاسخشان گفت من که از او سنم ببیش تر است. و در نقل دیگری ابوقحافه پرسید چرا علی را به زمامداری برنگزیدند؟ گفتند چون علی سنش کم است و ابوبکر سنش بیش تر بود و او درپاسخ گفت اگر به زیادی سن باشد من که سنم بیش تر است و افزود که در حق علی ظلم کردند زیرا که پیامبر برای او بیعت گرفته بود و به فرمان داده بود که با او بیعت کنیم.

بیعت گرفتن از امام علی علیه السلام

بیشتر روایات تاریخی بر عدم‌ رضایت امام علی علیه السلام به بیعت با ابوبکر اشاره دارند و متضمن امتناع علی علیه السلام از بیعت و اعمال فشار و خشونت بر وی، خانواده و یارانش برای اخذ بیعت از او و اشاره با تصریح به خودداری از بیعت هستند.

دو روایت ابن قتیبه دینوری

در الامامه والسیاسه دو خبر در این‌باره روایت شده که از دیگر اخبار جامع‌تر است:

در خبر اول چنین آمده: عمر با گروهی که اسید بن حضیر و سلمه بن اسلم در میان آنان بودند، به در خانه علی علیه السلام رفتند و از او و بنی هاشم خواستند که برای بیعت با ابوبکر راهی مسجد شوند، ولی آنان نپذیرفتند و زبیر بن عوام با شمشیر بیرون آمد. سلمه به فرمان عمر برجست و شمشیرش را گرفت و بر دیوار زد. آنان زبیر را با خود بردند و او بیعت کرد و بنی‌هاشم نیز بیعت کردند، اما علی(ع) در برابر ابوبکر ایستاد و با استناد بر ادعا و احتجاج ابوبکر بر انصار، خلافت را حق خویش خواند. عمر گفت: دست از تو بر نمی‌داریم تا بیعت کنی. علی(ع) بدو گفت: شیر خلافت را نیک بدوش که ترا نیز نصیبی خواهد بود و امارت را امروز برای او استوار ساز تا فردا آن را به تو سپارد. پس ابوبکر به او گفت: اگر بیعت نمی‌کنی، ترا بدان مجبور نمی‌سازم، آنگاه ابوعبیده جراح به علی(ع) توصیه کرد که خلافت را به ابوبکر واگذارد. پس علی(ع) سخنانی در حقانیت خویش و اهل بیت در امر خلافت خطاب به مهاجران بیان کرد و آنان را از پیروی هوای نفس و انحراف از راه خدا برحذر داشت. بشیربن سعد انصاری خطاب به علی(ع) گفت: اگر انصار پیش از بیعت با ابوبکر این سخنان را از تو شنیده بودند، حتی دو تن درباره تو با هم اختلاف نمی‌کردند. شبانگاه علی(ع)، فاطمه(ع)، دختر پیامبر خدا(ص) را بر چارپایی نشاند و برای طلب یاری از انصار بدانان مراجعه کرد، ولی آنان می‌گفتند:‌ ای دختر پیامبر خدا، اگر همسرت پیش از ابوبکر از ما خواسته بود، وی را با او برابر نمی‌داشتیم….

در خبر دوم که احتمالاً باید بخشی جا به جا شده از خبر اول باشد، چنین آمده است: ابوبکر درباره گروهی که از بیعت با او خودداری کرده و پیرامون علی(ع) گرد آمده بودند، پرسش کرد و عمر را پیش آنان فرستاد. عمر به در خانه علی(ع) آمد و آنان را آواز داد، ولی آنان بیرون نیامدند. پس عمر هیزم خواست و گفت: سوگند به آنکه جان عمر در دست اوست، اگر بیرون نیایید، خانه را با هر که در آن است، به آتش خواهم کشید. بدو گفتند:‌ای ابوحفص، اگر فاطمه در آنجا باشد، چه؟ گفت: حتی اگر او در آنجا باشد. پس همه، جز علی(ع) بیرون آمدند و بیعت کردند…. در دنبال این مطالب، جزئیات آنچه روی داده، یعنی پیام علی(ع)، سخنان عتاب‌آلود فاطمه(ع)، گسیل داشتن پی در پی گروه‌ها به تحریک عمر برای اخذ بیعت از علی(ع)، بردن علی(ع) به مسجد، تهدید او به قتل، سخنان تند علی(ع)، آه و نفرین فاطمه(ع) و سرانجام گریستن ابوبکر و درخواست اقاله بیعت از سوی او گزارش شده است.

هواداران امام علی(ع) در هنگام بیعت، عقیده یا احساس خویش را نسبت به علی(ع) و خلافت به زبان آوردند. سخن سلمان را که بخشی از آن به فارسی و بخش دیگر آن به عربی است، منابع اهل سنت نیز آورده‌اند. وی گفت: کرداذ و ناکرداذ، یعنی کردید و نکردید، اگر با علی(ع) بیعت کرده بودند، سراپا بهره‌مند می‌شدند.

برخی از منابع، اگرچه بنابر ملاحظات سیاسی یا اعتقادی از نقل کامل این خبر یا حتی اشاره بدان در جای خود اجتناب کرده‌اند، ولی آگاهانه یا ناآگاهانه با ذکر سخنان ابوبکر در بستر بیماری، این حادثه را تأیید کرده‌اند. بنابراین روایات، ابوبکر در آخرین روزهای زندگانی گفته است: آری، از آنچه در دنیا رخ داده، تأسف ندارم، جز اینکه سه کار کردم که کاش نکرده بودم و سه کار نکردم که کاش کرده بودم… کاش خانه فاطمه را، اگر هم به قصد جنگ بسته بودند، برنگشوده بودم…. نیز هنگامیکه بنی‌هاشم از بیعت با عبدالله بن زبیر خودداری کردند و وی آنها را تهدید به سوزاندن کرد، برادرش عروة بن زبیر در توجیه این کار به جریان هجوم به خانه حضرت زهرا(س) استناد کرد.

با آنکه عمر بن خطاب در خطبه خویش بر منبر مسجد مدینه ضمن گزارش جریان سقیفه می‌گوید: «علی و زبیر و عده‌ای دیگر، از ما رو تافته و در خانه فاطمه گرد آمده بودند» و با این سخن به امتناع علی(ع) و پیوستن گروهی به وی اعتراف می‌کند، اما مورخان اهل سنت، جز تنی چند، تمایلی به ذکر یا تفصیل این مطلب نشان نداده‌اند. حتی در یکی از این روایات که نام سیف نیز در سلسله اسناد آن دیده می‌شود، چنین آمده است: هنگامی که علی(ع) شنید که ابوبکر برای بیعت نشسته است، از بیم تأخیر در این کار شتابان، بی‌اِزار و ردا، با پیراهنی بر تن به مسجد آمد، تا بیعت کند و پس از آنکه در کنار او نشست، کسی را به خانه فرستاد تا جامه‌هایش را به مسجد آورند.

زمان بیعت

اخبار درباره امتناع علی علیه السلام از بیعت و چگونگی و زمان بیعت او با ابوبکر مختلف و گاه متناقض است و با توجه به اینکه شرح این حادثه جسته و گریخته در منابع گزارش شده است. از آنجا که هر خبر در این‌باره جدا و بی‌ارتباط با خبر دیگر ثبت شده است و ترتیب وقایع معین نیست، نمی‌توان دانست که درخواست بیعت از علی(ع) و یارانش بلافاصله پس از اجتماع سقیفه و آمدن به مسجد انجام گرفته است، یا پس از بیعت عمومی، یا پس از دفن پیامبر(ص).

این اخبار را می‌توان به دو دسته عمده تقسیم کرد: یک دسته با اندک اختلافی در لفظ و محتوا متضمن این مطلب است که علی(ع) ساعاتی پس از بیعت عمومی، به طوع یا اجبار با ابوبکر بیعت کرده است، بنابر برخی نقل‌های تاریخی، علی(ع) تا ۶ ماه، از بیعت با ابوبکر خودداری کرد، حتی در برخی از روایات آمده است که هیچ‌یک از بنی هاشم تا هنگامی که علی(ع) بیعت نکرد، دست بیعت به ابوبکر ندادند. از این پس یا کمی زودتر از این بود که اینان و گروهی از پیروان و هواداران علی(ع) همچون حُذیفه بن الیمان، خزیمه بن ثابت، ابوایوب انصاری، سلمان، ابوذر، خالدبن سعید و… با ابوبکر بیعت کردند.

علت بیعت

به نظر می‌رسد آنچه علی علیه السلام را بر بیعت با ابوبکر واداشت، گسترش سریع ارتداد، طغیان قبایل و ظهور مدعیان پیامبری در جزیرةالعرب بود. برخی از منابع نیز احتمال داده‌اند که جو فشار و بیم جان در قبول بیعت بی‌تأثیر نبوده است، زیرا روایت شده که روزی ابوحنیفه از مؤمن طاق پرسید اگر خلافت، حق مشروع علی(ع) بود، چرا برای گرفتن حق خویش قیام نکرد؟ وی پاسخ داد: ترسید جنیان او را نیز چون سعدبن عباده بکشند!.

فدک

یکی از اقدامات ابوبکر در همان روزهای نخستین خلافت، مصادره قهرآلود فدک بود. برخی از منابع اهل سنّت به مصادره فدک، اعتراض فاطمه(ع) و طلب حق خویش، پاسخ ابوبکر و خشم دخت پیامبر نسبت به وی اشاره کرده‌اند و برخی نیز با نقل روایاتی مختلف مشروح‌تر به موضوع پرداخته‌اند.

محققان شیعه براساس منابع اهل سنّت نشان داده‌اند که فاطمه(ع) از هنگامی که فدک به فرمان ابوبکر مصادره شد، بارها تا پایان زندگانی کوتاه خویش در پیش روی مردم مدینه، بر سر حق خویش بر فدک با وی احتجاج کرده است. رفتار و همچنین برخورد کارگزاران ابوبکر در حمله به خانه علی(ع) برای اخذ بیعت، چنان فاطمه(ع) را از خود ناخشنود ساخت که تا پایان زندگی با ابوبکر سخن نگفت و او و عایشه را از حضور بر سر جنازه و شرکت در مراسم دفن خویش ممنوع کرد.

گفته‌اند که ابوبکر خود یک بار پس از استماع دلیل‌های فاطمه(ع) در حالی که می‌گریست، سند تملیک فاطمه را بر فدک نگاشت. اما عمر پس از اطلاع از موضوع سند، به ابوبکر اعتراض کرد. سپس سند را گرفت و پاره کرد.

برخی از علمای اهل سنت مصادره و تصرف فدک را از مقوله اجتهاد و در حدود صلاحیت خلیفه دانسته‌اند. ولی شیعیان باتوجه به اینکه این تنها مصادره در زمان ابوبکر بوده و در مقابل آن بذل و بخشش‌هایی از بیت‌المال در جهت استوار کردن پایه‌هایی خلافت در منابع گزارش شده، این عمل را سخت نکوهش کرده و رنجاندن فاطمه(ع) را که به فرموده پیامبر اکرم(ص) برابر با رنجانیدن خدا و پیامبر(ص) خداست، گناهی بزرگ و از مطاعن ابوبکر می‌شمرند.

اعزام سپاه اسامه

نخستین یا دومین اقدام رسمی و حکومتی ابوبکر پس از ضبط فدک، تجهیز لشکر اسامه بود. خلیفه به رغم آشفتگی جزیرة العرب (ارتداد برخی از قبایل، ظهور پیامبران دروغین، سرکشی‌های یهود و نصارا و آشوب‌های احتمالی دیگر) و برخلاف نظر دو مشاور خود عمر و ابوعبیده که اعزام لشکر اسامه را در این موقع حساس دور از احتیاط می‌دیدند، ظاهراً برای اجرای اوامر پیامبر(ص) این کار را ضروری دانست و در پاسخ به مخالفان گفت: «به خدایی که جان ابوبکر به فرمان اوست، اگر بیم آن باشد که درندگان مرا بربایند، گروه اسامه را چنانکه پیامبر فرموده است، روانه می‌کنم…».

شیوه حکومت

ابوبکر در مدت کوتاه خلافت که بیشتر آن در جنگ سپری شد، هیچ برنامه یا نظام مهمی بنیاد ننهاد. وی ضمن استوار ساختن پایه‌های حکومتش، می‌کوشید تا نشان دهد که در حکومت، پیرو قرآن و سنت پیامبر(ص) است. برخی اقدامات او چون اعزام سپاه اسامه، به رغم مخالفت دیگر صحابه، مؤید این سخن است. البته وی هرگاه مصالح حکومت اقتضا می‌کرد، با اجتهاد به رأی مشکلات را از پیش پا برمی‌داشت. ابن سعد به نقل از ابن سیرین می‌نویسد ابوبکر پس از پیامبر(ص) دلیرترین فرد در اجتهاد به رأی بود. ابوبکر می‌گفت به رأی خویش اجتهاد می‌کنم، اگر صواب باشد، از آنِ خداست و اگر خطا باشد، از آنِ من است و از او آمرزش می‌خواهم.

هرچند مشهور است که دیوان عطا نخستین‌بار در روزگار خلافت عمر بنیاد یافته است، ولی بنا بر آنچه در منابع آمده، به گونه‌ای دیوان عطا در زمان ابوبکر وجود داشته است. به گفته ابن سعد و ابن اثیر بیت المال او تا به مدینه منتقل شود، در سُنح(روستایی در اطراف مدینه) بود و نگهبانی نیز بر آن نگمارده بود، زیرا هرچه بدانجا می‌رسید، میان مسلمانان تقسیم می‌کرد و چیزی باقی نمی‌گذاشت. پس از انتقال به مدینه، بیت‌المال را در خانه خویش نهاد. به گزارش ابویوسف در آغاز سال اول خلافت ابوبکر، مبلغی از بحرین به بیت‌المال رسید. او مقداری از آن را به کسانی که پیامبر(ص) بدانها وعده پرداخت چیزی داده بود، پرداخت و باقیمانده را به تساوی میان همگان از کوچک و بزرگ، بنده و آزاد و زن و مرد تقسیم کرد که به هر تن ۷ درهم و ثلث درهم رسید. سال بعد نیز که مال بیشتری رسید، همچنان به تساوی به هر تن ۲۰ درهم پرداخت. ابوبکر در این کار نیز بر سنت پیامبر(ص) عمل می‌کرد و پیشنهاد دیگران را که خواستار تقسیم بر پایه سابقه و شرافت و جز آن بودند، نپذیرفت. ابن سعد می‌گوید پس از فوت ابوبکر، عمر در حضور بزرگان و معتمدان بیت‌المال را گشود، در آن جز دیناری که از کیسه‌ای فرو افتاده بود، چیزی نیافتند.

کارگزاران

دو سال و چند ماه خلافت ابوبکر در جنگ سپری شد و در حالی که نبرد با ایران و شام ادامه داشت، وی درگذشت. از این‌رو، غالب کارگزاران حکومت وی، جز تنی معدود، فرماندهان و سران لشکری بودند. در منابع کارگزاران وی را بدین شرح معرفی کرده‌اند: عمر بن خطاب متصدی قضا؛ ابوعبیده متولی بیت المال؛ عتّاب بن اسید عامل مکه؛ عثمان بن ابی‌العاص عامل طائف و…. زید بن ثابت و عثمان بن عفان کار کتابت او را انجام می‌دادند. به روایت طبری، کاتب او زید بود و عثمان فقط اخبار را برای او می‌نوشت. ابوبکر هرگاه در مدینه حضور نداشت، برگزاری نماز را به عمر می‌سپرد و کسی چون عثمان و اسامه را به جانشینی خود در مدینه می‌گماشت. یعقوبی فقهای عصر ابوبکر را بدین شرح نام برده است: علی(ع)، عمر بن خطاب، معاذ بن جبل، اُبّی بن کعب، زید بن ثابت و عبدالله بن مسعود.

تعیین جانشینی

گزارش‌های مربوط به گزینش و انتصاب عمر برای جانشینی، همانند دیگر گزارش‌های آن عصر مختلف است. با آنکه در غالب این اخبار سخن از مشورت ابوبکر با برخی از صحابه چون عبدالرحمن بن عوف و سعد بن ابی وقاص و دیگران و نیز زن و دخترش عایشه و پسرانش در میان است، از مجموعه این روایات آشکارا برمی‌آید که ابوبکر بر انتصاب عمر به جانشینی خود مصمم بوده است؛ زیرا به همه اعتراضات مشاوران نسبت به عمر استوار پاسخ رد می‌دهد. قراین دیگری نیز در دست است که نشان می‌دهد ابوبکر از پیش چنین نیتی داشته است، از آن جمله است: جریان سقیفه و پیشنهاد او برای خلافت عمر؛ سپردن امامت نماز و امر قضا به عمر که از نظر وی یکی از دلایل عمده برتری و اولویت بر دیگران و در رتبه پس از امامت بر جامعه است؛ کسب اجازه از اسامه مبنی بر ماندن عمر در مدینه به عنوان یار و مددکار خلیفه.

به گزارش طبری و ابن حبان ابوبکر عثمان را در خلوت فراخواند و گفت: «بنویس: بسم الله الرحمن الرحیم. این پیمان ابوبکر بن ابی قحافه با مسلمانان است، اما بعد…». ابوبکر در همین حال و در همین‌جا از هوش رفت و عثمان از پیش خود نوشت: «اما بعد، من عمر بن خطاب را به جانشینی بر شما گماشتم و در نیک‌خواهی بر شما چیزی فرو نگذاشتم». آنگاه که ابوبکر به خود آمد، گفت: برایم بخوان. عثمان آنچه را نوشته بود، خواند. ابوبکر چون نام عمر را شنید، تکبیر بر زبان آورد و گفت: آیا بیم داشتی که اگر در بیهوشی جان بدهم، مردم دستخوش اختلاف شوند؟ عثمان پاسخ داد: آری. در روایات یعقوبی و ابن قتیبه، سخنی از بیهوش شدن ابوبکر در میان نیست و متن پیمان‌نامه ابوبکر در این دو روایت هم با دیگر منابع متفاوت است و هم با یکدیگر اختلاف بسیار دارد. این متن در روایت ابن قتیبه مفصل‌تر و حاوی این نکته است که من غیب نمی‌دانم، گمان و امید من آن است که وی مردی عادل باشد، اگر خلاف این گردد (خدا داند) که من نیت خیر داشته‌ام. ابن حبان در روایت خویش آورده است که ابوبکر پس از شنیدن متن پیمان‌نامه از زبان عثمان او را دعا کرد و سپس دو دست خویش رو به آسمان برد و گفت: خدایا، بی‌آنکه فرمانی از پیامبرت داشته باشم، او را ولایت دادم و در این کار قصدی جز صلاح مردم و جلوگیری از بروز فتنه نداشتم… اجتهاد به رأی خویش کردم و بهترین، نیرومندترین آنان را بر ایشان گماشتم و هرگز قصد هواداری از عمر را نداشتم. در روایت الامامه عبارتی دیگر در سخنان ابوبکر خطاب به مردم هست که وی گفت: اگر دوست دارید، گرد آیید و مشورت کنید و هر که را می‌خواهید، ولایت دهید و اگر مایلید به رأی خویش اجتهاد کنم… سپس گریست و مردم نیز گریستند و گفتند:‌ ای جانشین پیامبر خدا، تو از ما نیک‌تر و داناتری… آنگاه عمر را فرا خواند و نامه را بدو داد تا بر مردم بخواند. همانجا آمده است که مردی در راه به عمر گفت: ابوحفص، در نامه چیست؟ پاسخ داد نمی‌دانم، اما هرچه باشد، من نخستین فردی هستم که می‌شنود و اطاعت می‌کند. مرد گفت: ولی به خدا سوگند، من می‌دانم در آن چیست، سال اول تو او را امیر کردی و امسال او تو را امیر کرد.«لكني والله أدري ما فيه : أمَّرتَه عام أول ، وأمَّرَك العام.»

سیما، شخصیت و شیوه زندگی

ابوبکر مردی بلند قامت، لاغر، سپید چهره، با پیشانی برجسته، چشمان گود و فرونشسته، گونه‌های کم‌گوشت و ریشی اندک بود که آن را با حنا و کَتَم(گیاهی به نام وَسْمه) رنگ می‌کرد و گاه از بسیاری رنگ به سرخی می‌زد.

ابوبکر را مردی نرم‌خو، دوست داشتنی و خوش برخورد وصف کرده‌اند و بنابر آنچه در برخی منابع تاریخی آمده، بسیار رقیق القلب و اشک در آستین بوده است. بول نیز نوشته است که جز در چند مورد، رفتاری خشونت‌آمیز از وی دیده نشده است و همو رفتار مسالمت‌آمیز وی را با مرتدان سبب اعاده آرامش به جزیره‌العرب می‌داند.

در برابر این دیدگاه، لامنس ( خاور شنماس بلژیکی. به انگلیسی: Henri Lammens درگذشت: ۱۹۳۷م.)به استناد منابع اهل سنت نظری بسیار متفاوت درباره ابوبکر دارد. وی می‌نویسد: ابوبکر در روایات مؤمنی ساده و انسانی خوب و حساس معرفی شده است که زود اشکش جاری می‌شد، اما درحقیقت، وی مردی نیرومند، جدی و چندان خشن، یا خشمگین بود که حتی مردی سرسخت چون عمر را گاه به عقب‌نشینی وا می‌داشت. همو به استناد روایتی از بلاذری می‌نویسد که پیامبر(ص) نیز چنین نظری درباره ابوبکر داشته، زیرا عایشه را در خشونت دختر واقعی پدرش خوانده است. لامنس عقیده دارد که ابوبکر نه تنها به سبب برتری سِنّی، بلکه به برکت ظاهری آرام‌تر و نرم‌تر و دوراندیشی و خویشتن‌داری، بر عمر تسلط داشت و او را در روز سقیفه چون شاگردی دست‌آموز رهبری کرد. در سرکوبی سرکشان مرتد، با تصمیم استوار خویش به رغم نظر بزرگان صحابه اقدام کرد و بیمی از هجوم شورشیان به مدینه به دل راه نداد.

تندخویی ابوبکر را، خبری که واقدی از اسماء دختر او و از آل نَضْاء روایت کرده است، تأیید می‌کند. بنابراین خبر، ابوبکر در حضور پیامبر و در حال احرام غلامش را به جرم گم کردن شتر و زاد و برگ سفر به باد کتک گرفته است. به گفته لامنس تصویری که از شخصیت نخستین جانشین پیامبر(ص) در روایات اسلامی ارائه گردیده، بر اثر عوامل گوناگون پدید آمده و از وسایل مختلف دینی، سیاسی، خانوادگی و قبیله‌ای برای گسترش وسیع و سریع آن استفاده شده است. این تصویر که از طریق همین منابع بر تاریخ‌نگاری اسلامی و نیز بر پژوهش‌های خاورشناسان تحمیل شده، به هیچ روی نمایانگر شخصیت واقعی ابوبکر نیست. وی می‌نویسد: از لحاظ اصول اعتقادی، ابوبکر بایست بهترین و کامل‌ترین مسلمان باشد، از این روی، مکتب نیرومند مدینه و نویسندگانی مؤثر از خانواده زبیریان (از بستگان ابوبکر) در راه پرداختن چنین چهره‌ای از او گام نهادند و سرانجام توفیق یافتند تا نام ابوبکر با «فضایل» و «خصایص» همراه گردد.

در منابع اهل سنت، اعم از کتاب تاریخی و شرح‌حال‌نویسی و سیره‌نگاری، فصول و بخش‌هایی به فضایل و مناقب ابوبکر اختصاص یافته و در این جهت به آیاتی از قرآن که به زعم آنان در‌شأن ابوبکر نازل شده و احادیثی که به اعتقاد آنان پیامبر(ص) در فضیلت وی بر زبان آورده، استشهاد شده است. از این قبیل است این آیات: إِنَّ اللَّـهَ اشْتَرَ‌ىٰ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ؛ فَاَمّا مَنْ اَعْطی وَاتَّقی؛ ثانی اثْنَینِ… فَاَنْزَلَ اللهُ سَکینَتَهُ عَلَیهِ و… و این احادیث: لوکنت متخذاً من امتی خلیلاً لاتخذت ابابکر و لکن اخی و صاحبی؛ مَثَل ابوبکر کمثل میکائیل ینزل برضاءالله… و بسیاری حدیث‌های دیگر. علامه امینی بخش عمده مجلد هفتم کتاب الغدیر را به نقد روایات مربوط به این فضایل اختصاص داده است.

روایاتی چند حکایت دارد که ابوبکر در تعبیر خواب دست داشته است و خواب کسانی و از آن میان، خواب پیامبر(ص) را تعبیر کرده است. واقدی در خبری به شعرشناسی وی نیز اشاره‌ای کرده است. ابن اثیر چند تن از صحابه چون عمر، عثمان، علی(ع)، عبدالرحمن بن عوف، ابن مسعود و… را از راویان ابوبکر شمرده است. اما با اینکه وی جزء معدود کسانی است که بیش از دیگران با پیامبر(ص) مصاحبت داشته، فقط ۱۴۲ حدیث از او روایت شده است.

ابوبکر در سُنْح( یا سُنُح محلی در یک میلی مدینه ) با همسرش حبیبه دختر خارجه در اتاقی از شاخه خشک درخت خرما زندگی می‌کرد و تا ۶ یا ۷ ماه پس از بیعت که به مدینه آمد، چیزی بر آن نیفزود. روزها گاه پیاده و گاه با اسب به مدینه می‌آمد و پس از نماز عشا پیش خانواده‌اش باز می‌گشت. در سنح برای همسایگان شیر می‌دوشید و گوسفندانش را به چرا می‌برد و تا مدت‌ها پس از بیعت نیز بدین کار ادامه می‌داد. همچنین از همین روایات برمی‌آید که وی تا چندی پس از خلافت، بامدادان در حالی که جامه‌هایی بر دوش افکنده بود، برای کسب و کار به بازار می‌رفت. این وضع تا آنگاه که ابوعبیده متولی بیت‌المال، حقوقی برای وی تعیین کرد، ادامه داشت. در باب مقدار حقوق ابوبکر اختلاف است: گفته‌اند که برای وی چیزی در حد یکی از مهاجران تعیین شده بود: یعنی نیمی، یا به روایتی، پاره‌ای از یک گوسفند برای خوراک روزانه و جامه تابستانی و زمستانی. همچنین سخن از ۵۰۰‘۲، ۰۰۰‘۶ درهم در سال نیز به میان آمده است.

وفات

ابوبکر در دوشنبه ۷ جمادی‌الثانی سال ۱۳ هجری که روزی سرد بود، غسل کرد و در پی آن تب کرد و بستری شد و از نماز گزاردن با مردم باز ماند. در این بیماری که ۱۵ روز ادامه یافت، عمر به جای وی با مردم نماز می‌گزارد و مردم در منزلش از او عیادت می‌کردند. تا سرانجام در شامگاه سه‌شنبه ۲۲ همان ماه، پس از ۶۲ سال عمر و ۲ سال و ۳ ماه و ۲۲ روز خلافت درگذشت. بنابر وصیت ابوبکر، همسرش اسماء جنازه‌اش را غسل داد و عمر همان شب در مسجد پیامبر بر وی نماز گزارد و طبق وصیت او به عایشه، به یاری عثمان، طلحه و… در کنار پیامبر(ص) به خاکش سپردند.

افسوس او در پایان عمر

از ابوبکر در بستر بیماری سخنانی به عنوان وصایای وی نقل شده که برخی از آن‌ها مربوط به جانشینی عمر و اعتراضاتی است که در این زمینه به وی می‌شد و برخی دیگر مربوط به مسائل شخصی و میراث و تسویه حساب با بیت‌المال است. در کنار این سخنان، سخنی ممتاز از آن‌ها و با اختلاف کمی در لفظ و معنی در منابع از وی نقل شده که از جهت شناخت نهان وی در پایان زندگی و تبیین برخی از حوادث تاریخ اسلام دارای ارزشی خاص است. این سخنان را وی در پاسخ آخرین جملات عبدالرحمن به او گفته بود: «… تو پیوسته صالح و مصلح بوده‌ای، بر چیزی از دنیا اندوه مخور» و ابوبکر پاسخ داده است: «آری، بر چیزی از دنیا افسوس نمی‌خورم، مگر برای سه کار که کرده‌ام و کاش نکرده بودم و سه کار که نکردم و کاش کرده بودم و سه چیز که کاش خود پاسخ آن‌ها را از پیامبر(ص) پرسیده بودم. اما آنچه دوست دارم که نمی‌کردم یکی آن است که کاش خانه فاطمه(س) را حتی اگر به قصد جنگ بر ضد من بسته بودند، نگشوده بودم و دیگر آنکه کاش فجائه سلمی را نسوزانده بودم، کشته بودم یا آزاد کرده بودم، سوم آنکه کاش در روز سقیفه بنی ساعده کار خلافت را به گردن یکی از این دو مرد عمر و ابو عبیده افکنده بودم که یکی از آن دو امیر می‌شد و من وزیر؛… اما آن سه کار که نکردم و کاش کرده بودم، یکی اینکه اشعث بن قیس را که به اسارت پیش من آوردند، کاش گردنش را زده بودم، زیرا به گمان من، وی هرجا شرّی می‌بیند به یاری‌اش می‌شتابد و دیگر آنکه کاش هنگامی که خالد بن ولید را به نبرد مرتدان فرستادم، خود در ذوالقصه مانده بودم و آماده نبرد و یاری بودم، و سوم آنکه کاش وقتی که خالد را به شام گسیل داشتم، عمر را نیز به عراق فرستاده بودم تا بدین‌سان دو دست خویش را در راه خدا گشوده بودم». سپس دست‌های خویش گشوده و افزوده است: کاش از پیامبر خدا(ص) پرسیده بودم که خلافت از آن کیست تا هیچ‌کس بر سر آن به ستیزه برنخیزد و کاش پرسیده بودم که آیا دختر برادر و عمه ارث می‌برند یا نه؟ زیرا در این‌باره مطمئن نیستم».

اشتراک گذاری

متولد سال1369طلبه سطح3مشغول به درس خارج

14 یک نظر

  1. KylieBuckridge پاسخ

    Le code promo 1xbet: 1XFOX200. Ce code vous bonus de bienvenue jusqu’à $130 sur les paris sportifs. Ce code de parrainage 1XBET 2025 offre un bonus exclusif destiné à parier ou à jouer au casino. Avec ce code, 1xBet propose un bonus de bienvenue sur les paris sportifs pouvant atteindre 130 $ sous forme de paris gratuits. De plus, un bonus de casino est disponible jusqu’à 1 500 $ ainsi que 150 tours gratuits.code promo 1xbet congo

  2. DarrellEmaiZ پاسخ

    https://great-galaxy.ru, https://90sad.ru, https://thebachelor.ru, https://kreativ-didaktika.ru, https://cultureinthecity.ru, https://vanillarp.ru, https://core-rpg.ru, https://urkarl.ru, https://upsskirt.ru, https://remonttermexov.ru, https://yarus-kkt.ru, https://imgtube.ru, https://center-esm.ru, https://skatertsamobranka.ru, https://svetnadegda.ru, https://shvejnye.ru, https://tione.ru, https://lostfiilmtv.ru, https://voenoboz.ru, https://my-caffe.ru, https://kanunnikovao.ru, https://adventime.ru, https://fishexpo-volga.ru, https://church-bench.ru, https://ipodtouch3g.ru, https://cardsfm.ru, https://beksai.ru, https://kaizen-tmz.ru, https://mehelper.ru, https://useit2.ru, https://taya-auto.ru, https://krylslova.ru, https://kairblog.ru, https://orenbash.ru, https://engelsspravka.ru, https://jennifer-love.ru, https://auto-know-how.ru, https://stalker-land.ru, https://btlforum.ru, https://bediva.ru, https://avto-yar.ru, https://bar-atra.ru, https://kinocirk.ru, https://portalbook.ru, https://nashi-grudnichki.ru, https://up-top.ru, https://kids-pencils.ru, https://tonersklad.ru, https://millionigrushek.ru/, https://ancientcivs.ru, https://btlforum.ru/, https://oleant.ru, https://bestanimation.ru, https://ancientcivs.ru, https://l-spb.ru, https://noviy-status.ru, https://mirka-master.ru, https://amurplanet.ru, https://anekdotitut.ru, https://antipushkin.ru, https://fotonons.ru, https://kinokabra.ru, https://mymeizuclub.ru, https://zaslushaem.ru, https://privlec-obras.ru, https://zhiloy-komplex.ru, https://kirportal.ru, https://ladytech.ru, https://a-so.ru, https://artcet.ru, https://avtomaxi22.ru, https://med-like.ru, https://metal82.ru, https://kryshi-remont.ru, https://admlihoslavl.ru, https://elegos.ru, https://allkigurumi.ru, https://40-ka.ru, https://100sm.ru, https://club-columb.ru, https://softnewsportal.ru, https://daibob.ru, https://gulliverauto.ru, https://doutuapse.ru, https://russkiy-spaniel.ru, https://vektor-meh.ru, https://stroydvor89.ru, https://magic-magnit.ru, https://kvest4x4.ru, https://photo-res.ru, https://kmc-ia.ru

  3. DavidWeeds پاسخ

    download-online-casino.ru

    Приветствую всех!

    Нашел полезную информацию для тех, кто интересуется онлайн-казино в 2025 году. По этой ссылке есть гайд о том, как скачивать приложения онлайн-казино в следующем году.

    В материале освещены следующие вопросы:

    Актуальные способы скачивания приложений (для Android и iOS)
    На что обратить внимание при выборе казино для скачивания (лицензия, безопасность)
    Обзор самых надежных платформ в 2025 году
    Как избежать мошеннических приложений
    download-online-casino.ru

  4. RusFoeva پاسخ

    Спасибо за информацию.
    Представляю вам русские мелодрамы односерийные – это настоящее искусство, которое покоряет сердца зрителей по всему миру. Русские фильмы и сериалы предлагают уникальный взгляд на русскую культуру, историю и обычаи. Сегодня смотреть русские фильмы и сериалы онлайн стало легко благодаря различным платформам и сервисам. От драм до комедий, от исторических лент до фантастики – выбор безграничен. Окунитесь в захватывающие сюжеты, талантливые актерские исполнения и красивую операторскую работу, смотрите фильмы и сериалы из России не выходя из дома.

  5. Victorrib پاسخ

    download-app-up-casino.ru

    Если вас интересует мобильное приложение Up Casino, вот вся необходимая информация по его установке:

    По ссылке ниже вы найдете подробное руководство по:

    Скачиванию приложения на Android и iPhone
    Техническим требованиям к устройству
    Пошаговой инструкции установки
    Особенностям мобильной версии
    download-app-up-casino.ru

  6. DavidWeeds پاسخ

    download-free-casino-android.ru

    Всем привет!

    Нашёл кое-что интересное для любителей азарта на Android. По ссылке можно узнать, как бесплатно скачать онлайн-казино на свой смартфон или планшет.

    В материале, кажется, рассказывают о разных способах, как это сделать безопасно и без вирусов, а также на что стоит обращать внимание при выборе казино.
    download-free-casino-android.ru

  7. StephenLat پاسخ

    download-app-casino-x.ru

    Привет всем!

    Если вы ищете информацию о том, как скачать и установить мобильное приложение Casino X на свое устройство (Android или iOS), советую посмотреть по этой ссылке:

    Там подробно описано:

    Где безопасно скачать установочный файл
    Какие системные требования у приложения
    Как правильно установить и настроить приложение
    Какие бонусы можно получить за установку приложения
    download-app-casino-x.ru

پاسخ دادن به SamirKulas لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *