حسن بن علی بن ابیطالب(علیه السلام) مشهور به امام حسن مجتبی (۳–۵۰ق) دومین امام شیعیان که ۱۰ سال (۴۰–۵۰ق) امام و حدود هفت ماه خلیفه مسلمانان بود. اهلسنت او را آخرین خلیفه از خلفای نخستین میدانند.
حسن بن علی نخستین فرزند امام علی(ع) و فاطمه(س) و نخستین نوه پیامبر(ص) است. بنابر گزارشهای تاریخی، نام «حسن» را پیامبر(ص) برای او برگزید و او را بسیار دوست داشت. او هفت سال از عمر خود را با پیامبر(ص) همراه بود و در بیعت رضوان و ماجرای مباهله با مسیحیان نجران حضور داشت.
فضایل امام حسن(ع) در منابع شیعه و اهلسنت آمده است. او یکی از اصحاب کسا است که آیه تطهیر درباره آنان نازل شد و شیعیان آنان را معصوم میدانند. آیه اطعام، آیه مَوَدَّت، و آیه مُباهله نیز درباره او و پدر و مادر و برادرش نازل شده است. او دو بار تمام داراییاش را در راه خدا بخشید و سه بار نیمی از اموالش را به نیازمندان داد. گفتهاند به سبب همین بخشندگیها، او را «کریم اهلبیت» خواندهاند. او ۲۰ یا ۲۵ بار پیاده به حج رفت.
از زندگی او در دوران ابوبکر و عمر بن خطاب خبر چندانی در دسترس نیست. به دستور عمر به عنوان شاهد، در شورای ششنفره تعیین خلیفه سوم حاضر بود. گزارشهایی نیز از شرکت او در برخی جنگها در دوره عثمان وجود دارد. او در شورشهای اواخر خلافت عثمان، به دستور امام علی(ع) به محافظت از خانه خلیفه پرداخت. در دوره خلافت امام علی(ع) همراه او به کوفه رفت و در جنگهای جمل و صفین از فرماندهان سپاه بود.
حسن بن علی در ۲۱ رمضان سال ۴۰ قمری، و پس از شهادت امام علی(ع)، به امامت رسید و در همان روز، بیش از چهل هزار نفر با او برای خلافت بیعت کردند. معاویه، خلافت او را نپذیرفت و با لشکری از شام به سوی عراق حرکت کرد. امام مجتبی(ع) سپاهی به فرماندهی عبیدالله بن عباس به سمت معاویه فرستاد و خود به همراه یک گروه دیگر به ساباط رفت. معاویه تلاش کرد با طرح شایعاتی میان سپاهیان امام حسن(ع)، زمینه را برای برقراری صلح فراهم کند. در این شرایط، امام حسن(ع) مورد سوءقصد یکی از خوارج قرار گرفت و زخمی شد و برای مداوا به مدائن انتقال یافت. همزمان، گروهی از سران کوفه به معاویه نامه نوشتند و قول دادند حسن بن علی را به وی تسلیم کنند یا به قتل برسانند. معاویه نیز نامههای کوفیان را برای حسن بن علی(ع) فرستاد و به او پیشنهاد صلح داد. امام مجتبی(ع) صلح و واگذاری خلافت به معاویه را پذیرفت به این شرط که معاویه بر اساس کتاب خدا و سنت پیامبر(ص) عمل نماید و برای خود جانشین تعیین نکند و همه مردم از جمله شیعیان علی(ع) در امنیت باشند. بعدها معاویه به هیچیک از این شرطها عمل نکرد. صلح با معاویه، نارضایتی شماری از یاران امام حسن(ع) را در پی داشت و حتی برخی، او را «مُذلّ المؤمنین» (خوارکننده مؤمنان) خواندند.
او پس از ماجرای صلح در سال ۴۱ قمری، به مدینه بازگشت و تا پایان عمر در آنجا ماند. او در مدینه مرجعیت علمی را بر عهده داشت و بنابر برخی گزارشها از جایگاه اجتماعی بالایی برخوردار بود.
وقتی معاویه تصمیم گرفت برای ولایتعهدی پسرش یزید بیعت بگیرد، صد هزار درهم برای جَعده همسر امام حسن(ع) فرستاد تا امام را مسموم کند. گفتهاند حسن بن علی(ع) ۴۰ روز پس از مسموم شدن به شهادت رسید. بنابر نقلی، او وصیت کرده بود کنار قبر پیامبر(ص) دفن شود ولی مروان بن حکم و عدهای از بنیامیه مانع این کار شدند. پیکر او در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد.
مجموع سخنان و مکتوبات امام مجتبی(ع) و نام ۱۳۸ نفر از کسانی که از او روایت کردهاند، در کتاب مسند الامام المجتبی(ع) گردآوری شده است.
آشنایی اجمالی
حسن بن علی بن ابیطالب نخستین فرزند امام علی(علیه السلام) و فاطمه(سلام الله علیها) و نخستین نوه پیامبر اسلام(صل الله علیه و آله) است. نسب او به بنیهاشم و قریش میرسد.
تبار
حسن، فرزند علی بن ابیطالب، پسرعموی پیامبر اسلام و فاطمه زهرا، دختر پیامبر اسلام است که هردو از خاندان بنیهاشم و از قبیلهٔ قُرَیْشاند. بنیهاشم از خاندانهای برجسته و نژاده در مکّه بود.مدت کمی پس از هجرت، پیامبر اسلام به علی بن ابیطالب گفت که خداوند به وی فرمان داده است که دخترش، فاطمهٔ زهرا را به ازدواج وی درآورد. بهنوشتهٔ ویلفرد مادلونگ، خانوادهای که از این ازدواج تشکیل شد، مکرراً از سوی پیامبر اسلام ستایش میشد و در واقعههایی مانند رویداد مُباهِله و حدیث آل عبا از این خانواده بهعنوان اهل بیت یاد کرده است. در قرآن نیز در موارد متعددی مانند آیهٔ تَطهیر، از اهل بیت به بزرگی یاد شده است.
- نام، کنیه، القاب
واژه «حَسَن» به معنای نیکو است. این نام را پیامبر(ص) برای او برگزید.در روایاتی آمده است، این نامگذاری به فرمان الهی انجام شد. نامهای حسن و حسین معادل شَبَّر و شَبیر (یا شَبّیر)،نام پسران هارون است که قبل از اسلام نزد مردم عرب سابقهای نداشت.
کنیه او را «ابومحمد» و «ابوالقاسم» گفتهاند و برای او القابی همچون مجتبی (برگزیده) و سَیّد (سرور) و زَکیّ (پاکیزه) برشمردهاند. القابی نیز مشترک میان حَسَنَین است از جمله «سیّد شباب اهل الجنة» و «ریحانة نبیّ الله» و «سبط». در روایتی از پیامبر(ص) آمده است: «حسن یکی از اسباط است». واژه سبط را در روایات و برخی آیات قرآن به معنای امام و نَقیبی دانستهاند که از طرف خداوند برگزیده شده و از نسل پیامبران است.
کنیهٔ او تقریباً در همهٔ منابع اسلامی «ابومحمّد» ذکر شده است؛ تنها خصیبی، از محدثان شیعه، کنیهٔ «ابوالقاسم» را نیز آورده و بر این باور است که «ابومحمد» کنیهٔ عامِ حسن و «ابوالقاسم» کنیهٔ وی نزد یاران خاص و شیعیانش است. نامها و الفاظ دوگانهای که پیامبر برای حسن و حسین — مانند حَسَنَیْن، شبر و شبیر، سرور جوانان بهشت، سِبطان و رَیْحانَتان — بهکار میبُرد، نشاندهندهٔ نوعی رابطهٔ مکملگونه میان حسن و حسین است؛ در کتاب ألقابُ الرَّسولِ و عِترَتِه القاب مشترک حسنین مانند سِبط رسولالله، رَیحانَةُ نبیّالله، سَیِّدُ شَبابِ أهلِالْجَنَّة، قُرَّةُ عَیْنِ الْبَتول، عالِم، مُلهَمُ الْحَقّ و قائِدُ الْخَلق آمده است. نامها و لقبهایی جداگانه مانند سبطِ اکبر، سبطِ اول، سبطِ نبی و ریحانهٔ نبی نیز برای حسن کاربرد دارد. «مُجتَبیٰ» از دیگر نامهایی است که پیامبر بر وی نهاد؛ این نام در نزد شیعیان بسیار مشهور است. مجتبی اسم مفعول از «جَبا یَجْبو» و بهمعنای برگزیده است؛ شهرت این نام چنان است که گاه در منابعی مانند مصباح المتهجد شیخ طوسی و الفضائل شاذان بن جبرئیل، علی بن ابیطالب با کنیهٔ «ابوالحسن المجتبی» خوانده شده است. نکتهٔ جالب توجه آن است که پیشتر این نام از سوی پیامبر به علی بن ابیطالب اطلاق شده بود، اما کاربرد گستردهٔ آن برای حسن چنان بود که اطلاقش بر علی بن ابیطالب را تحتالشعاع قرار داد. بهگفتهٔ ابن ابیالثلج از تاریخدانان مسلمان، أمیر، حُجَّة، کَفیّ، سِبط و وَلیّ از القاب اختصاصی حسن هستند. دیگر القاب ذکرشده برای حسن، وزیر، قائم، طیِّب، أمین، بَرّ و زاهد هستند. ابن طلحه شافعی، تقیّ را مشهورترین لقب حسن و سَیِّد را ارجمندترین آنها میداند. القابی دیگر هم برای حسن آوردهاند که از آن میان، علاوه بر مجتبی، زکیّ و تقیّ کاربرد بسیار دارند و کریم اهل بیت در نزد شیعه بسیار مشهور است. ابن شهرآشوب نیز القابی دیگر بهصورت «سبط اول، امام ثانی، مقتدی ثالث، ذکر رابع و مُباهِلِ خامس» آورده است. حسن را گاهی «امام مسموم» یاد کردهاند که اشاره به کشته شدن او با سم دارد.
امامت
حسن بن علی دومین امام شیعیان است. او بعد از شهادت امام علی(ع) در ۲۱ رمضان سال ۴۰ق، به امامت رسید و به مدت ۱۰ سال این مقام را بر عهده داشت. شیخ کلینی (درگذشته ۳۲۹ق) در کتاب الکافی مجموعه روایات مربوط به نصب حسن بن علی به امامت را گردآوری کرده است. بر اساس یکی از این روایات، امام علی(ع) پیش از شهادت و در حضور فرزندان خود و بزرگان شیعه، کتاب و سلاح (از ودایع امامت) را به فرزندش حسن داد و اعلام کرد که پیامبر به او فرمان داده که حسن را وصیّ خود قرار دهد. بنابر روایتی دیگر، امام علی(ع) هنگام حرکت به سوی کوفه برخی از ودایع امامت را نزد اُمسَلمه امانت گذاشت و امام حسن(ع) پس از بازگشت از کوفه، آنها را از وی تحویل گرفت. شیخ مفید (درگذشته ۴۱۳ق) نیز در کتاب ارشاد گفته است حسن(ع) وصیّ پدرش در میان فرزندان و اصحاب وی بوده است. برای وصایت امام مجتبی به حدیث دوازده خلیفه نیز استدلال شده است. امام حسن(ع) در چند ماه اولیه دوران امامت، ساکن کوفه و عهدهدار منصب خلافت بود.
دوره کودکی
از دوره کودکی و نوجوانی حسن بن علی(علیه السلام) اطلاع چندانی در دست نیست. او کمتر از هشت سال از عمرش را در دوران پیامبر سپری کرد و از این جهت نام او در زمره آخرین طبقهٔ صحابه ذکر شده است. گزارشهای مربوط به محبت بسیار پیامبر(ص) به او و برادرش حسین(ع) در بیشتر منابع شیعه و اهلسنت آمده است.
از مهمترین حوادث این دوره، حضور او به همراه پدر و مادر و برادرش در ماجرای مباهله پیامبر(ص) با مسیحیان نجران است. او و برادرش، مصداق واژه «أَبْنَاءَنَا» در آیه مباهله بودند. به گفته سید جعفر مرتضی او در بیعت رضوان نیز حضور داشت و با پیامبر بیعت کرد. آیاتی از قرآن درباره او و دیگر اصحاب کساء نازل شده است. گفتهاند او در هفتسالگی در مجلس پیامبر(ص) حضور مییافت و آنچه بر پیامبر وحی میشد را برای مادرش بازگو میکرد.
از سُلَیم بن قَیس (درگذشته اواخر قرن اول هجری) نقل شده است پس از رحلت رسول خدا(ص) که ابوبکر خلافت را به دست گرفت، حسن بن علی به همراه پدر، مادر و برادرش، شبانه به درِ خانه انصار میرفتند و آنان را به یاری امام علی(ع)، فرامیخواندند. همچنین گفتهاند او به نشستن ابوبکر بر منبر پیامبر اعتراض داشت.
دوره جوانی
گزارشهای مربوط به دوره جوانی امام حسن(علیه السلام) محدود است، از جمله در الامامة و السیاسة آمده است که به دستور عمر بن خطاب، حسن بن علی در شورای ششنفره تعیین خلیفه به عنوان شاهد حضور داشت.
در برخی منابع اهلسنت آمده است که حسنین در جنگ افریقیه در سال ۲۶ق و جنگ طبرستان در سال ۲۹ق یا ۳۰ق حضور داشتهاند. این گونه روایات، موافقان و مخالفانی داشته است. جعفر مرتضی عاملی با توجه به اشکالات سندی آنها و نیز مخالفت امامان(ع) با شیوه فتوحات، آنها را ساختگی دانسته و اجازه ندادنِ امام علی(ع) به حسنین برای ورود به میدان جنگ در صفین را تاییدی بر آن شمرده است. ویلفرد مادلونگ بر این باور است که امام علی(ع) احتمالاً میخواسته فرزندش حسن را در سن جوانی با امور جنگی آشنا کند و به تجربیات جنگیاش بیفزاید. از دیگر گزارشهای مربوط به این دوره آن است که هر گاه مردم از عثمان نزد علی(ع) شکایت میبردند، او فرزندش حسن را نزد عثمان میفرستاد. بنابر نقل بلاذری، در ماجرای شورش مردم در اواخر خلافت عثمان، که به محاصره خانه او و بستن آب بر او و در نهایت کشته شدنش انجامید، حسن بن علی و برادرش، به دستور امام علی(ع)، در کنار عدهای دیگر به محافظت از خانه عثمان پرداختند. به گفته قاضینعمان مغربی (درگذشته ۳۶۳ق) و نویسنده دلائل الامامة، پس از آنکه شورشیان آب را بر عثمان بستند، امام مجتبی(ع) به دستور پدر، به خانه عثمان آب رسانده است. گزارشهایی از زخمی شدن حسن بن علی در این ماجرا حکایت دارد ولی برخی علمای شیعه همچون علامه امینی این گزارشها را ساختگی دانستهاند. سید مرتضی پس از تردید در اینکه امام علی(ع)، حسنین(ع) را برای دفاع از عثمان فرستاده باشد، علت این اقدام را جلوگیری از قتل عمدی خلیفه و رساندن آب و غذا به خانواده او میداند، نه جلوگیری از برکناری او از خلافت، چرا که او به جهت کارهای ناروایش مستحق خلع شدن از خلافت بود.
مباهله
از وقایع سیاسیِ مربوط به دوران کودکی حسن مجتبی، رویداد مباهله است. به واسطه دیدار هیئتی از مسیحیان نَجران در سال ۶۳۲–۶۳۱ که عقاید اسلام را دربارهٔ عیسی قبول نداشتند آیه مباهله نازل شد: «هر کس پس از علمی که به تو رسید، در این مورد [درباره عیسی] با تو مجادله کرد، بگو ما پسران خود و شما پسران خود را، ما زنان خود و شما زنان خود را، ما جانهای خود و شما جانهای خود را بخوانیم و سپس مباهله کنیم. و لعنت خدا را برای دروغگویان طلب کنیم». در خلال این مراسم محمد حسن، حسین، علی و فاطمه را در زیر عبای خود جمع کرد و بنا بر منابع شیعی و برخی منابع اهل سنت آنها را اهل بیت خود نامید. به تصدیق این گزارشها مباهله انجام نشد زیرا مسیحیان خود را از انجام آن معذور داشتند.
دوران خلافت ابوبکر، عمر و عثمان
با درگذشت پیامبر اسلام، شرایط ویژهای در زندگی حسن مجتبی آغاز شد که در ماجراهای سقیفه و پس از آن فدک و رویدادهای مربوط به آنها نمود یافت. روایات دربارهٔ این دوره از زندگی حسن زیاد نیست؛ اما در همین روایاتِ اندک، حضور اجتماعیِ او قابل توجه است. طبق برخی روایات دربارهٔ ماجرای فدک که در منابع شیعه منعکس شده است، فاطمه زهرا حسنین را بهعنوان شاهدانی برای شهادت به درستی گفتههایش در برابر ابوبکر حاضر کرد. حسن در این دوران به خلفای وقت (ابوبکر و عمر) اعتراضاتی را مطرح، و آنان را در غصب جایگاه پدرش شماتت میکرد. دیگر حضور اجتماعیِ مهمِ حسن مجتبی، حضور وی بهعنوان شاهد در شورای شش نفرهٔ تعیین خلیفهٔ پس از عمر و بهدرخواست عمر است که به عقیده حاجمنوچهری اهمیت بسیار زیادی دارد و نشاندهندهٔ جایگاه اجتماعیِ حسن مجتبی بهعنوان یکی از اهل بیت و نیز شخصیت فردیَش نزد مهاجرین و انصار است. مرتضی عاملی از تاریخدانان شیعه، دلیل و اهمیت حضور حسن در شورا را از دیدگاه حسن، همچون دلیل حضور پدرش علی دانسته که اعتراض به تعارض در گفتارِ عمر دربارهٔ عدم جمع شدنِ نبوت و خلافت در یک خاندان و دعوت از وی برای شوراست. او برای دلیل حضور حسن از دید عمر نیز، به محق بودنِ حسن مجتبی برای مشارکتهای سیاسی اشاره دارد.
در دورهٔ خلافت عثمان گزارشهایی از حضورِ حسن مجتبی در سپاهِ مسلمانان برای نبردهای طبرستان و مناطق داخلی ایران در سال ۳۰ ه.ق/۶۵۱ م وجود دارد، اما در صحت آنها تردید است. ابن اسفندیار تاریخدان مسلمان، روایت میکند که حسن مجتبی در زمان خلافت عمر بههمراه عبدالله بن عمر و لشکری از کوفیان، در لشکرکشی به سمت آمل در طبرستان حضور داشته است. ویلفِرِد مادِلُونگ بر این باور است که علی بن ابیطالب احتمالاً میخواسته است که حسن مجتبی را در سن جوانی با امور جنگی آشنا کند و به تجربیات جنگیاش بیفزاید. بعضی محققان شیعه مانند قُرَشی و حسینی، این گزارشها را پذیرفتهاند و در توجیه آنها مطالبی گفتهاند، اما مرتضی عاملی با توجه به اختلافات دربارهٔ فتوحات دورهٔ خلفای راشدین، ماجرا را مورد تردید دانسته و دلایلی در عدم صحت آنها آورده است. بهگفتهٔ مادلونگ در ایرانیکا، در قضیهٔ اجرای حد شرعی بر روی ولید بن عُقبَه بهعلت شُربِ خَمر در زمان عثمان، وقتی علی به حسن گفت که زدنِ چهل ضربه شلاق را برعهده بگیرد، حسن نپذیرفت. علی حسن را سرزنش کرده و این کار را به برادرزادهاش، عبدالله بن جعفر سپرد.
یکی از مهمترین رویدادهای این دوران، اعتراضِ دستههایی از مسلمانان به عملکرد عثمان در خلافت بود. رفتارِ عثمان در مدینه و معاویه، کارگزارش در دمشق، در بهکارگماریِ نزدیکان در مناصب دولتی و برقراری مقرریهای هنگفت و مالاندوزی و اسراف و بیپرواییِ بعضی شخصیتهای سیاسی در برابر احکام پیامبر، سبب اعتراض عمومی شد و کسانی مانند ابوذر غِفاری به مخالفت با عثمان برخاستند. در ماجرای مخالفت ابوذر، حسن مجتبی بهعنوان مدافعِ حق از ابوذر دفاع میکرد. طبق گزارش منابع، در هنگام تبعید ابوذر به رَبَذه، با وجود ممنوعیتِ صحبت با ابوذر از سوی حکومت، حسن مجتبی همراه پدرش به بدرقهٔ او رفتند که سبب درگیری میان ایشان با عثمان شد. تشدید مخالفتها با عثمان، سبب حملهٔ معترضان به خانهٔ وی شد؛ در این میان، علی بن ابیطالب، حسنین را برای دفاع به خانهٔ عثمان فرستاد و آنان بههمراه فرزندانِ دیگر صحابهٔ نامدارِ پیامبر، مانند عبدالله بن زبیر و عبدالله بن عمر، در هنگام محاصرهٔ عثمان، در دفاع از وی شرکت داشتهاند. بهفرمان عثمان، حسن مجتبی در روزِ آخرِ محاصره، شمشیر و ابزارآلاتِ جنگی را کنار گذاشت. بهگفتهٔ بَلاذُری، حسن مجتبی در این جریان، اندکی زخمی شد. اما مرتضی عاملی به این روایت با دید تردید نگریسته و از گزارشهای فراوانی یاد میکند که عثمان، قبل از هرگونه تهاجمی علیهش، حسن را مرخص کرده یا اساساً کمک او را نپذیرفته است. بهاعتقاد مادلونگ، حسن مکرراً از پدرش علی بهخاطر این که بیشتر از اینها در دفاع از عثمان مشارکت نداشته، انتقاد میکرد. اما حدیثشناس شیعه، عبدالحسین امینی، این موضوع را بهخاطر عدم شرکتِ هیچیک از صحابهٔ پیامبر در دفاع از عثمان، بعید دانسته است. باقر شریف قرشی، این گزارش را ساختهٔ امویان میداند و دلیل آن را عدم حمایتِ هیچ شخصیت دیگری جز امویان و آنان که از حمایت از عثمان سود میبردند، میشمرد. از سوی دیگر مرتضی عاملی با وجود بیان برخی جزئیات مورد مناقشه، اما اصل ماجرا را قابل توجیه میداند و دلیل آن را غیرقابل دفاع دانستنِ شیوهٔ مخالفان عثمان بیان میکند که جامعهٔ اسلامی را با مشکل مواجه میکرد.
همسران و فرزندان
گزارشها درباره شمار همسران و فرزندان حسن بن علی(علیه السلام) متفاوت است. با وجود آنکه منابع تاریخی، حداکثر نام ۱۸ همسر برای امام حسن(ع) ذکر کردهاند، ارقامی مانند ۲۵۰،۲۰۰،۹۰و ۷۰ برای تعداد همسران وی ذکر شده است.
برخی منابع با اشاره به کثرت ازدواج و طلاق وی، او را «مِطلاق» (بسیار طلاق دهنده) خواندهاند.افزون بر آن گفتهاند حسن بن علی(ع) کنیزانی داشته و از برخی آنها صاحب فرزند شده است.
بحث مِطْلاق بودن امام حسن(ع) در برخی منابع کهن و معاصر مورد نقد تاریخی، سندی و محتوایی قرار گرفته است. به گفته مادلونگ نخستین کسی که شایع کرد امام حسن(ع) ۹۰ همسر داشته، «محمد بن کلبی» بوده و این عدد را نیز «مدائنی» (درگذشته ۲۲۵ق) ساخته است. در عین حال خود کلبی تنها از یازده زن نام برده که ازدواج پنج نفر از آنان با امام حسن(ع) مشکوک است. قرشی این اخبار را برساخته عباسیان با هدف مقابله با سادات حسنی دانسته است.
در تعداد فرزندان امام مجتبی(ع) نیز اختلاف است. شیخ مفید تعداد فرزندان او را ۱۵ تن ذکر کرده است.
همسر | فرزندان |
---|---|
جعده | – |
ام بشیر | زید، ام الحسن و ام الحسین |
خوله | حسن مثنی |
ام اسحاق | حسین، طلحه و فاطمه |
نَفیله یا رَمله | عمر، قاسم و عبدالله |
چند همسر دیگر | عبدالرحمن، ام عبدالله، فاطمه، ام سلمه و رقیه |
طبرسی فرزندان امام حسن(ع) را ۱۶ نفر دانسته و ابوبکر را نیز از فرزندان وی برشمرده است که در واقعه عاشورا به شهادت رسید.
- نسل امام حسن
نسل امام حسن (علیه السلام) از حسن مثنی، زید، عمر و حسین اثرم ادامه یافت. نسل حسین و عمر پس از مدتی از بین رفت و تنها نسل حسن مثنی و زید بن حسن باقی ماند. فرزندان او را سادات حسنی مینامند. بسیاری از آنها در طول تاریخ تحرکات اجتماعی و سیاسی داشته و در سده دوم و سوم، قیامهایی بر ضد حکومت عباسی انجام داده و حکومتهایی در نقاط مختلف کشورهای اسلامی بر پا کردهاند. این سلسله از سادات در برخی مناطق همچون مراکش به شُرَفاء معروفاند.
سکونت در کوفه، خلافت امام علی(علیه السلام)
امام مجتبی در دوره پنج ساله خلافت امام علی(علیه السلام) در همه مراحل در کنار پدر حضور داشت. بنابر نقل کتاب الاختصاص حسن بن علی(ع) پس از بیعت مردم با امام علی(ع)، به درخواست پدر بر منبر رفت و برای مردم سخن گفت. از گزارش وقعة صفین در مورد نخستین روزهای ورود امام علی(ع) به کوفه برمیآید که حسن بن علی نیز همراه پدر، در کوفه اقامت گزیده است.
- در جنگ جمل
در برخی گزارشها آمده است، پس از شورش ناکثین و حرکت امام علی(علیه السلام) و سپاهیانش برای مقابله با آنها، حسن بن علی در میانه راه از پدر خواست که از این جنگ بپرهیزد. بنابر نقل شیخ مفید (درگذشته ۴۱۳ق)، امام حسن(ع) از سوی پدر مامور شد به همراه عمار بن یاسر و قیس بن سعد مردم کوفه را برای پیوستن به سپاه امام علی(ع) بسیج کند. او در کوفه برای مردم خطبهای خواند و پس از بیان فضایل امام علی(ع) و پیمانشکنی طلحه و زُبَیر، آنان را به یاری امام علی(ع) فراخواند.
در جنگ جمل، وقتی عبدالله بن زبیر امام علی(ع) را به کشتن عثمان متهم کرد، حسن بن علی خطبهای خواند و به نقش زبیر و طلحه در کشتن عثمان اشاره کرد. امام مجتبی(ع) در این جنگ فرماندهی جناح راست سپاه را بر عهده داشت. ابنشهرآشوب روایت کرده است امام علی(ع) در این جنگ نیزه خود را به محمد بن حنفیه داد و از او خواست شتر عایشه را از پا درآورد ولی او موفق نشد، سپس حسن بن علی نیزه را گرفت و توانست شتر را زخمی کند. نقل شده است پس از جنگ جمل، امام علی(ع) بیمار شد و اقامه نماز جمعه با مردم بصره را به عهده فرزندش حسن گذاشت. او در خطبه نماز، بر جایگاه اهلبیت و عاقبت سوء کوتاهی در حق آنان تاکید کرد.
- جنگ صفین
به گفته نصر بن مزاحم (درگذشته ۲۱۲ ق) حسن بن علی پیش از حرکت سپاه امام علی(علیه السلام) به سوی صفین، خطبهای خواند و مردم را به جهاد ترغیب کرد. بر اساس پارهای اخبار، او در جنگ صفین به همراه برادرش حسین بن علی(ع) فرماندهی جناح راست لشکر را بر عهده داشت. در گزارش اسکافی (درگذشته ۲۴۰ ق) آمده است وقتی حسن بن علی در میان جنگ با یکی از بزرگان سپاه شام روبهرو شد، او از جنگیدن با امام حسن(ع) خودداری کرد و گفت من رسول خدا را دیده بودم در حالی که سوار بر شتری میآمد و تو جلوی او سوار بودی. من نمیخواهم در حالی رسول خدا را ملاقات کنم که خون تو بر گردنم باشد.
در کتاب وقعة صفین آمده است عبیدالله بن عمر (فرزند عمر بن خطاب) در اثنای جنگ با حسن بن علی(ع) ملاقات کرد و به وی پیشنهاد داد که به جای پدرش خلافت را بر عهده گیرد، چرا که قریش، علی(ع) را دشمن میدارند. امام حسن(ع) در پاسخ گفت: به خدا سوگند هرگز چنین نخواهد شد. سپس به او گفت: گویا میبینم که امروز و فردا کشته خواهی شد و همانا شیطان تو را فریفته است. بنابر نقل وقعه صفین، عبیدالله بن عمر در آن جنگ کشته شد. پس از پایان جنگ و پیش آمدن حکمیت، حسن بن علی به درخواست پدر برای مردم سخنرانی کرد.
در مسیر بازگشت از صفین، امام علی(ع) نامهای با محتوای اخلاقی-تربیتی خطاب به فرزندش امام حسن (ع) نوشته است که در نهج البلاغه غالبا به عنوان نامه ۳۱ آمده است.
در کتاب «الاستیعاب» آمده است حسن بن علی(ع) در جنگ نهروان نیز حضور داشته است. نیز در برخی اخبار آمده است امام علی(ع) در آخرین روزهای عمر خود که برای رویارویی دوباره با معاویه لشکرآرایی میکرد، فرزندش حسن را به فرماندهی سپاهی ده هزار نفری گماشت.
بیعت مسلمانان و مخالفت اهل شام
بنا بر نقل منابع شیعه و اهل سنت، پس از شهادت امام علی در سال ۴۰ق. مردم با حسن بن علی(علیه السلام) برای خلافت بیعت کردند. به گفته بلاذری (درگذشته ۲۷۹ق)، عبیدالله بن عباس پس از دفن پیکر امام علی(ع)، به میان مردم آمد و خبر شهادت امام را به آنان داد و گفت: او جانشینی شایسته و بردبار به جا گذاشته است. اگر دوست دارید با او بیعت کنید. در کتاب الارشاد آمده است صبح جمعه ۲۱ رمضان حسن بن علی در مسجد، خطبهای خواند و شایستگیها و فضائل پدر خویش را برشمرد و بر پیوند خود با پیامبر(ص) تاکید کرد و با اشاره به امتیازات خود، به آیاتی از قرآن درباره موقعیت خاص اهلبیت(ع)، استناد نمود. پس از سخنان او، عبدالله بن عباس برخاست و به مردم گفت: با فرزند پیامبرتان و وصیّ امامتان بیعت کنید. مردم نیز با او بیعت کردند. منابع، تعداد بیعتکنندگان را بیش از چهل هزار نفر شمردهاند. بنابر نقل طبری، قیس بن سعد بن عباده فرمانده سپاه امام علی(ع) نخستین کسی بود که بیعت کرد.
به گفته حسین محمد جعفری در کتاب تشیع در مسیر تاریخ، بسیاری از اصحاب پیامبر(ص) که پس از ساخت کوفه در این شهر ساکن شده یا در دوره خلافت امام علی(ع)، همراه او به کوفه آمده بودند، در بیعت با امام حسن(ع) شرکت کردند یا خلافت او را پذیرفتند. جعفری با تکیه بر قرائنی معتقد است اهالی مکه و مدینه نیز با خلافت حسن بن علی موافق بودند و مردم عراق او را تنها گزینه برای این مقام میدانستند. به گفته جعفری مردم یمن و فارس نیز نسبت به این بیعت، تایید ضمنی داشته یا حداقل، اعتراض و مخالفتی نکردهاند.
در برخی منابع آمده است هنگام بیعت، شروطی مطرح شد؛ از جمله در الامامة و السیاسة آمده است حسن بن علی به مردم گفت: آیا بیعت میکنید که فرمانم را اطاعت کنید و با هر کس جنگیدم بجنگید و با هر کس صلح کردم، صلح کنید؟ آنها با شنیدن این سخن به تردید افتادند و نزد حسین بن علی(ع) رفتند تا با او بیعت کنند، ولی او گفت: به خدا پناه میبرم که تا حسن زنده است با شما بیعت کنم. آنان بازگشتند و با حسن بن علی بیعت کردند. طبری (درگذشته ۳۱۰ق) گفته است قیس بن سعد هنگام بیعت با او شرط کرد که بر اساس کتاب خدا و سنت پیامبر عمل کند و با کسانی که خون مسلمانان را حلال میشمرند، بجنگد؛ ولی امام حسن(ع)، تنها کتاب خدا و سنت پیامبر را پذیرفت و هر شرط دیگری را برگرفته از همین دو شرط دانست. عدهای از این گونه گزارشها چنین نتیجه گرفتهاند که امام حسن(ع) فردی صلحطلب و جنگگریز بوده و سیره و منش او با پدر و برادرش تفاوت داشته است.
رسول جعفریان معتقد است که این شرطها، به این معنا نبود که حسن بن علی از آغاز قصد جنگ نداشته، بلکه هدف اصلی وی، حفظ حوزه اقتدار خود به عنوان پیشوای جامعه برای آزاد بودن در تصمیمگیری بوده است و حتی اقدامات بعدی او نشان میدهد که بر جنگ اصرار داشته است. به گفته ابوالفَرَج اصفهانی یکی از نخستین اقدامات حسن بن علی(ع) پس از خلافت، افزایش صد در صدی دستمزد سربازان بود.
جنگ و صلح با معاویه
مهمترین رویداد سیاسی در زندگی حسن بن علی(علیه السلام)، جنگ با معاویه است که به صلح انجامید. همزمان با بیعت مردم عراق با حسن بن علی، و تایید ضمنی آن از سوی مردم حجاز و یمن و فارس، اهالی شام با معاویه بیعت کردند. معاویه در سخنرانیهای خود و در نامهنگاریهایی که با امام حسن(ع) داشت، بر تصمیم جدی خود برای بهرسمیتنشناختن این بیعت تاکید کرد. او که از زمان مرگ عثمان خود را برای خلافت، آماده کرده بود با لشکری به سوی عراق حرکت کرد. بر اساس برخی گزارشها، امام حسن(ع) تا حدود پنجاه روز پس از شهادت پدر و بیعت مردم، هیچ اقدامی در زمینه جنگ یا صلح نکرد. او وقتی از حرکت سپاه شام باخبر شد، با لشکریانش از کوفه خارج شد و سپاهی به فرماندهی عبیدالله بن عباس به سمت معاویه فرستاد.
-
- جنگ میان دو سپاه
پس از برخوردی که میان دو سپاه رخ داد و به شکست شامیان انجامید، معاویه شبانه به عبیدالله پیغام داد که حسن بن علی به من پیشنهاد صلح داده و کار خلافت را به من واگذار خواهد کرد. معاویه به او وعده پرداخت یک میلیون درهم داد و او به معاویه پیوست. پس از آن، قیس بن سعد فرماندهی سپاه امام را بر عهده گرفت. بنابر نقل بلاذری (درگذشته ۲۷۹ق) پس از پیوستن عبیدالله به سپاه شام، معاویه با این گمان که سپاه امام حسن(ع) ضعیف شده، دستور داد با تمام توان به آنها حمله کنند، ولی سپاه امام به فرماندهی قیس، شامیان را شکست دادند. معاویه درصدد برآمد قیس را نیز با وعدهای شبیه آنچه به عبیدالله وعده داده بود، از سر راه بردارد، ولی موفق نشد.
-
- موقعیت امام حسن(علیه السلام) در ساباط
از سویی امام حسن(علیه السلام) با لشکریان خود به ساباط رفت. به گفته شیخ مفید امام حسن(ع) برای آنکه یاران خود را بیازماید و فرمانبری آنها را بسنجد، خطبهای خواند و گفت: «وحدت و همدلی برایتان بهتر از تفرقه و جدایی است…؛ همانا تدبیری که من برای شما میاندیشم برای شما بهتر از تدبیری است که برای خودتان دارید..» پس از سخنان او، مردم با یکدیگر گفتند او قصد دارد با معاویه صلح کند و خلافت را به او واگذارد. عدهای به خیمه او هجوم بردند و وسایل او را غارت کردند و حتی سجاده او را از زیر پایش کشیدند. ولی بنابر نقل یعقوبی (درگذشته ۲۹۲ق) علت این حادثه آن بود که معاویه چند نفر را برای گفتگو نزد حسن بن علی فرستاد. آنها وقتی از نزد وی برمیگشتند، با صدای بلند به گونهای که مردم بشنوند، با یکدیگر میگفتند: خدا توسط پسر رسول خدا، خون مسلمانان را حفظ و فتنه را خاموش کرد؛ او صلح را پذیرفت. سپاهیان امام با شنیدن این سخنان برآشفتند و به خیمه او حمله کردند. پس از این ماجرا یاران نزدیک امام حسن(ع) به محافظت از او پرداختند، ولی در تاریکی شب یکی از خوارج به او نزدیک شد و گفت: ای حسن مشرک شدی همان گونه که پدرت مشرک شد؛ سپس با خنجری به ران او زد و امام که سوار بر اسب بود بر زمین افتاد. حسن بن علی(ع) را بر روی تختی به مدائن بردند و در خانه سعد بن مسعود ثقفی منزل دادند تا درمان شود.
جنگ میان معاویه و امام حسن(ع)، در نهایت به امضای قرارداد صلح انجامید. به گفته رسول جعفریان دلایلی از جمله سستی مردم، شرایط زمانه و حفظ شیعیان سبب شد امام مجتبی(ع) صلح را بپذیرد. بر اساس این قرارداد خلافت به معاویه واگذار شد.
ماجرای صلح با معاویه
همزمان با رویارویی دو سپاه عراق و شام امام حسن(علیه السلام) مورد سوء قصد قرار گرفت و مجروح شد و برای مداوا به مدائن رفت. در حالی که امام حسن(ع) در مدائن به مداوا مشغول بود، گروهی از سران قبائل کوفه پنهانی به معاویه نامه نوشتند و اعلام فرمانبرداری کردند. آنها معاویه را به آمدن به سوی خود ترغیب کردند و قول دادند حسن بن علی را به وی تسلیم کنند یا به قتل برسانند. به گفته شیخ مفید (درگذشته ۴۱۳ق)، امام حسن(ع) وقتی این خبر و همچنین خبر پیوستن عبیدالله بن عباس به معاویه را شنید و از سویی سستی و بیرغبتی یاران خویش را مشاهده کرد، دریافت که تنها با عدهای اندک از شیعیانش، نمیتواند در برابر لشکر انبوه شام مقاومت کند. زید بن وهب جهنی نقل کرده است که امام حسن(ع) در مدت مداوای خود در مدائن به او گفت: «به خدا سوگند اگر با معاویه بجنگم، مردم عراق گردن مرا میگیرند و مرا تسلیم او میکنند. به خدا سوگند اگر در حال عزت با معاویه صلح کنم، بهتر است که در اسارت به دست او کشته شوم یا بر من منت گذارد و از کشتنم صرف نظر کند و برای همیشه ننگی بر بنی هاشم باقی بماند.»
پیشنهاد صلح از سوی معاویه
بنابر نقل یعقوبی از جمله ترفندهای معاویه برای آنکه جنگ را به صلح بکشاند، این بود که کسانی را بین سپاهیان امام حسن(علیه السلام) فرستاد تا شایع کنند که قیس بن سعد نیز به معاویه پیوسته، و از سویی کسانی را به میان سپاهیان قیس فرستاد تا شایع کنند که حسن بن علی، صلح را پذیرفته است. او همچنین نامههای کوفیان در اعلام فرمانبرداری از او را برای حسن بن علی(ع) فرستاد و به او پیشنهاد صلح داد و شرطهایی نیز بر عهده خود گذاشت. به گفته شیخ مفید، امام حسن(ع) با وجود آنکه به معاویه اعتماد نداشت و از نیرنگ او آگاه بود، چارهای جز پذیرش صلح ندید. در گزارش بلاذری آمده است معاویه، صفحهای سفید و مهرشده برای حسن بن علی(ع) فرستاد تا هر شرطی که میخواهد در آن بنویسد. امام حسن(ع) که شرایط را چنین دید، برای مردم سخن گفت و از آنان خواست نظرشان را در مورد جنگ یا صلح بگویند. مردم با شعار «البقیة البقیة»(یعنی ما زندگی کردن و زنده ماندن را می خواهیم) درخواست پذیرش صلح کردند. و بدین ترتیب امام حسن(ع) صلح را پذیرفت. تاریخ برقراری صلح، ۲۵ ربیعالاول و در برخی منابع، ربیعالاخر یا جمادیالاولی سال ۴۱ق ثبت شده است.
مفاد صلحنامه
گزارشها درباره مفاد صلحنامه گوناگون است. از جمله مفادی که در منابع نقل شده، این است که خلافت به معاویه واگذار شود به این شرط که بر اساس کتاب خدا و سنت پیامبر(ص) و سیره خلفای نخستین عمل نماید و برای خود جانشین تعیین نکند و همه مردم از جمله شیعیان علی(ع) در امنیت باشند. شیخ صدوق گفته است که امام حسن(ع) هنگام واگذاری خلافت به معاویه، به این شرط با او بیعت کرد که او را امیر المؤمنین نخواند.
در برخی منابع آمده است امام حسن(ع) شرط کرد خلافت پس از معاویه، به او واگذار شود و افزون بر آن، معاویه پنج میلیون درهم به او بپردازد. به گفته جعفری، این دو شرط را نماینده امام حسن(ع) در ماجرای صلح قرار داد ولی امام نپذیرفت و تاکید کرد که تعیین خلیفه پس از معاویه، با شورای مسلمانان باشد و در مورد شرط مالی نیز گفت معاویه حق ندارد چنین تصرفی در بیتالمال مسلمانان کند. برخی نیز گفتهاند شرط مالی را خود معاویه یا نمایندگان وی قرار داده بودند.
امام حسن (ع) علیرغم کنارهگیری از خلافت، همچنان امام شیعیان به شمار میرفت و حتی شیعیانی که به صلح امام اعتراض داشتند، هرگز امامت او را انکار نکردند و او تا پایان عمر، رئیس و بزرگ خاندان پیامبر بود.
- واکنشها و پیامدها
در گزارشها آمده است پس از صلح امام حسن، گروهی از شیعیان ابراز تأسف و ناخوشنودی میکردند و حتی عدهای امام را سرزنش کردند و او را «مذلّ المؤمنین»(خوار کننده مومنان) خواندند. امام در پاسخ پرسشها و اعتراضها، بر ضرورت التزام به تصمیم «امام» تاکید کرد و علت صلح خود را همان علت صلح حدیبیه خواند و حکمت این کار را از سنخ حکمت کارهای خضر (ع) در ماجرای همسفر شدن با موسی(ع) دانست.
در منابع متعدد تاریخی آمده است که معاویه به مفاد صلحنامه عمل نکرد و بسیاری از شیعیان امام علی(ع) از جمله حجر بن عدی را به قتل رساند. نقل شده است معاویه پس از صلح وارد کوفه شد و برای مردم خطبه خواند و گفت: هر شرطی که کردم، پس میگیرم و هر وعدهای که دادم زیر پا می گذارم. همچنین گفت: من با شما نجنگیدم تا نماز و روزه و حج انجام دهید، بلکه جنگیدم تا بر شما حکمرانی کنم.
دوران سکونت در مدینه و مرجعیت دینی
حسن بن علی(علیه السلام) پس از صلح با معاویه، علی رغم درخواست عدهای از شیعیانش برای ماندن در کوفه، به مدینه بازگشت و تا پایان عمر همانجا ماند و تنها سفرهایی به مکه و شام داشته است. امام مجتبی(ع) پس از شهادت امام علی(ع) و به وصیت او، متولی اوقاف و صدقات وی بوده است. بنابر نقل کافی این وصیت در ۱۰ جمادی الاولی سال ۳۷ق. نوشته شده است.
مرجعیت علمی
گزارشهایی از جلسات مستمر امام حسن(علیه السلام) در مدینه برای آموزش و هدایت مردم وجود دارد، از جمله ابنسعد (درگذشته ۲۳۰ق) و بلاذری (درگذشته ۲۷۹ق) و ابنعساکر (درگذشته ۵۷۱ق) نقل کردهاند که حسن بن علی نماز صبح را در مسجد النبی میخواند و تا طلوع آفتاب به عبادت میپرداخت و سپس بزرگان و حاضران در مسجد نزد او مینشستند و به بحث و گفتگو میپرداختند. او بعد از ظهر نیز همین برنامه را داشته است. در کتاب الفصول المهمة نیز آمده است حسن بن علی در مسجد پیامبر مینشست و مردم بر گرد او حلقه میزدند و او به پرسشهای آنان پاسخ میگفت.در عین حال به گفته مهدی پیشوایی، حسن بن علی(ع) در این دوره با نوعی انزوای ناخواسته و همچنین بیاقبالی مردم روبهرو بوده است که در به انحراف رفتن اخلاقی جامعه آن روز نقش داشت. علامه تهرانی معتقد است که دوران امامت امام مجتبی(َع) و امام حسین(ع) چون از سختترین و تاریکترین دورهها به واسطه حکومت بنیامیه بوده و با توجه به طول مدت حیات این دو و نیز مدت امامت و ولایتشان باید به طور طبیعی هزاران حدیث، خطبه و موعظه در تفسیر قرآن در دست باشد ولی خطبهها و مواعظ و کلمات آنان در نهایت اختصار و قِلّت است.
جایگاه اجتماعی
از اخبار تاریخی برمیآید که امام حسن(علیه السلام) دارای جایگاه اجتماعی خاص بوده است. بنابر گزارش ابنسعد (درگذشته ۲۳۰ق) وقتی مردم در مراسم حج، حسن بن علی را میدیدند، برای تبرک جستن به سوی او هجوم میبردند تا جایی که حسین بن علی(ع) به کمک چند نفر دیگر، جمعیت را از او دور میکردند. همچنین نقل شده که ابنعباس با وجود آنکه از بزرگان اصحاب بود و از نظر سن نیز بزرگتر از امام حسن(ع) بود، هنگام سوار شدن امام حسن(ع) بر اسب، رکاب را برای او میگرفت.
دخالت نکردن در امور سیاسی و عدم همکاری با معاویه
گفتهاند پس از خروج امام حسن(علیه السلام) از کوفه، گروهی از خوارج در نخیله جمع شدند تا به جنگ معاویه بروند. معاویه نامهای به حسن بن علی نوشت و از او خواست برگردد و با آنها بجنگد. امام نپذیرفت و در پاسخ او نوشت: اگر میخواستم با کسی از اهل قبله بجنگم، با تو میجنگیدم.
در برخی روایات آمده است که امام مجتبی(ع) با وجود همراهی نکردن با معاویه و اعتراض به اقدامات او، هدایای او را میپذیرفت. مبلغی که معاویه در کنار هدایای دیگر برای او میفرستاد را سالانه یک میلیون درهم یا صد هزار دینار گفتهاند. از برخی نقلها برمیآید که وی گاه قرضهای خود را میپرداخت و بقیه را میان خویشان و زیردستان خود تقسیم میکرد و گاه همه آن هدایا را به دیگران میبخشید. اخباری نیز وجود دارد که حسن بن علی(ع) در مواردی هدایای معاویه را نمیپذیرفته است. این گونه اخبار، واکنشها و تردیدهایی را در پی داشته و از جمله در بُعد کلامی بحثهایی پیرامون آن مطرح شده است. برای نمونه سید مرتضی دریافت مال و صله از معاویه را برای امام حسن(ع) جایز و بلکه واجب شمرده و آن را از این باب دانسته که باید اموال حاکمی که به زور بر امت حکمفرما شده، گرفته شود.
-
- برخورد امویان
گزارشهایی از برخورد نامناسب امویان با امام حسن(علیه السلام) وجود دارد. همچنین در کتاب احتجاج، مناظراتی میان امام حسن(ع) و معاویه و اطرافیانش نقل شده است. او در این مناظرات از جایگاه اهلبیت دفاع کرده و از ماهیت و جایگاه دشمنان خود پرده برداشته است. از جمله بنا بر گزارشی که در الاحتجاج نقل شده است، در مجلسی که حامیان حکومت معاویه مانند عمرو بن عثمان، عمرو بن عاص، عتبة بن ابیسفیان، ولید بن عقبه و مغیرة بن شعبة در حضور معاویه بودند امام مجتبی(ع) با استناد به آیات قرآن و روایات و گزارشهای تاریخی آنان را محکوم کرد و حق و جایگاه امام علی(ع) و اهلبیت را چنان تبیین کرد که پیشگویی معاویه پیش از برگزاری مجلس مناظره (مبنی بر روسیاهی و رسوایی و محکومیت مطالبه کنندهگان مناظره) تحقق پیدا کرد.
شهادت و ماجرای تشییع
در بسیاری از منابع شیعه و اهلسنت آمده است که امام حسن(علیه السلام) با خوراندن زهر به شهادت رسید. طبق برخی گزارشها، او را چند بار مسموم کرده بودند، اما از مرگ نجات یافته بود. در مورد مسمومیت آخر که به شهادت وی انجامید، شیخ مفید گفته است معاویه وقتی تصمیم گرفت برای ولایتعهدی پسرش یزید بیعت بگیرد، صد هزار درهم برای جعده دختر اشعث بن قیس (همسر امام حسن(ع)) فرستاد و به او وعده داد که در قبال مسموم کردن شوهرش، او را به ازدواج یزید درخواهد آورد. نام جعده به عنوان قاتل حسن بن علی(ع) در منابع اهلسنت نیز آمده است. مادلونگ، شیعه پژوه آلمانی معتقد است مسئله جانشینی معاویه و تلاش او برای ولایتعهدی یزید، روایات مسموم شدن امام حسن به تحریک معاویه و به دست جعده را تأیید میکند. گزارشهای دیگری، هند یکی از همسران امام حسن(ع) یا یکی از خادمان او را عامل مسموم کردن او دانستهاند. گفتهاند حسن بن علی(ع) سه یا ۴۰ روز یا دو ماه پس از مسموم شدن به شهادت رسید.
نقل شده است پس از شهادت امام مجتبی(ع)، شهر مدینه یکپارچه شیون و گریه شد. نیز گفتهاند هنگام خاکسپاری، قبرستان بقیع پر از جمعیت شد و تا هفت روز بازارها تعطیل بود. از برخی منابع اهلسنت نقل شده است که نخستین خواری برای عرب، درگذشت حسن بن علی(ع) بود.
جلوگیری از دفنشدن کنار پیامبر
امام حسن(علیه السلام) وصیت کرد تا در کنار پیامبر اسلام دفن شود و خود را سزاوارتر از دیگران بر این امر میدانست. وی اذعان داشت اگر مخالفتی بر این موضوع قرار گرفت راضی نیست خونی، حتی به اندازهای که در حجامت ریخته میشود، از کسی ریخته شود. امام حسن(ع) وصیت کرد در صورت مخالفت با دفن در کنار پیامبر، وی را در قبرستان بقیع کنار مادربزرگش فاطمه بنت اسد دفن کنند.
مروان بن حکم داماد خلیفه سوم فردی بود که بنیامیه را جمع کرد تا از دفن امام حسن(ع) در کنار پیامبر جلوگیری کند. منابع شیعه و اهلسنت استدلال مروان را چنین نقل کردهاند که نمیپذیریم عثمان در انتهای بقیع دفن باشد و حسن بن علی کنار پیامبر دفن گردد.
عایشه همسر پیامبر نیز از دفن امام حسن(ع) در کنار پیامبر جلوگیری کرد. ابوالفَرَج اصفهانی (درگذشته ۳۵۶ق) عالم و مورخ اهلسنت نقل کرده که عایشه در حالی که سوار بر قاطر بود، مروان، بنیامیه و دیگران را به یاری طلبید تا از دفن امام حسن(ع) در کنار پیامبر جلوگیری کند. استدلال عایشه را چنین نقل کردهاند که «خانه، خانه من است و اجازه نمیدهم کسی در آن دفن شود».
در گزارش ابنشهرآشوب آمده است بنی امیه، به سمت جنازه امام مجتبی(ع) تیر پرتاب کردند. طبق این نقل، ۷۰ تیر از جنازه حسن بن علی(ع) بیرون کشیدند.
تاریخ شهادت
منابع تاریخی، سال شهادت امام حسن(علیه السلام) را به اختلاف، ۴۹ یا ۵۰ یا ۵۱ق ذکر کردهاند. نقلهای دیگری نیز وجود دارد. برخی پژوهشگران با استناد به قراینی، سال ۵۰ق را درست دانستهاند.
در مورد ماه وقوع آن، منابع شیعه، ماه صفر و اکثر منابع اهلسنت، ماه ربیعالاول را گزارش دادهاند. روز شهادت نیز در منابع شیعی متفاوت نقل شده است: بسیاری همچون شیخ مفید و شیخ طوسی(درگذشته ۴۶۰ق) و طبرسی(درگذشته ۵۴۸ق) و ابنشهرآشوب (درگذشته ۵۸۸ق)، روز ۲۸ صفر را ذکر کردهاند. در مقابل، شهید اول (درگذشته ۷۸۶ق) روز ۷ صفر و کلینی روز آخر صفر را ذکر کرده است. «یدالله مقدسی» با تحقیق در مورد سند اقوال مختلف، قول ۲۸ صفر را معتبر دانسته است.
در ایران روز ۲۸ صفر به عنوان رحلت پیامبر(ص) و شهادت امام مجتبی(ع) تعطیل رسمی است و مردم به عزاداری میپردازند، ولی در برخی از کشورها از جمله عراق، روز ۷ صفر برای امام حسن(ع) عزاداری میشود. در حوزه علمیه نجف از زمانهای دور، ۷ صفر را روز شهادت میدانستهاند و در حوزه علمیه قم نیز از زمان شیخ عبدالکریم حائری، این روز برای اقامه عزا تعطیل بوده است.
با توجه به اختلاف در تاریخ شهادت حسن بن علی(ع)، سن او را در هنگام شهادت ۴۶ یا ۴۷ یا ۴۸ سال دانستهاند.
فضائل و ویژگیها
به گفته یعقوبی (درگذشته ۲۹۲ق)، حسن بن علی(علیه السلام) از نظر ظاهری و رفتاری، شبیهترین فرد به رسول خدا(صل الله علیه و آله) بود. او قامتی متوسط و محاسنی انبوه داشت و به رنگ سیاه خضاب میکرد. فضایل فردی و اجتماعی او در منابع اسلامی گزارش شده است:
فضایل فردی
در زمینه خصوصیتهای فردی حسن بن علی روایتهایی در منابع آمده است:
-
- پیامبر(صل الله علیه و آله) او را بسیار دوست داشت
روایات فراوانی از محبت رسول خدا(صل الله علیه و آله) به نوه خود حسن بن علی(علیه السلام) وجود دارد. نقل شده که پیامبر(ص) در حالی که حسن(ع) را بر دوش خود حمل میکرد، میگفت: خدایا من او را دوست دارم، پس تو نیز او را دوست بدار. گاه که پیامبر(ص)در نماز جماعت به سجده میرفت، او بر پشت ایشان سوار میشد و پیامبر سر از سجده برنمیداشت تا او پایین آید و وقتی اصحاب از علت طولانی شدن سجده میپرسیدند، میگفت میخواستم به دلخواه خود پایین آید.
در فرائد السمطین آمده است که پیامبر(ص) درباره او فرمود: او سرور جوانان بهشت و حجت خدا بر امت است… هر که از او پیروی کند از من است و هر که از او سرپیچی کند، از من نیست.
-
- چند آیه از قرآن درباره اوست
حسن بن علی(علیه السلام) جزو اهلبیت پیامبر(صل الله علیه و آله) است که به گفته مفسران، آیاتی از قرآن درباره آنان نازل شده است، از جمله آیه اطعام که بنابر روایات شیعه و اهلسنت، درباره اهلبیت نازل شده و یکی از فضایل آنان به شمار میآید. همچنین بسیاری از مفسران با استناد به روایاتی گفتهاند که شأن نزول آیه مودت، اهلبیت پیامبر(ص) هستند. این آیه، مزد رسالت پیامبر را مودت اهلبیت دانسته است. در آیه مباهله نیز که در ماجرای مباهله پیامبر با مسیحیان نجران نازل شد، امام حسن(ع) و برادرش، مصداق واژه «اَبناءنا» معرفی شدهاند.
همچنین آیه تطهیر در مورد اصحاب کسا نازل شده که امام مجتبی(ع) یکی از آنان بوده است. به این آیه برای اثبات عصمت امامان استدلال شده است.
-
- عبادت وارتباط با خدا
امام هنگام وضو و آماده شدن برای نماز تمام پاهایش لرزیده و رنگش زرد میشد.ابوخیثمه گوید: امام حسن وقتی به نماز میایستاد بهترین لباسهایش را میپوشید سؤال شد چرا بهترین لباسهایت را میپوشی؟ فرمود:خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد و من دوست دارم که بهترین لباسم را را بپوشم و خودم را برای پرودرگارم بیارایم. از امام سجاد(ع) روایت شده است که امام حسن در هیچ حالی دیده نشد مگر اینکه خدای سبحان را یاد میکرد.
-
- چندین بار پیاده به حج رفت
امام مجتبی(علیه السلام) بارها پیاده به حج رفت و از او نقل شده است که میگفت از پروردگارم شرم دارم که او را ملاقات کنم ولی به سوی خانه او گام برنداشته باشم. گفته اند او ۱۵ یا ۲۰ یا ۲۵ بار پیاده به حج رفت، در حالی که بهترین شتران به دنبال او در حرکت بودند.
فضایل اجتماعی
در منابع به خصوصیتهای اجتماعی او نیز پرداخته شده است:
-
- بردباری او را ستودهاند
در منابع اسلامی گزارشهایی درباره بردباری او آمده و او را «حَلیم» خواندهاند.در برخی منابع اهلسنت آمده است مروان بن حکم که با او دشمنی میورزید و مانع از دفن او کنار پیامبر شد، در تشییع جنازهاش شرکت کرد و زیر تابوت را گرفت. وقتی به او اعتراض شد که تو حسن بن علی را در زمان حیاتش میآزردی، گفت من کسی را میآزردم که بردباریاش همسنگ کوهها بود.
نقل شده است که مردی شامی امام حسن(ع) را دید و به او ناسزا گفت. امام مجتبی(ع) پس از آنکه آن مرد ساکت شد، به او سلام کرد و با لبخند گفت: گویا در این شهر، غریب هستی. سپس به او گفت هر نیازی که داشته باشی ما برآورده میکنیم. آن مرد گریست و گفت خدا بهتر میداند رسالتش را کجا قرار دهد. در صلوات منسوب به خواجه نصیرالدین طوسی نیز که ویژگیهای امام مهدی(ع) را برشمرده او را بهرهمند از حلم امام حسن(ع) دانسته است.
-
- به بخشندگی در راه خدا و کمک به مردم شهرت داشت
منابع اسلامی، امام دوم شیعیان را فردی بخشنده و گشاده دست معرفی کرده و او را «کریم» و «سخیّ» و «جواد» خواندهاند. نقل شده است که او، دو بار کل داراییاش را در راه خدا بخشید و سه بار نیز اموالش را دو قسمت کرد: نیمی برای خود و نیمی برای نیازمندان. در مناقب ابنشهرآشوب آمده است در سفر امام حسن(ع) به شام، معاویه بارنامهای شامل اموالی فراوان به او تقدیم کرد. وقتی از نزد معاویه بیرون آمد، خدمتکاری کفش او را تعمیر کرد. امام آن بارنامه را به او بخشید. نیز گفتهاند روزی امام حسن(ع) شنید مردی دعا میکند که خدا به او ده هزار درهم بدهد. پس به خانه رفت و آن مبلغ را برای او فرستاد. گفتهاند بهخاطر همین بخشندگی فراوان، او را «کریم اهلبیت» لقب دادهاند ولی چنین تعبیری در روایات وجود ندارد.
همچنین گزارشهایی از کمک کردن او به مردم وجود دارد، حتی نقل شده است که اعتکاف و طواف را نیمه کاره رها میکرد تا نیاز دیگران را برآورده کند و دلیل این کار را حدیثی از پیامبر(ص) برمیشمرد که هر کس حاجتی از برادر مؤمنش برآورده کند، مانند کسی است که سالیان دراز به عبادت مشغول بوده است.
-
- با زیردستان با فروتنی برخورد میکرد
گفتهاند روزی گذرش به تهیدستانی افتاد که تکههای نان میخوردند. وقتی او را دیدند دعوتش کردند تا با آنان همسفره شود. او از اسب پیاده شد و همراه آنان نان خورد و همگی سیر شدند. سپس آنان را به میهمانی خود دعوت کرد و به آنان غذا و لباس بخشید. نیز روایت شده است خدمتکارش خطایی کرد که سزاوار مجازات بود. آن خدمتکار به امام حسن(ع) گفت: «و العافین عن الناس» حسن بن علی(ع) گفت: از تو گذشتم. خدمتکار ادامه داد: «و الله یحب المحسنین» امام مجتبی(ع) فرمود: تو در راه خدا آزاد هستی و دو برابر دستمزدی که به تو میدادم، به تو میبخشم.
میراث معنوی
مجموع روایات نقل شده از او در زمینههای گوناگون را نزدیک به ۲۵۰ حدیث برشمردهاند. بخشی از این روایات، مربوط به خود امام حسن(ع) است و بخشی را وی از رسول خدا(ص) و امام علی(ع) و فاطمه زهرا(س) روایت کرده است.
در کتاب مسند الامام المجتبی(ع) سخنان و نامههای نقل شده از حسن بن علی گردآوری شده است. این سخنان در قالب خطبه، موعظه، گفتگو، دعا، مناظره و مسائل اعتقادی و فقهی، همراه با سند ذکر شده است. در کتاب بلاغة الامام الحسن نیز این روایات همراه با اشعار منسوب به امام مجتبی(ع) گردآوری شده است.
احمدی میانجی در کتاب مکاتیب الائمة، ۱۵ نامه از حسن بن علی(ع) برشمرده که از این تعداد، ۶ نامه به معاویه، ۳ نامه به زیاد بن ابیه، یک نامه به اهل کوفه و یک نامه برای حسن بصری است. میانجی همچنین ۷ وصیت از امام حسن(ع) به امام حسین(ع)، محمد حنفیه، قاسم بن حسن و جنادة بن ابیامیه جمعآوری کرده است.
عزیزالله عطاردی نام ۱۳۸ نفر از کسانی که از امام مجتبی(ع) روایت کردهاند، جمعآوری کرده است. شیخ طوسی نیز ۴۱ نفر را به عنوان اصحاب او نام برده است.
آثار
از حسن بن علی روایات، خطبهها و نامههایی بهجا مانده که در منابع اهل سنت و شیعه موجود است. روایات پراکندهٔ وی دربردارندهٔ بیان سیرهٔ پیامبر اسلام، علی بن ابیطالب و فاطمه زهرا، جایگاه اهل بیت و امامان شیعه است. روایات وی در مجموعههایی با عنوان «مُسنَدُ الْحَسَن» یا «حَدیثُ الْحَسَن» در ضمن مجموعههای حدیثی گردآوری شده است. نمونهٔ آن روایات ابوالحوراء در مسند احمد بن حنبل و المعجم الکبیر طبرانی است. در عصر حاضر عزیزالله عطاردی مُسنَدُ الإمامِ الْمُجْتَبیٰ أبی مُحَمَّدِ الْحَسَنِ بنِ علی را گردآوری کرده است.
در دستهٔ خطبههای حسن بن علی، خطبههای وی دربارهٔ رخدادهای پس از کشته شدن علی بن ابیطالب است. بخش دیگر نیز شامل سخنان وی در برابر معاویه و بزرگان قوم است که بهویژه موضوعات سیاسی، خلافت و موارد منتهی به صلح است. بیشترین حجم آثار بهجایمانده از حسن بن علی، به خطبههای وی تعلق دارد. زمینهٔ بیان خطبهها، پاسخ به درخواست اصحاب برای توصیف و تبیین موضوعی اعتقادی، وعظ و ارشاد، ترغیب مردم به جنگ و توصیف اهل بیت و بیان جایگاه آنان است. وصیت وی به برادرش حسین، بهویژه در هنگام وفات در منابع آمده که در آنها نیز تلاش کرده تا جایگاه اهل بیت را تبیین کند. نامههای حسن بن علی به اشخاص سیاسی، عالمان، والیان سرزمینهای اسلامی و دیگران بخشی دیگر از آثار بهجامانده از وی است. نامههای حسن به معاویه پس از کشته شدن علی بن ابیطالب و نامهای دربارهٔ رویدادهای مربوط به صلح، از نمونههایی است که بیانکنندهٔ مواضع اعتقادی و سیاسی اوست. نیز نامههای خطاب به عمروعاص و زیاد بن ابیه و توصیهٔ آنان به بازگشت به مسیر عدالت موجود است. جز این موارد، برخی جملات کوتاه دربارهٔ مباحثی مانند عقل و دانش، ارتباط با عالمان، دوستی اهل بیت، صفات اخلاقی و انسانی مانند جود و کرم موجود است که در منابع بهویژه تحفالعقول ابن شعبهٔ حرانی آمده است.
کتابشناسی
درباره امام حسن(ع) کتابها و مقالات بسیاری منتشر شده است. در مقالاتی که با موضوع «کتابشناسی امام مجتبی(ع)» نگاشته شدهاند، حدود ۱۳۰ کتاب چاپی و خطی به زبانهای فارسی، عربی، ترکی و اردو نام برده شده است.
برخی از مهمترین این آثار عبارتاند از:
- أخبار الحسن بن على نوشته سلیمان بن احمد طبرانى (درگذشته ۳۶۰ق)
- الحیاة السیاسیة للامام الحسن نوشته جعفر مرتضی عاملی
- حیاة الامام الحسن بن علی نوشته باقر شریف قرشی
- صلح الحسن نوشته راضی آل یاسین که آیتالله سید علی خامنهای آن را در سال ۱۳۴۸ش به نام «صلح امام حسن(ع): پرشکوهترین نرمش قهرمانانه تاریخ» به زبان فارسی ترجمه کرده است.[۲۵۷]
- زندگانی امام حسن نوشته هاشم رسولی محلاتی
- الحسن بن علی دراسة و تحلیل نوشته کامل سلیمان
- الإمام الحسن ونهج البناء الاجتماعی نوشته حسن موسى الصفار
- حلیم اهل البیت نوشته موسى محمد علی
- الامام المجتبی (ع) مهجة قلب المصطفی (ص)» نوشته احمد رحمانی همدانی و ترجمه وتلخیص حسین استاد ولی، نشر منیر ۱۳۹۲ش.
- فرهنگ جامع سخنان امام حسن مجتبی(ع) تدوین گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم(ع) و ترجمه علی مؤیدی.
همچنین مجموعه مقالات برگزیده در «کنگره سبط النبی» در سه جلد به چاپ رسیده است.
- حقایق پنهان: پژوهشی در زندگانی سیاسی امام حسن مجتبی (ع) نوشته احمد زمانی ، ناشربوستان کتاب قم ،چاپ هشتم ۱۳۹۴ش.
9l90f3
Приедете в текущий сайт https://www.nicolettalgardi.com/2019/01/23/phone-case/
таблетки супрастин инструкция по применению цена взрослым https://аллергиястоп.рф/ .
На нашем сайте вы найдёте картинки к праздникам для любого случая. Яркие изображения, тёплые слова, праздничное настроение и стильный дизайн. Поделитесь эмоциями с близкими и сделайте каждый день особенным. Обновления каждый день, удобный формат, всё бесплатно!
скачать 1win на андроид http://www.1win22024.ru .
7 Early Signs of Diabetes You Should Never Ignore https://x.com/MKids3447/status/1924532500853879013
бонусный счет 1вин https://1win22011.ru/ .
Благодарю за потраченное время.
Представляю вам русские фильмы онлайн – это настоящее искусство, которое любят не только в России, но и во всем мире. Они предлагают уникальный взгляд на русскую культуру, историю и обычаи. Сейчас смотреть русские фильмы и сериалы онлайн стало очень просто за счет большого числа источников. От ужасов до боевиков, от исторических фильмов до современных детективов – выбор безграничен. Окунитесь в невероятные сюжеты, профессиональную актерскую работу и красивую операторскую работу, смотрите фильмы и сериалы из РФ не выходя из дома.
Looking to enhance your betting experience? Use a 1XBET Promo Code Bonus and get free funds on your first deposit. It’s a perfect way for beginners to start their adventure in the online betting scene. With this gift, you’ll get more chances to place winning bets. Simply enter the offer key at registration and redeem your bonus today. 1XBET makes it convenient to win more.
https://pukkabookmarks.com/story19633766/1xbet-promo-code-list-pakistan 1XBET App Promo Code